تولید محتوا چیست؟ یک توضیح ساده برای همه
تولید محتوا یعنی چی؟ این سوالی بود که کارمند بانک موقع چک کردن فرمی که پر کرده بودم پرسید. سرم را به دریچه شیشه جلوی کارمند نزدیک کردم و کلی توضیح دادم اما از نگاه عجیبش مطمئن شدم شغلم را نفهمید. اگر آن روز همین مقاله را نوشته بودم خیلی راحتتر توضیح میدادم یا شاید لینک آن را میفرستادم تا خودش بخواند.
راستش را بخواهید خودم هم تا مدتها نمیدانستم تولید محتوا چیست تا این که تاریخچه آن را خواندم، با نمونههای موفق آشنا شدم و مهمتر از همه حالا این شغل اصلی من است. پس مقالهای که قرار است بخوانید چکیدهای ساده و روان برای درک تولید محتوا است.
کمی هم درباره شغل تولید محتوا، بازار کار و نقش محتوا در کسبوکارها توضیح دادیم تا اگر میخواهید وارد کار شوید با درک درستی شروع کنید.
قبل از توضیح یک نکته مهم وجود دارد که باید بدانید. دنیای محتوا آنقدر گسترده است که از هرکسی بپرسید تولید محتوا چیست تعریف خودش را میگوید. بعضی وقتها این تعاریف به اندازهای مبهم هستند که آدم گیج میشود.
با در نظر گرفتن این نکته میرویم دنبال یک جواب ساده و قابل درک.
محتوا همان چیزی است که هر روز با آن سر و کار داریم.
محتوا پستهای اینستاگرامی است که ما را میخنداند یا به فکر فرو میبرد، مقالۀ وبسایتها است که از آنها چیزهایی یاد میگیریم، پادکست که موقع برگشت از دانشگاه در تاکسی گوش میدهیم، ویدیو در آپارات یا یوتیوب که تماشا میکنیم، کتابهای الکترونیک یا هر چیز مشابه دیگری است که در دنیای دیجیتال میبینیم، میشنویم یا میخوانیم.
خب حالا اگر بخواهیم یک تعریف جامع برای محتوا بدون مثال زدن از انواع محتوا بنویسیم میرسیم به این تعریف:
هر چیزی که برای انسان قابل درک است و به طور کلی در بستر کانالهای دیجیتال یا غیر دیجیتال قابل انتشار هستند محتوا میگویند.
پس در جواب تولید محتوا چیست میتوانیم بگوییم:
تولید محتوا یعنی خلق هرچیز قابل درک و انتشار برای انسانها در راستای اهداف بازاریابی
خیلی دانشگاهی شد نه؟ بازاریابی از کجا پیدا شد؟ حالا به زبان خودمانی:
تولید محتوا یعنی نوشتن، طراحی، ضبط و ساخت هرچیزی که انسانها میتوانند درکش کنند و در بستر های مختلف قابل انتشار است برای دستیابی به اهدافی مثل کسب درآمد (مستقیم یا غیرمستقیم)، افزایش فروش، وفادارسازی مشتری و...
?
شاید الان فکر میکنید که خب اگر تولید محتوا به همین راحتی است پس چرا شرکتها اینقدر دنبال کارشناس تولید محتوای حرفهای و کاربلد هستند؟ الان که هرکسی حداقل یک پیج شخصی دارد یعنی تولید محتوا میکند؟ جواب این سوال ریشه در بازاریابی مبتنی بر محتوا (Content Marketing) دارد.
نقطه تمایز اصلی بین اکبر که عکسهای خود را در حال کباب زدن در صفحه اینستاگرام منتشر میکند با سرآشپز معروف نصرت گوکچه در هدف و چگونگی تولید محتوا است.
چرخهای که به ترتیب شامل مراحل زیر است:
فقط خلق محتوا بدون بقیه مراحل فایده زیادی ندارد. مثل دویدن روی تردمیل است که به جایی نمیرسید اما انرژی مصرف میکنید. به این ترتیب نصرت میشود سرآشپز معروف دنیا با دهها میلیون فالوور در اینستاگرام اما عکسهای اکبر را فقط باجناقش لایک میکند.
