برای تو...
برای تو...
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ماه مهمانی...

اون روزي را تصور ميكنم كه تمام شود دوري ها

كه تمام شود دلتنگي ها

كه تمام شود اي كاش ها

اون روزي كه بدون ترس سرت را بر شانه هم بگذارم و شانه كنم موهايت را ..

ان روزي كه بدون اما و اگر ها بوسه زنم بر پيشانيت..

اما از ان روز كه آري بگويي به خواسته قلب من

و ازن ورود دهي به دروازه بيكران قلبت به من مجنون و حيران ..

شب هاي را در روياي تو صبح كنم و صبحم را با ياد تو اغاز كنم

چه زيبا روزيست روز هايي كه با صداي تو شب ميشود و با ديدن تو بهشت ميشود ان روز

سخرگاه تا غروب افتاب همه در روياي تو هم

اي كاش قبول كند خداي من اين روزه هاي پر از فكر تورا در اين ماه مهماني خود

تو قبله مني در اين روز ها و انگار ذكر هر ثانيه من ...

M.s✍?

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید