تو این یادداشت میخوام درمورد کتاب واقعیت factfulness از هانس روسلینگ بنویسم که علی بندری تو پادکست بی پلاس هم معرفیش کرده.
نویسنده کتاب یعنی هانس روسلینگ یک پزشک و آماردان سوئدی هست که تو کتاب واقعیت که اون رو با کمک پسر و عروسش تالیف کرده، در تلاشه تا ما رو با واقعیت دنیای امروز آشنا کنه و بهمون بگه که بخاطر غریزههامون چطور با عینکهای اشتباهی دنیا رو میبینیم و دچار خطای شناختی میشیم و به جای واقع بینی، دچار بدبینی میشیم.
هانس یه پرسشنامه طراحی کرده که توش تعدادی سوال درمورد وضعیت بهداشت، آموزش و اقتصاد جهان میپرسه. مثلا اینکه به نظر شما چند درصد مردم جهان در فقر زندگی میکنن؟ یا چند درصد بچهها واکسینه میشن؟ و ...
و در کمال ناباوری جواب درست این تستها اغلب گزینههای خوشبینانه و مثبته! مثلا اینکه ۸۰ درصد کودکان دارن واکسینه میشن و درصد فقر در جهان روز به روز در حال کاهشه!
اما اغلب آدما، حتی افراد متخصص و باسواد، به این سوالها پاسخ اشتباه میدن. اونا اغلب منفیترین گزینه رو انتخاب میکنن چون معتقدن اوضاع جهان خیلی ناامید کنندهست.
هانس با شواهد و مدارک زیادی در تلاشه تا به ما ثابت کنه اوضاع اونقدرها که فکر میکنیم بد نیست و از نظر آموزش، بهداشت و درمان، برابری، رشد اقتصادی و ... جهان رو به پیشرفت و بهبوده.
هانس روسلینگ و گروهش یک وبسایت دارن به آیدی gapminder.org که تو بخشی از وبسایت به نام dollar street شما میتونید جزئیات زندگی صدها خانواده از جاهای مختلف جهان رو ببینید که تو ۴ سطح اقتصادی دسته بندی شدن.
کسایی که روزی یک دلار یا کمتر درآمد دارن.
کسایی که تا ۴ دلار درآمد دارن.
کسایی که تا ۱۶ دلار درآمد روزانه دارن.
و افرادی که ۶۴ دلار یا بیشتر درآمد روزانه دارن و توی بالاترین سطح هستن.
شما توی dollar street میتونید ببینید که آدما تو سطوح مختلف اقتصادی دارن تو چجور خونههایی زندگی میکنن؟ از چه وسایلی استفاده میکنن؟ چه غذایی میخورن؟ چه لباسی میپوشن؟ و خانوادههاشون چند نفرهست؟
یه رابطه عکسی هم وجود داره بین سطح اقتصادی و فرهنگی و سواد آدما با جمعیت خانوادههاشون.
یعنی آدما هرچقدر تحصیلکردهتر باشن و رفاه بیشتری داشته باشن، کمتر بچه دار میشن.
برای همین نویسنده تو کتاب میگه جمعیت جهان همیشه رو به رشد نیست و قرار نیست ما با انفجار جمعیت و تبعاتش روبهرو بشیم بلکه به خاطر پیشرفت جوامع، کم کم رشد جمعیت کم و کمتر میشه تا به صفر برسه.
نویسنده ما رو با غرایزی آشنا میکنه که در طول تاریخ زندگی بشر روی زمین در روند تکامل به دردمون خورده و تو وجودمون هست اما الان داره جلوی واقع گرایی ما رو میگیره.
مثل غریزه شکاف که باعث میشه آدما دنیا رو به شرق و غرب یا توسعه یافته و در حال توسعه تقسیم کنن در حالی که این تقسیم منطقی نیست و نگاه غیرواقعی بهمون میده.
این کتاب، سخنرانیهای تد هانس روسلینگ و بررسی سایتش به ما کمک میکنه نگاه دقیقتری به اوضاعمون داشته باشیم و از ناامیدی و افسردگی فاصله بگیریم.
با این حال انتقاداتی هم به این کتاب شده. مثل اینکه هانس روسلینگ عامدانه یا غیرعامدانه بعضی چیزها رو نادیده گرفته چون به نفع نگاه کلیش که "جهان در حال بهتر شدنه." نبودن.
مثلا سلامت روان جزو چیزاییه که تو کتاب هیچ توجه و حتی اشارهای بهش نشده در حالیکه آمار اضطراب، افسردگی، وسواس، ADHD و ... رو به افزایشه.
خود تکنولوژی و مدرنیته عواقبی هم دارن اما پیامدهاشونم کم نیست.
بهرحال کتاب رو باید با نگاه نقاد بررسی کرد. باور اینکه جهان در کل رو به بهتر شدنه شاید زیر سوال باشه اما کتاب میتونه ابزاری باشه برای ما تا دقیقتر و واقعیتر به دنیا نگاه کنیم.
پیشنهاد میکنم کتاب رو از طاقچه تهیه کنید و بخونید. لینک کتاب هم اینجاست.