پس دیدیم که به همین راحتی هم نیست.
همانطور که گفتیم تولید محتوا برای بازاریابی، برندینگ و فروش استفاده میشود، اما لازم است که قبلش شما تمام روشها و کانالهای فروش را بشناسید. جذب مشتری را بلد باشید و بدانید که چطور میشود به اهداف اصلی کسب و کار دست پیدا کرد. در دورۀ فروش اینترنتی به صورت جزئی و حرفهای، حاصل بیش از 10 سال تجربۀ خود در زمینه دیجیتال مارکتینگ را با شما مطرح کردهایم. اطلاعات بیشتر این دوره را میتوانید در نوین.آکادمی ببینید.
اجازه دهید کمی در تاریخ عقبتر برویم. اولین تولید کنندههای محتوا غارنشینهایی بودند که خودشان را در حال شکار گوزن روی دیوار غار نقاشی کردند! اوه ببخشید گفتم کمی ولی خیلی عقب رفتیم.
?حتما بخوانید: نگاهی به تاثیر شبکههای اجتماعی در بازاریابی B2B
میشود گفت این نقاشیها هم نوعی تولید محتوا بود اما با تعاریف امروزی مطابقت ندارد. پس فراموشش کنید این دفعه واقعاً کمی عقبتر برویم.
?تاریخ تولید محتوا با بازاریابی مبتنی بر محتوا گره خورده است. میتوانیم سرودهای فیالبداهه سرخپوستی موقع کباب کردن شکار در جمع قبیله را هم تولید محتوا حساب کنیم اما این چیزها هیچ ربطی به بازاریابی مبتنی بر محتوا ندارد.
مبداء تاریخی تولید محتوا از نظر ما زمانی است که از آن برای کسب درآمد و بازاریابی استفاده شد. یعنی زمانی است که کسبوکارها متوجه شدند تبلیغ خشک و خالی فایدهای ندارد و باید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند. آن هم ارتباطی دو طرفه و بلند مدت.
کلید این ارتباط تولید محتوا بود.
کسبوکارها شروع به تولید و توزیع محتوایی کردند که مخاطب به آن نیاز یا علاقه داشت.
دقیقاً معلوم نیست اولین بار چه فردی یا کدام کسبوکار این ایده را اجرا کرد. اگر بود حتماً به او لقب پدر تولید محتوا میدادیم :)
با این حال گفته میشود همه چیز از شرکت John Deere در سال ۱۸۹۵ شروع شد. خب ببینیم آنها چطور این کار را شروع کردند.
شرکت جان دیر (John Deere) فعلی بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات کشاورزی در جهان است. این شرکت در سال ۱۸۳۷ توسط آهنگر و مخترعی به همین نام بنیانگذاری شد. وقتی کسبوکار جان دیر رونق گرفت مثل بقیه شروع به تبلیغات کرد.
با این که تبلیغات تا حدودی توانست به فروش ادوات کشاورزی کمک کند اما نتوانست یک ارتباط دائمی با مشتریان برقرار کند.
آنها شروع به انتشار مجله کردند اما نه مجلهای مثل بقیه با اخبار زرد و پر از صفحات تبلیغاتی. نام مجله را گذاشتند The Furrow و فقط مخصوص کشاورزان بود. این مجله مطالب آموزشی و خبری درباره کشاورزی دارد و در کنار این مطالب، محصولات تولیدی شرکت John Deere را معرفی میکند.?
مجله The Furrow اولین تلاش جدی برای بازاریابی محتوایی است. جالب است بدانید این مجله هنوز هم منتشر میشود. البته وبسایت و شبکههای اجتماعی The Furrow برای نسل جدید جذابیت بیشتری دارند.
اولین سردبیر این مجله آقای Sizemore نکات جالبی درباره سیاست مجله میگفت که هنوز هم کارساز است.
