ویرگول
ورودثبت نام
محمدابراهیم باسط
محمدابراهیم باسط
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

«هنر» یا «صنعت»

یکی از واژه‌گزینی‌های دردسرسازی که در فارسی معاصر رخ داده کلمه «هنر» است. سابق بر این به آنچه ما امروز بدان هنر می‌گوییم «صنعت» می‌گفتند. مثلاً «صنعت سخن» به معنای «شاعری» بود. کاربرد کلمه هنر در معنای امروزی‌اش آن قدر متأخر است که حتی در لغت‌نامه دهخدا هم این معنای جدید برای آن منظور نشده است. شاید اگر از همان کلمه «صنعت» به جای «هنر» استفاده می‌کردیم برخی از مشکلات در هنر امروزی ما پدیدار نمی‌شد. صنعت نقطه مقابل طبیعت است، چیزهای صنعتی یا مصنوع یا مصنوعی نسخه‌هایی جعلی از طبیعت یا واقعیت هستند، و این خاصیت ماهوی آنهاست، چنان که خاصیت ماهوی هنر نیز همین است، هنر یک امر فیک، جعلی، تقلبی، غیرطبیعی و مصنوعی است، و تمام خاصیت هنر به همین است، همین که در طبیعت و در واقعیت گسست ایجاد می‌کند و به ما امکان خیال‌پردازی و ترسیم واقعیت‌های بدیل را می‌دهد. این معنای ساختگی و جعلی بودن را مثلاً در کلمه پوئسیس یونانی نیز می‌بینیم، که به معنای ساختن است، و پوئتیک یا فن شعر در واقع به معنای تولید یک امر ساختگی است، در یونان باستان، به معنای تولید یک روایت ساختگی از آدمیان ساختگی. ارسطو در رساله بوطیقا مشخصاً در مورد شخصیت‌ها و داستان تراژدی اشاره می‌کند که شخصیت‌ها نباید همانند مردم عادی باشند، البته نباید غیرقابل تصور نیز باشند، بلکه باید در میانه این دو، بالاتر از مردم عادی و پایین‌تر از شخصیت‌های آرمانی، باشند. و این یعنی تراژدی بناست یک داستان غیرواقعی و ساختگی به مخاطبش تحویل دهد. از قضا ایراد افلاطون عقل‌گرا به شعرا نیز همین بود که فقط چیزهای ساختگی تولید میکنند و فارغ از واقعیت‌اند. (نزاع عقل‌گرایی و زیبایی‌شناسی در دوران معاصر کماکان ادامه داشته است.) در زبان‌های اروپایی، مثلاً انگلیسی و آلمانی، معنای صنعت و مصنوعی بودن کماکان در کلماتی که برای هنر به کار می‌برند حفظ شده است. مثلاً در انگلیسی وقتی می‌گویند Artificial Intelegence می‌بینیم که کلمه هنر، یا در واقع مشتق آن، به معنای مصنوعی به کار رفته است، و اشتباه است که آن را به «هوش هنری» ترجمه کنیم. این یکی از مواردی است که آن واژه‌گزینی اشتباه گریبان مترجمان را می‌گیرد. یا مثلا در آلمانی برای اشیای تقلبی یا پلاستیکی یا شیمیایی از کلمه künstlich استفاده می‌کنند در حالی که Kunst به معنای هنر است و künstlich باید هنری ترجمه شود که مسلماً باز به دلیل همان واژه‌گزینی اشتباه ترجمه غلطی خواهد بود. (البته آلمان‌ها برای هنری از künstlerisch استفاده می‌کنند و برای مصنوعی از künstlich، ولی به هر حال هر دو از همان ریشه اصلی Kunst به معنای صنعت آمده‌اند.)

اما غرض از بیان این تاریخچه از کلمه صنعت و تبدیل نامیمون آن به کلمه هنر این است که بگوییم:

خواهر و برادر گرامی «هنرمند»! روایت داستان زندگی یک انسان دقیقا به همان نحوی که در واقعیت رخ داده هنر نیست، روایتی که می‌توان آن را در قالب یک مقاله علمی/شبه‌علمی تقریر کرد هنری نیست. هنر هنگامی اتفاق می‌افتد که انسان بین خودش و واقعیت فاصله ایجاد می‌کند. محصول هنری بذاته باید یک امر مصنوعی و جعلی باشد. برداشت‌هایتان از وضعیت اجتماعی و سیاسی مردم را می‌توانید مقاله کنید، و نباید تصور کنید که قالب هنری می‌تواند محتوای ذهنی شما را به امری هنری تبدیل کند.

پ.ن. ۱: هنر در فارسی احتمالاً بهترین معادل برای فضیلت در عربی و virtue در زبانهای اروپایی است. هنر در فارسی به معنای برتری داشتن در امور عملی بوده است و همتای آن خرد بوده است که برتری در امور نظری را می‌رسانده است. البته هنر معانی دیگری نیز داشته است، از جمله خطر. دهخدا مجموعه معانی کاملی از هنر را بر مبنای متون فارسی گردآوری کرده است.

پ.ن. ۲: گادامر در حقیقت و روش یک پروژه منحصربه‌فرد و عمیقاً مرتبط با این بحث را پیگیری می‌کند، و البته نکته این متن در خطاب به «هنرمندان» را گرفتار اشکال می‌کند. او تلاش می‌کند عقل‌گرایی افلاطونی را که تا روشنگری و بعد سنت ایدئالیسم آلمانی و اصلاً در کل فلسفه ادامه داشته است به زیبایی‌شناسی فروبکاهد، با این تحلیل که هر آنچه انسان می‌سازد مصنوعی است، و به سان هر امر مصنوعی («هنری») دیگری عملاً باید ذیل زیبایی‌شناسی قرار بگیرد. اما «هر آنچه انسان می‌سازد» مشتمل است بر جوامع انسانی، ادیان، فلسفه‌ها، هنرها، مناسبات سیاسی/اقتصادی/اجتماعی، و حتی خود علوم و لذا خود فهم ما از واقعیت. همه اینها اموری مصنوعی («هنری») هستند، بهره‌ای از حقیقت ندارند، و نباید حقیقتی را در آنها جستجو کرد، تنها کاری که باید بکنیم این است که با تأسی از زیبایی‌شناسی و بهره‌گیری از هرمنوتیک تلاش کنیم به فهمی از همه این مصنوعات برسیم.

هنرصنعتواژه‌گزینی
در باره فلسفه، درباره ترجمه، و گاهی درباره اوضاع جامعه می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید