ارتباط مؤثر غالباً سنگ بنای روابط درازمدت است. اما ارتباط مؤثر با شریکتان و اساساً هر فردی که ممکن است با وی تعامل داشته باشید، چه معنایی دارد؟ چطور باید با رئیس، دوست، برادر یا مادرتان ارتباط مؤثر برقرار کنید؟ برای پایان دادن به یک مکالمه به شیوهای سازنده، واژههای صحیح و سبکهای شنیداری مناسب را چطور انتخاب میکنید؟ در این گفتار قصد داریم رازهای ارتباط مؤثر را در قالب ۵ تکنیک با شما در میان بگذاریم. این اسرار کمکتان میکنند که روابطتان را در زندگی ابتدا با خودتان و سپس با دیگران تحکیم و تقویت کنید.
زمانی که عبارت " ارتباط مؤثر " را میشنویم، گمان میکنیم که این مهارت، یک مهارت ذاتی و غریزی باشد. اما در بسیاری از مواقع، آنچه توسط یک نفر گفته میشود، از سوی دیگران اشتباه تعبیر و تفسیر میگردد و نتیجه آنکه منظور و مقصود اصلی از شروع مکالمه، کاملاً فراموش شده یا به حاشیه میرود که این خود متعاقباً میتواند به رنجش و ناامیدی طرفین درگیر در یک رابطه یا تعامل از یکدیگر منجر شود. به همین دلیل باید تعریف مناسبی از ارتباط مؤثر ارائه دهیم و درصدد درک درستی از معنای آن باشیم. ارتباط مؤثر همان چیزی است که اعتماد و احترام را در روابط با دیگران ایجاد میکند. علاوه بر این، ارتباط مؤثر میتواند کیفیت و بازدهی کار تیمی شما و همکارانتان را بهبود دهد. ارتباط مؤثر میتواند در حل مسائلی که با دوست، همسر، همکار یا فرزندانتان دارید، کمکتان کند و در نهایت اینکه سطح سلامت اجتماعی، عاطفی و احساسیتان را ارتقا میدهد.
باید بدانیم که ارتباط مؤثر صرفاً به معنای شنیدن و تبادل یک سری اطلاعات بین شما و فرد مقابلتان نیست بلکه این فرایند، بسیار تعاملیتر از این حرفهاست! معنای ارتباط مؤثر این است که همه افرادِ درگیر در یک رابطه، بتوانند احساسات نهفته در پس جملاتی را که بیان میشوند، درک کنند و از آن مهمتر اینکه استنباط درستی از معنا و منظور آن چیزهایی که بیان میشوند، داشته باشند. ارتباط مؤثر زمانی ایجاد میشود که جدای از انتقال پیامها، افراد احساس کنند که بهدرستی شنیده و درک شده و مورد احترام و توجه قرار گرفتهاند. بحث در خصوص رازهای ارتباط مؤثر را با عبارت مخفف E.A.R و معرفی هر یک از مؤلفههای آن آغاز میکنیم تا درک بهتری از ادامه مطلب داشته باشیم.
E به Emphaty (همدلی) اشاره دارد.
همدلی به معنای درک دیدگاه و نقطه نظرات فرد دیگر است و صدالبته که درک احساسات و عواطف شخصی وی را نیز شامل میشود.
A به Assertiveness (جرأت) اشاره میکند.
جرأت به شما این توانمندی را میدهد که افکارتان را به شکل مستقیم، مختصر و دقیق بیان کنید.
R به Respect (احترام) اشاره دارد.
احترام بر مراقبت و توجه واقعی نسبت به خود و دیگران دلالت میکند و وادارتان میسازد که دیدگاهها و نقطه نظرات دیگران را تا آنجا که میتوانید، درست درک کنید.