او میگفت:
تمام تمرکز محتوای مجله روی کشاورزان بود نه محصولات شرکت جان دیر. ما مدیران خود را قانع کردیم که داستانها کوتاهتر شوند و از تصاویر بزرگتری استفاده کنیم چون مردم حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند. ما از تصاویر منحصر به فرد استفاده میکردیم چون هیچ مجله دیگری این کار را نمیکرد.مجله The Furrow به کشاورزها کمک میکند تا با یادگیری نکات و اصول کشاورزی محصول بیشتر و بهتری برداشت کنند و در کنار آن با محصولات جان دیر یا طرز استفاده از هرکدام آشنا میشوند.
مجله به اندازهای موفق شد که کشاورزها آن را به عنوان یک منبع معتبر اطلاعات کشاورزی میخواندند و تصاویر مجله را روی دیوار خانه میچسباندند.
حالا مجله در ۱۲ زبان و ۴۰ کشور منتشر میشود. در نقطه اوج ۴ میلیون خواننده داشت و حالا با فعال شدن کانالهای دیجیتال، نسخه چاپی هنوز حدود ۱/۵ میلیون مشترک دارد.
بعد از موفقیت این مجله، تعداد زیادی مجلۀ مشابه توسط کسبوکارها راه اندازی شد. مجلهها به چنان رونقی رسیدند که خیلیها مشترک دائمی چند مجله عمومی یا تخصصی میشدند.
من که در ایران مجله ماشین، دانستنیها، دانشمند، موفقیت و خانواده سبز میخواندم. اگر متولد دهه ۸۰ به بعد هستید شاید هیچکدام از این نامها را نمیشناسید.
? از حدود دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی زمانی که در هر خانه یک رادیو بود، تولید و بازاریابی محتوا وارد عصر جدیدی شد. صدا و بعد از آن تصویر به کمک تلویزیون به خانهها رسید.
با این که در این دوره هم نمونههایی از تولید محتوا با اهداف کسب درآمد و بازاریابی دیده میشود اما تبلیغات خیلی پررنگتر بود.
?حتما بخوانید: بازاریابی سبز چیست و چگونه در آن موفق شویم؟
برای مثال اولین سریال رادیویی به سفارش شرکت Procter & Gamble در دهه ۱۹۳۰ از رادیو پخش میشد و وسط آن صابونهای تولیدی همین شرکت را معرفی میکردند. این سریال طرفدار زیادی پیدا کرد. سبک خاص داستان و کش دادن الکی باعث شد اصطلاح سریال آبکی یا نمایش صابونی (Soap Opera) برای همه سریالهای رادیو و تلویزیونی مشابه استفاده شود.
تا مدتها کمپینهای تبلیغاتی مردم و کسبوکارها را دیوانهوار عاشق خود کرده بود تا این که سر و کله اینترنت پیدا شد.
دنیای بدون اینترنت چقدر کسل کننده بود مگر نه؟ وقتی اینترنت و رایانههای رومیزی با آن مانیتورهای بزرگ به خانههای مردم رسید هیچکس فکرش را نمیکرد این پدیده تا این اندازه قرار است روی زندگی تک تک ما تاثیر بگذارد.
اگر نام اولینها را کنار بگذاریم، رونق گرفتن تولید محتوا در عصر اینترنت چند نقطه عطف مهم دارد.?
در روزهای اول اینترنت فقط برای انجام کارهای ساده استفاده میشد اما به سرعت تبدیل به اقیانوسی از اطلاعات شد. صدها وبلاگ شروع به انتشار مقالات، اخبار و تصاویر کردند. پیدا کردن اطلاعات موردنیاز در این اقیانوس سخت شد پس موتورهای جستجو مثل گوگل وارد شدند و کار را راحت کردند.
مردم برای چه چیزهایی جستجو میکردند؟ برای هرچیزی از راهنمای باز کردن لولۀ سینک آشپزخانه تا مقالههای علمی. خب معلوم است که در این دنیا کسی برنده است که محتوای بهتر و بیشتری تولید کند.
نقطه عطف سوم ظهور شبکههای اجتماعی بود. اگر یادتان باشد گفتیم که برندها فهمیدند باید با مشتری ارتباط برقرار کرد و چه چیزی بهتر از شبکههای اجتماعی.
حال در دورانی هستیم که کمتر کسبوکاری پیدا میشود وبسایت اختصاصی یا حداقل صفحهای در شبکههای اجتماعی نداشته باشد.
