مقدمه:(بخش دوم) آشنایی با، اصول اولیه اقتصاد لازمه هر مدیر و کارآفرینه. شناخت بازار، پیش بینی رفتار و تحلیل قیمت ها و هزینه ها، بهتون کمک میکنه در موقعیت های استراتژیک پرسودترین تصمیمات ممکن رو بگیرید.
توی مبحثهای قبلی تقاضا رو بررسی کردیم و با رسم منحنیهای بیتفاوتی و خط محدودیت بودجه، نقطهی بهینه برای مصرفکننده رو مشخص کردیم. حالا توی این قسمت به بحث در مورد عرضه میپردازیم. بعد از اون هم تعادل در اقتصاد روبررسی میکنیم.
بنگاههای تجاری در اقتصاد، در سمت عرضهکننده هستند و با توجه به هزینههای تمومشده، در قیمتهای مناسب اقدام به فروش میکنند. پس یک عامل مؤثر بر مقدار عرضهی محصول، قیمت تمومشده اونه و هرچی قیمت تمومشده محصول پایینتر باشه، میل و تمایل به عرضه بیشتر میشه.
میزان عرضه شده افراد عرضه کننده قیمت نقاشی ساختمان(هزارتومان/متر)
0 اااااااااااا P < 20
1 حمید 20 ≤ 28 > P
2 حمید،سامان 20 ≤ P < 48
3 حمید،سامان،رضا 20 ≤ P < 56
4 حمید،سامان،رضاوامیر 56 ≤ P
*این جدول، جدول هزینه نقاشی یه ساختمون توسط افراد مختلفه. تنها فردی که حاضره در قیمتی بین 20 تا 28 محصول(خدمت) رو عرضه کنه، حمیده در قیمت بالاتر از 28 هم سامان جزو عرضه کنندهها میاد و همینطور رو به بالا.
خب با توجه به جدول بالا، تابع عرضه به این صورته. تابع عرضه فرم پلکانی داره و هر فروشنده از یک قیمتی به بالا حاضر به فروشه. در این نمودار، حمید در همه قیمتهای بالاتر از 20، حاضر به انجام نقاشی ساختمونه و سامان در همهی قیمتهای بالاتر از 28. به همین ترتیب، این پلکان تا آخر ادامه داره.
توی مثال قبل، به خاطر اینکه فقط 4نفر رو به عنوان عرضهکننده درنظرگرفتیم، تابع عرضه حالت پلکانی گرفت، ولی اگر تعداد عرضهکنندهها رو محدود فرض نکنیم، این پلهها به هم نزدیک میشن و میشه به جاشون از یک خط استفاده کرد. طبیعتاً منحنی عرضه، یه منحنی صعودیه که یه محور اون قیمت کالا و محور دیگهش مقدار کالای عرضهشدهست. هرچی قیمت بالاتر باشه، تعداد افراد عرضهکننده بیشتر میشه و طبیعتاً مقدار کالای عرضهشده هم افزایش پیدامیکنه.
خب حالا که هم منحنی سمت تقاضا و هم منحنی سمت عرضه مشخص شد، باید ترکیب اونها را با هم دید. فرض کنید توی بازارِ یک محصول خاص هستیم. با رسم هر دو منحنی، نقطه برخورد دو منحنی، نقطه تعادلی در اقتصاده. p و q، قیمت و مقدار تعادلیه. فقط توی نقطه تعادل، مقدار کالای عرضهشده و مقدار کالای تقاضاشده برابرند. توی هیچجای دیگهی این نمودار این اتفاق نمیافته. برای مثال در قیمت P1، تقاضا به اندازهی q واحده، ولی عرضه به اندازه q هست و از اونجایی کهq<q هست، پس با مازاد عرضه مواجهیم.
هر عاملی که باعث جابهجایی منحنیهای عرضه و تقاضا بشه، باعث میشه که نقطه تعادلی جابهجا بشه و بازار توی یه نقطهی جدید به تعادل برسه. طبیعتاً، هم ممکنه مقدار تعادلی تغییر کنه هم قیمت تعادلی.
تابع عرضه و تقاضای کل کالای بستنی به صورت بالاعه و تعادل در قیمت 2دلار برقراره، ولی با توجه به افزایش دما، تقاضا برای بستنی افزایش داره و منحنی تقاضا به سمت راست جابهجا میشه. توی نقطهی جدید، هم مقدار تعادلی و هم قیمت تعادلی نسبت به تعادل قبل بیشتره.
پس هر عاملی که باعث افزایش تقاضا بشه، منحنی تقاضا رو به سمت راست جابهجا میکنه. منحنی عرضه هم با تغییر قیمت مواد اولیه و هزینه کارگر جابهجا میشه.
همونطور که قبلاً بررسی کردیم، توی تابع تقاضا، رابطهی بین قیمت و مقدار تقاضا معکوسه، به این معنی که هرچی قیمت افزایش داشتهباشه، میل به خرید کاهش پیدامیکنه و مقدار تقاضا کم میشه. پس میشه تابع تقاضا رو اینجوری تعریف کرد: P = a - bq توی این تابعp قیمت، q مقدار تقاضا، b شیب نمودار و a هم عرض از مبدا هستند.
در مورد تابع عرضه هم همونطور که بررسی کردیم، رابطه مثبت بین قیمت و مقدار عرضه وجود داره، به این معنی که هرچی قیمت بیشتر میشه، میل به عرضه توسط بنگاهها افزایش پیدامیکنه. P = A + Bq توی این تابعp قیمت، q مقدار تقاضا، B شیب نمودار و A هم عرض از مبدأ هستند.
مسئله: فرض کنید در بازاری، تابع تقاضای کل به صورت
p = 1000 + 10 × q
و تابع عرضه کل به صورت p = 100 + 5 × q میباشد. قیمت و مقدار تعادلی را بهدستآورید.
مقدار تعادلی در این بازار برابر 60 و قیمت تعادلی برابر 400 میباشد.
**شما چقدر از این موارد رو میدونستین در کسب وکار خودتون دقت میکنین توی کامنت های تجربیات خودتون رو به اشتراک بزارین.
منبع: مقالات دانشگاه شریف