
باید رنج کشید
مگر چاره ای هم هست ؟
باید رنج کشید و تلاش کرد،
باید رنج کشید و زندگی کرد،
باید رنج کشید و لذت برد،
باید رنج کشید و خوشحال بود،
باید رنج کشید و غمگین بود،
باید رنج کشید و خندید،
باید رنج کشید و گریه کرد،
باید رنج کشید و هدف داشت،
باید رنج کشید و انگیزه داشت ،
باید رنج کشید و امید داشت،
باید رنج کشید و جنگید ،
باید رنج کشید و آموخت،
و باید رنج کشید و معنا ساخت،
و باید جنگید برای آرزوها،
جنگید برای اهداف،
جنگید برای رویا ها،
جنگید حتی اگر رسیدن در کار نباشد،
باید زخم داشت،
باید زخمی شد،
باید اشتباه کرد،
چاره چیست ؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاق خواهند افتاد ، و فقط میتوان پذیرفت و همچنان جنگید و تلاش کردو آرزو داشت ، حتی اگر نرسیدن در کار باشد .
و در نهایت باید رنج کشید ، زخمی شد ، اما با معنا زندگی کرد و جنگید و لذت برد ، حتی اگر پوچ باشد ،
فراموش نکنید که تاریکی بدون روشنایی معنا ندارد ، در هر تاریکی معنا و نوری وجود دارد ، وقتی شمعی در تاریکی حتی کوچک روشن گردد تاریکی خود کنار میرود.
مگر همه زندگی به غیر زندگی کردن است ؟