مدرسه سخن
مدرسه سخن
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از مولوی

?اشعاریازمولوی

مولوی از شعرایی که زیباترین اشعار را سروده است و عرفان را می‌توان در سروده‌هایش لمس کرد. بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از مولوی:

در این پایان در این ساران چو گم گشتند هشیاران/ چه سازم من که من در ره چنان مستم که لاتسأل

شرح حق پایان ندارد همچو حق/ هین دهان بربند و برگردان ورق

این جهان کوه‌است و فعل ما ندا/باز گردد این نداها را صدا

این سخن پایان ندارد لیک من/ آمدم زان سر به پایان می‌روم

حدیث عاشقان پایان ندارد/ فنستکفی بهذا و السلام

دردهایی کآدمی را بر در خلقان برد/ آن حجاب از اول است و آخر و پایان تویی

از تو دوگاه خواهند تو چارگاه برگو/ تو شمع این سرایی‌ای خوش که می سرای

اگر  تا قیامت بگویم ز تو / به پایان نیاید سر و پا تویی

سلطان سلطانان توی/ احسان بی پایان تویی

این سخن پایان ندارد باز ران / تا نمانیم از قطار کاروان

این حکایت را که نقد وقت ماست/ گر تمامش می کنی اینجا رواست

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از سعدی

?بهتریناشعاربرایپایانسخنرانیازسعدی

سروده‌های سعدی گویی نه در گوش که در جان می‌پیچد و بر دل نشیند حتماً از بهترین اشعار برای پایان سخنرانی خواهند بود.

آن که من در قلم قدرت او حیرانم/ هیچ مخلوق ندانم که در او حیران نیست

سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد/ همچنان قصه سودای تو را پایان نیست

مرا سخن به نهایت رسید و فکر به پایان/ هنوز وصفت جمالت نمی‌رسد به نهایت

سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم / که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم

دور به آخر رسید و عمر به پایان / شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل

آن که گویند به عمری شب قدری باشد / مگر آنست که با دوست به پایان آرند

سعدیا گر همه شب شرح غمش خواهی گفت / شب به پایان رود و شرح به پایان نرود

نرود هوشمند در آبی / تا نبیند نخست پایانش

اگر تو عمر در این ماجرا کنی سعدی / حدیث عشق به پایان رسد نپندارم

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از لسان الغیب ، سعدی شیرازی

?بهتریناشعاربرایپایانسخنرانیازلسانالغیب

حافظ شیرازی از دیرباز است که انیس و مونس ما بوده است. بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از جناب حافظ را در ادامه بیان می‌کنیم.

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید / تبارک الله از این ره که نیست پایانش

من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست / صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم

شب رفت به پایان و حکایت همچنان باقیست / شکر تو نگفتیم و شکایت باقیست

به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم / که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز /  باشد که باز بینم دیدار آشنا را

آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا

به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد / جهان بگیرد اگر دادگستری داند

اشعاری از وحشی بافقی

بهتر آن است که از لطایف سخن وحشی بافقی نیز جهت پایان سخنرانی بهره مند شویم.

نیست ما را طاقت و تاب جدایی اینهمه

ای به سوی در تو روی همه / با همه لطف تو فراوان است

لبم عاشق مدح خوانیست اما / دلیری از این بیش پیش تو نتوان

ز تصدیعت اندیشه دارم وگرنه / کجا می‌رسد حرف عاشق به پایان

غزل را چون به پایان برد فرهاد / به شیرین گفت از هجر تو فریاد

شعری از هاتف اصفهانی

دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای / ورنه ما کجا وین راه بی‌پایان کجا

اشعاری از صائب تبریزی

سر باختن درین سفر دور، دولت است / ورنه طریق عشق به پایان که می‌برد؟

دل به دشواری توان برداشت از جان عزیز / می‌شود یا رب سخن چون از لب جانان جدا

خامشی به ز حدیثی که به پایان نرسد / کثرت شکوه ز تقریر برآورد مرا

اوحدی

اوحدی خواهی که چون عیسی به خورشیدی رسی / آتشی درزن، بسوز این دلق مریم رشته را

عمر به پایان رسید، راه به پایان نرفت

ذکر تو می‌کنیم و به پایان نمی‌رسد / وصف تو می‌کنیم و مکرر نمی‌شود

اوحدی گر گنهی کرد، چو پایت برسید / دست گیرش تو، که من بر سر استغفارم

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی از نظامی

چو ما با ضعف خود در بند آنیم / که بگزاریم خدمت تا توانیم

زبانم را چنان ران بر شهادت / که باشد ختم کارم بر سعادت

تن را قناعت زنده دل دار / مزاجم را بطاعت معتدل دار

مگذار که عاجزی غریبم / از رحمت خویش بی نصیبم

آن کن ز عنایت خدایی / کاید شب من به روشنایی

اشعار پایان سخنرانیمدرسه سخنآموزش سخنرانیآموزش فن بیانآموزش مجریگری
مدرسه سخن | آموزش تخصصی فن بیان، گویندگی، اجرا، سخنرانی و سخنوری | مدیر مسئول: دکتر فریبا علومی یزدی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید