چند سوال وجود دارد که اغلب در مورد سخنرانی عمومی و سخنرانیها از ما پرسیده میشود. بنابراین در اینجا لیستی از 5 مورد از رایج ترین سوالات وجود دارد - ببینید آیا هر یک از آنها مواردی است که از خود میپرسید.
محتوای بسیار زیاد اصلا خوب نیست. من قبلاً همیشه این مشکل را داشتم و این ناشی از ترکیبی از اشتیاق در مورد موضوع، به سخنرانی زیاد بها دادن است و گاها هم ترس از این که محتوا تمام شود و حرف دیگری برای گفتن باقی نماند، پیش می آید. درواقع شما نمی خواهید حالتی پیش بیاید که همه به شما زل زده اند و چیزی برا گفتن نیست!
این چیزی است که به نظر من برای مخاطبانم نیز بسیار اتفاق میافتد.
هرچه نکات بیشتری بیان کنیم، مخاطب کمتر متوجه نکات ما در هنگام بیان میشود. با محتوای زیاد در سخنرانی، مغز مخاطبان را خالی و توجه آنها را از بین میبریم. آنها گیج خواهند شد و تحت تاثیر قرار نخواهند گرفت. بنابراین یادآوری کلیشه قدیمی"کمتر، بیشتر است" ارزشمند است. به جای اینکه بدانیم " چه چیزی را مخاطبان نیاز دارند که بدانند؟" فکر کنیم که " چه چیزی برای آنها خوب است که بدانند ولی ضروری نیست؟
این یک منطق جالب است جایی که شرکت کنندگان در کارگاههای من اغلب با هم اختلاف نظر دارند. در نهایت، اگر بخواهیم مخاطبان پیامهای ما را درک و به خاطر بسپارند، هر دو مهم هستند. فقط به این دلیل که بسیاری از موضوعات و مخاطبان با نیازها و انتظارات مختلف وجود دارد، نمیتوانم بگویم که آنها تا چه اندازه مهم هستند.
به عنوان مثال، مخاطبان علمی یا پزشکی منتظر محتوا هستند، نه سبک انتقال پویا. در واقع یک سبک فوق العاده پرشور و جذاب آنها را به موضوع بی علاقه میکند.
محتوای عالی: تحویل ضعیف یک مشکل واقعی است زیرا اگر درگیر و قادر به ارائه به روشی جالب نباشیم، مخاطبان معمولاً گوش دادن را متوقف میکنند. بنابراین حتی اگر محتوای ما شگفت انگیز باشد، در مشارکت مشکل خواهیم داشت پس محتوای عالی کافی نیست.
محتوای بی کیفیت: . از طرف دیگر، ممکن است محتوای کم کیفیت داشته باشیم اما به روشی جذاب، الهام بخش و انگیزشی ارائه دهیم. این ممکن است مخاطبان ما را به طور موقت هیجان زده کند - اما دوباره وقتی به نتایج ارائه میپردازیم، آنها احساس تهی بودن خواهند کرد و به عقب بر میگردند و ناامید میشوند. بنابراین ارائه ممکن است شگفت انگیز باشد اما این هم کافی نیست. برای ایجاد یک ارائه کاملاً موثر، به محتوای عالی - یا حداقل به محتوای مربوطه - احتیاج داریم و باید اطمینان حاصل کنیم که مهارت ارائه ما در حدی است که این محتوا را به خوبی در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
الف. من عقاید محکمی در مورد این نظریه دارم که مورد حمایت علمی نیز است. مهار نکردن حرکات طبیعی بدن ( زبان بدن) سبک بسیار مهم است. تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد این ژست گرفتن ها و حرکات دست و صورت، برای آن است که ما در هنگام صحبت روان تر فکر کنیم. پس اگر بخواهیم، دستان خود را پایین نگه بداریم یا دستان خود را پشتمون پنهان کنیم؛ این کار سرعت فکر کردن ما را کند می کند. بنابراین بهتر است این کار را نکنیم و اجازه دهیم زبان بدن ما به صورت طبیعی کار خودش را بکند.
به هر حال سخنرانی عمومی از ظرفیت زیادی استفاده میکند: بنابراین آخرین کاری که میخواهیم انجام دهیم مهار بخشی از مغز ماست!