برای برقراری ارتباط مؤثر با دیگران ۵5 راز یا تکنیک وجود دارد. استفاده اثربخش از مؤلفههای سهگانهی E.A.R در کنار این پنج تکنیک بر تمرین آگاهی و دوست داشتن خودتان استوار است. یک نکته حیاتی و بسیار مهم این است که بدانیم برای ایجاد تغییر در رابطه، باید نخست در خودمان تغییر ایجاد کنیم. حالا این شما و این هم رازهای ارتباط مؤثر!
1. تکنیک خلع سلاح
هنگام ارتباط، ما غالباً بهجای درگیری در فرایند شنیدنِ حرفهای طرف مقابل، روی چیزهایی که میخواهیم بگوییم، تمرکز میکنیم. تکنیک خلع سلاح، شما را قادر میسازد که از طریق برقراری ارتباط مؤثر، درستی و صداقت آنچه را طرف مقابل میگوید، بسنجید و درک کنید. حتی اگر گفتههای وی در مورد شما غیرمنطقی، خودخواهانه یا اشتباه به نظر برسند. این توانایی از وخیمتر شدن اوضاع جلوگیری میکند. ممکن است شرایطی پیش بیاید که در برابر یک انتقاد یا اظهارنظر خاص طرف مقابل حالت دفاعی به خود بگیرید. در چنین مواقعی، یک نفس عمیق بکشید و از خود بپرسید آیا او درست میگوید؟ در این وضعیت، درگیر فرایند گوش دادن به حرفهای طرف مقابل شوید. افکاری را که به ذهنتان هجوم میآورند به جملههای سادهای که میگوید، تقسیم کرده و اصطلاحاً بشکنید و در مورد هر جمله از خود سؤال کنید آیا واقعاً همینطور است؟ آیا میتوانید درستی آن جمله را تأیید کنید؟ اگر چنین است، شما نیز به درستیِ گفتههای طرف مقابل اذعان کنید و با حفظ آرامش آنها را بپذیرید. اینگونه خواهید توانست با کمک یکدیگر، به مرحله بعدی ارتباط مؤثر بروید و برای مسئله یک راهحل مناسب پیدا کنید.
2. همدلی فکری و احساسی
همدلی فکری به معنای درک محتوا یا معنای حرفهایی است که ورای ظاهرِ یک ارتباط باشد. همدلی احساسی نیز بر پیوند عاطفی در یک رابطه دلالت دارد. نکته مهم این است هر دوی اینها، یعنی همدلی فکری و همدلی عاطفی مستلزم درگیری در فرایند گوش دادن فعال به مخاطب هستند. خصوصاً گوش دادن فعال به آن دسته از واژهها، افکار و عواطفی که در پس خواستهها و لحن پیامها ممکن است دانسته یا نادانسته پنهان شده باشند. همدلی فکری به شما اجازه میدهد آنچه را طرف مقابلتان میگوید، با بیان خودتان، تعبیر و تفسیر کنید و همدلی فکری نیز کمکتان میکند که احساسات برخاسته از گفتههای وی را بشناسید. همدلی عاطفی و همدلی فکری، بیش از آنکه بر تکرار دقیق گفتههای فرد مقابل تأکید داشته باشند، بر تلاش برای برقراری ارتباط مؤثر با وی از شیوهای درست و مناسب متمرکز هستند.
3. پرسش
در موضوع ارتباط مؤثر، این تکنیک به پرسیدن سؤالات درست و مناسب مربوط است. طرح پرسشهای مؤدبانه و سنجیده درباره وضعیتی که با آن مواجه شدهاید، از اهمیت زیادی برخوردار است. با سؤال پرسیدن، شما دو کار مهم انجام میدهید. نخست اینکه نشان میدهید فرد مقابلتان را میفهمید. دوم اینکه ترغیبش میکنید تا در مورد چیزی که وی را آزرده، خشمگین یا پریشان کرده، جزئیات بیشتری را با شما در میان بگذارد.