?اگر قسمتهای قبلی را با دقت خوانده باشید تفاوت بازاریابی محتوا و تبلیغات را درک کردهاید اما برای روشن شدن موضوع نیاز به یک مرز مشخص بین این دو حوزه داریم.
تبلیغ پیامی یکطرفه است که به درستی به مخاطب منتقل میشود. منظور از «به درستی» یعنی پیامی مناسب، در زمان و مکان مناسب. هدف تبلیغات هم هرچیزی میتواند باشد؛ از یک محصول ساده تا تبلیغ یک حزب سیاسی یا حتی یک باور و عقیده.
تولید محتوا یکی از مراحل چرخه بازاریابی مبتنی بر محتوا است و روشی برای برقراری ارتباط دوطرفه و پایدار با مخاطب است. به طور کلی (نه همیشه) هدف تولید محتوا کسب درآمد مستقیم (از خود محتوا) یا غیر مستقیم (بازاریابی برای محصول یا خدمات) است.
تبلیغات بیشتر در مرحله آگاهی (Awareness) از قیف فروش موثر است اما تولید محتوا در مراحل پایینتر قیف فروش تاثیر بیشتری دارد.
برای مثال، ما با دیدن بیلبورد تبلیغاتی با برند یک آژانس مسافرتی فقط آشنا میشویم اما دنبال کردن شبکههای اجتماعی و تماشای کلیپهایی جذاب از جاذبههای گردشگری و نظر نوشتن زیر پستها ما را به برند وابسته میکند.
اگر خیلی ساده بگوییم، بازاریابی مبتنی بر محتوا برای هر کسبوکاری که بتواند محتوای مفید و با کیفیت تولید کند ضروری است.
تولید و بازاریابی محتوا مزیتهای زیادی دارد که مهمترین آنها موارد زیر است:
هر کسبوکاری میتواند از روش محتوا کمک بگیرد اما فعالیت در همه کانالها و بسترها ضروری نیست.
بعضی وقتها یک پیج اینستاگرام تمام مزیتهای گفته شده را تامین میکند و بعضی وقتها همزمان باید وبسایتی پر از مقاله داشت، کتاب نوشت، در شبکههای اجتماعی فعال بود، پادکست ساخت و کلیپ تولید کرد.
این که تولید محتوا در چه ابعاد و چه کانالهایی نیاز است بستگی به موضوع کسبوکار، نوع محصول یا خدمات، پرسونای مشتریان و از همه مهمتر زمان و هزینه لازم دارد.
خلاصه این که اگر در کسبوکار خود میتوانید تولید محتوا کنید حتماً این کار را انجام دهید.
هزاران شرکت یا افرادی به تنهایی با محتوا کسب درآمد میکنند. دو روش متداول و پرطرفدار کسب درآمد از محتوا یکی فروش خود محتوا و دیگری تبلیغات است.
?حتما بخوانید: بایدها و نبایدهای تولید محتوا و کپی رایتینگ سئو
کافی است یک وبسایت پربازدید ایجاد کنید یا کانالها و صفحههای پرطرفدار در شبکههای اجتماعی بسازید و بعد سفارش تبلیغات بگیرید.
در روش فروش خود محتوا هم باید محتوای تولیدی به اندازهای ارزشمند باشد که مخاطب حاضر شود برای آن پول بدهد. همین حالا هم وبسایتهایی هستند که برای استفاده از مطالبشان باید اشتراک بخرید. سایت متمم یک نمونه خوب در ایران است.
خب اگر تولید محتوا اینقدر بازار بزرگی دارد، پس شغل آن هم باید جالب و پردرآمد باشد. در قسمت بعد کمی هم درباره شغل آن توضیح میدهیم.
شغل تولید محتوا در سالهای اخیر آنقدر متقاضی پیدا کرده است که خیلی افراد (مثل من) آن را به عنوان شغل اصلی انتخاب میکنند و برای بعضی هم شغل دوم است. موضوعات و کارهای محتوا زیاد است و هرکس با هر علاقهای میتواند در یکی از حوزههای آن کسب درآمد کند. خیلی هم سخت نیست؛ میتوانید یک فریلنسر دورکار باشید یا یک کارمند حضوری در شرکتهای بزرگ. فقط باید مهارتهای اولیه را که در ادامه توضیح دادیم یاد بگیرید.