بنابراین هدف شما این است که به طور طبیعی ژست بگیرید، گویی که در حال مکالمه متحرک هستید. در صورت انجام این کار باید دریابید که حرکات شما شروع به نشان دادن آنچه شما میگویید میکند و کاملاً عمدی خواهند بود. آنچه باید مانعش باشید، توقف حرکت تمام مدت دستانتان است. اگر این کار را میکنید، مسئله حواس پرتی مخاطب وجود دارد و این مسئله به ویژه هنگامی شروع میشود که مردم کاری را انجام میدهند که من آن را "flailing" مینامم.
Flailing به این معنی است که حرکات به قدری بزرگ، ثابت، تکراری یا متمایز هستند که مخاطب را درگیر میکند و باعث حواس پرتی میشود.
توصیه میکنم که ارائه خود را به صورت جداگانه ایجاد کنید تا در صورت لزوم بتوانید محتوا را اضافه یا حذف کنید و همچنان برای مخاطبان منطقی باشد. همیشه محتویات اضافی را در ضمیمه قرار دهید و آن را برای زمانی نگه دارید که مخاطبان ساکت هستند و نیازه روی موضوع بیشتر مانور دهید.
همچنین نمونههایی دارم که در صورت لزوم میتوانم خیلی سریع به سراغشان بروم. یا اگر هنوز وقت زیادی برایم باقی مانده است میتوانم تعداد بیشتری از آنها را بیان کنم و با جزئیات بیشتری توضیح دهم. برای انجام این کار، باید - حداقل - ایده تقریبی از جدول زمانی ارائه خود داشته باشید. این برنامه ریزی، شما را از لحظه ای که با سبب کمبود وقت، نفستان در گلویتان گیر می کند؛ نجات می دهد.
زمانی که مجری به شما اشاره می کند، پنج دقیقه دیگر فرصت دارید و شما متوجه می شوید که هنوز یک سوم ارائه خود را بیان نکردهاید! بله این برای من اتفاق افتاده است، لحظه خوبی نیست.
که مرا به این نکته مهم راهنمایی میکند: اگر این یک ارائه بزرگ یا مهم است و میخواهید کل کار را تمرین کنید تا بدانید چه مدت طول میکشد، باید با ایستادن محکم، استفاده از اسلایدها، تصور کنید و به نتیجه برسید که برای ارایه این سخنرانی به چقدر زمان نیاز دارید و چگونه باید آن را مدیریت کنید.
خیلی ها در خانه متن سخنرانی را در ذهن خود مرور می کند تا زمان تقریبی سخنرانی را حساب کنند. خواندن سخنرانی در ذهن خوب نیست و به اشتباه تصور میکنید مدت زمانی که طول میکشد تا در ذهن خود تمرین کنید برابر با مدت زمانی است که سخنرانی خود را ارائه میدهید. به یاد داشته باشید که خواندن ما سریعتر از صحبت کردن ماست، بنابراین نباید از صحبت کردن با خودتان به عنوان معیار استفاده کنید. اگر این کار را انجام دهید، متوجه میشوید که محتوای بیش از حد زیادی دارید. سوال ۱ را ببینید!
الف. کاش میتوانستم پاسخ قطعی بدم، اما متاسفانه آنقدر روشن نیست. هدف اسلایدها افزودن و تقویت سخنان شما است. برای درک مخاطب خود روش تصویری آسانتر است. نگران این نباشید که آیا مخاطب شما تصویر، صوت یا جنبش زیادی را دوست دارد یا نه!
ما انسان ها همه بصری هستیم. اسلایدهای خوب به ما کمک میکنند تا محتوا را درک و به خاطر بسپاریم. اما برای تفسیر آنها نیاز است در آنجا باشید. بنابراین در مورد چند اسلاید؟ این فقط به این بستگی دارد که میخواهید چه محتوایی را منتقل کنید و چگونه میتوانید با اسلایدها یک پل ارتباطی ایجاد کنید که به مخاطب شما کمک کند.
از آنجا که اسلایدها کاملاً به کمک مخاطبان شما میآیند؛ پس نباید با جزئیات متراکم شوند و از آنها به عنوان سخنران خود استفاده کنید