4. جملات "من احساس میکنم "
اینجا جایی است که شما در مورد خودتان، افکار و احساساتتان صحبت میکنید. جملاتی با الگوی "وقتی .....، احساس میکنم......" یا "وقتی ....، احساس میکنم ......، زیرا...." بهترین جملاتی هستند که برای بیان افکار و احساساتتان میتوانید از آنها استفاده کنید. مثلاً به این دو جمله دقت کنید: «وقتی هنگام صحبت با من به چشمهایم زل میزنی، عشق را احساس میکنم.» یا «وقتی به خانه بازمیگردم و با ظرفهای نشسته درون ظرفشویی روبرو میشوم، احساس خشم میکنم زیرا وقتی محیط اطرافم کثیف یا آشفته باشد، بهسختی میتوانم احساس آرامش کنم». جملاتی با چنین ساختاری میتوانند وجه تمایز بین یک ارتباط مؤثر و هر شکل دیگری از رابطه باشند. درعینحال، استفاده از این جملات، نوعی جسارت مثبت به شما میدهد تا مکالمه را به سمت یک مسیر مناسب هدایت نمایید. بااینحال، افراد معمولاً در استفاده از الگوی "من احساس میکنم " دچار اشتباه میشوند و بهجای بیان احساساتشان، به بیان افکار یا انتقادهایشان میپردازند! پس در این خصوص حسابی دقت کنید. جملات "من احساس میکنم " باید حاوی واژههایی باشد که صرفاً احساساتتان را بیان کنند. احساساتی مثل غم، شادی، خشم، تحیر، خیانت، آسیب، ناامیدی و ...
5. ملایمت (ملاطفت)
در ارتباط مؤثر ملایمت به این معناست که حتی هنگام اوج یک بحث یا اختلاف هم صمیمیت، توجه و احترام را نسبت به طرف مقابل از یاد نبرید. نوازش یعنی برای ابراز افکار و احساسات طرف مقابل، همانگونه که برای ابراز افکار و احساسات خودتان ارزش قائلید، ارزش قائل شوید. وقتی مخاطبتان در حال صحبت است، با حرکت چشمانتان، ژست نگاه عاقل اندر سفیه نگیرید یا آف و اوف نکنید! بلکه ضمن حفظ آرامش، رفتار مؤدبانه و سنجیدهای را با زبان بدن از خود نشان دهید. ضمناً ملایمت، مستلزم رفتار توأم با احترام، توجه، نگرانی و در صورت لزوم، ستایش و تحسین نسبت به طرف مقابل است.
استفادهی ترکیبی!
بسیار مهم است بدانیم که رازهای ارتباط مؤثر، زمانی بیشترین اثربخشی را دارند که بهطور همزمان از آنها استفاده کنیم. مهارت ارتباط مؤثر مستلزم تمرین، اشتیاق و شکیبایی بوده و فرایندی آگاهانه و مدبرانه است که موجب تعمیق ارتباط شما با سایرین میشود. تسلط کامل بر هر ۵5 تکنیک مذکور، نیازمند صرف زمان و تمرین زیاد است. البته مواقعی هم وجود دارد که لزومی بر استفاده همزمان از همه رازهای ارتباط مؤثر نیست. درواقع ضرورت یا عدم ضرورت چنین کاری، تماماً به موقعیت بستگی دارد.
سخن آخر
پذیرش افکار و احساسات طرف مقابل، بسیار مهم است. این پذیرش همراه با حس همدلی و ملاطفت، گامی بلند در مسیر ارتباط مؤثر است. توانایی و شهامت تغییر توهمات درونی و هر آنچه خلاف واقعیت باشد، نکته کلیدی برای برقراری ارتباط مطلوب است. اگر برای ایجاد روابط واقعی و ماندگار در زندگیتان آمادگی و اشتیاق دارید، از رازهای ارتباط مؤثر استفاده کنید. پسازآن است که تفاوت را احساس کرده و خواهید دید که قدرتی به دست آوردهاید که به لطف آن میتوانید، مسیر روابط و متعاقباً مسیر زندگیتان را تغییر دهید.