کارشناس تولید محتوا میتواند برای وبسایتها مقاله بنویسد، برای شبکههای اجتماعی پست بسازد و منتشر کند یا ویدیو کلیپ، پادکست، ایبوک و ... تولید کند.
امروزه شغل کارشناس تولید محتوا یک شغل نسبتاً تخصصی شده است. یعنی یک نفر نمیتواند دهها کار مختلف انجام دهد. بدون دانش و تجربه هم هرکسی نمیتواند یک شبه کارشناس تولید محتوا شود.
الان به طور کلی کارشناسان تولید محتوا افرادی با تخصص یا مهارتهای زیر هستند:?
این مهارتها مهم هستند اما مهمتر از همه داشتن دانش و مسلط بودن کارشناس تولید محتوا به موضوع است.
اگر فردی مهارتهای اولیه را داشته باشد اما هیچ سررشتهای از پزشکی و سلامت نداشته باشد، به سختی میتواند در این حوزه محتوای اصیل، با کیفیت و مفید تولید کند. البته غیرممکن نیست چون هزاران محتوا در هر موضوع منتشر شده است و خیلیها با کمک محتواهای قبلی، محتواهای بهتری تولید و منتشر میکنند.
نه مردم به محتوای بیکیفیت و غیرکاربردی علاقهای دارند و نه موتور جستجوی گوگل. فاکتور E-A-T به همین دلیل در الگوریتمهای گوگل اضافه شد تا محتواهایی که توسط افراد متخصص، معتبر و قابل اعتماد تولید شدهاند رتبه بهتری در نتایج جستجو بگیرند. (برای اطلاعات بیشتر مقاله الگوریتم فلوریدا ۲ را بخوانید).
و در انتها خیلی خیلی مواظب باشید به یک «کپی کننده محتوا» به جای «تولید کننده محتوا» تبدیل نشوید چون آخر و عاقبت ندارد.
در حال حاضر تقاضا برای استخدام کارشناس تولید محتوا خیلی زیاد اما تعداد افراد متخصص در این حوزه خیلی کم است. کافی است نگاهی به آگهیهای استخدامی بیندازید. از یک کسبوکار ساده تا بزرگترین شرکتها دنبال نیروی تولید محتوا هستند.
شاید فکر کنید دلیل کمبود نیرو سخت بودن کار تولید محتوا باشد. در واقع تولید محتوا کار چندان سختی نیست اما به دلایلی مثل ناآشنا بودن جوانها با این شغل، نیاز به یادگیری شخصی و مداوم و خلاقیتمحور بودن، متقاضی زیادی ندارد.
تولید محتوا از آن شغلهایی است که نه در دانشگاهها رشتهای دارد و نه یک شغل کلیشهای با کارهای روتین و تکراری است که یک روزه یاد بگیرید. به همین دلیل خلاق بودن برای این شغل ضروری است.
در این شرایط اگر در ایران دنبال کار هستید این یک بازار بکر و هنوز در حال رشد برای افراد خلاق و اهل یادگیری است.
میتوانید یادگیری را از همین امروز با خواندن مقالههای وبلاگ نوین درباره محتوا یا بهتر از آن، با شرکت در کارگاه آموزش تولید محتوا، دوره آنلاین مدیریت و استراتژی محتوا یا کتاب بمبگذاری در محتوا شروع کنید. در این منابع تمام نکات و اصولی را که خودمان در نوین بر مبنای آنها تولید محتوا میکنیم را آموزش دادهایم.
سعی کردیم در این مقاله بدون اشاره به تعاریف سلیقهای یک تعریف امروزی و ساده از تولید محتوا ارائه کنیم. اگر شما نظر دیگری دارید حتماً برای ما بنویسید.
راه های دنبال کردن ما در فضای مجازی (اینستاگرام)
@Mr.mohtavaa
تولید محتوای خود را به ما بسپارید
باتشکر