ویرگول
ورودثبت نام
مائده
مائده
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

جمله هفته

شاهین کلانتری ایده ای در لایو شبانه اش مطرح کرد که یک جمله انتخاب کنیم و در موردش در طول هفته بنویسیم که تا آخر هفته یک مقاله ازش در بیاد .. من هم تصمیم گرفتم جمله ای از نیچه انتخاب کنم و در موردش بنویسم .. البته فکر کردن به گفته های نیچه و اندیشه های او که واقعا ذهن بزرگی داشته باشه ساعت ها فکر می طلبد! نیچه واقعا بزرگ بوده.. البته خیلی ها میگن زن ستیزه و از این حرفا... من با این قسمتش کاری ندارم.. برم سر اصل مطلب...

می خوام که با این جمله هفته مو‌شروع کنم.. البته یکم دیر رسیدم به ایده شاهین ولی هنوزم دیر نشده... هیچ وقت برای شروع کردن نه خیلی دیره نه خیلی زود ...

خوب حالا بریم سراغ جمله ای از نیچه:

آنان که صدای موسیقی را نمی شنیدند، کسانی که می رقصیدند را دیوانه خطاب کردند ..

به این جمله میشه از این منظر نگاه کرد که کسانی که حرف تو را نمی فهمند سعی کن ازشون فاصله بگیری. تو نمیتونی آدم هارو به زور وادار کنی به فکر کردن‌‌.. من خودم به شخصه اینقدر در بین آدم های منفی بودم که اصلا خود بودن رو فراموش کردم. در تمام این سال ها حس کردم زنجیری به ذهنم بسته شده البته زنجیر نامرئی...

خب حالا بگذریم... به جمله نیچه میشه از این منظر نگاه کرد که هرکس با توجه به باورهای خودش زندگی می کنه و اگر باوری متفاوت با باور خودش ببینه اونو مسخره می‌دونه .. البته هستن کسانی که انعطاف پذیری دارن و به باورهای خودشون تکیه نمی‌کنند و هر روز در حال یادگیری هستن.‌ ما باید به اندیشه خود متکی باشیم.. مغز هرچه قدر ازش کار بکشی باز هم ظرفیت داره ... پس باید به چی تکیه کنیم؟؟

ببین نیچه یه خصوصیت داره که هرچی به جمله هاش فکر کنی باز هم کم فکر کردی و این هست که قشنگش می‌کنه این هست که باعث میشه مدام در حال اندیشه باشی و البته روزمرگی باعث میشه تو از فضای اندیشیدن فاصله بگیری و البته در کشوری که برای چیزهای عادی هم باید بجنگی و هر لحظه معلقی...

باز هم به جمله نیچه در طول هفته فکر میکنم و در موردش می نویسم ..

این نوشته ها در طول هفته تکمیل می شود.

شاید بهتر باشه بیشتر در موردش فکر کنم. شاید باعث بشه به ظرفیت های درونی ام بیشتر فکر کنم..

و البته نمی‌خوام ژست فیلسوفانه به خودم بگیرم.

هر آدمی باید باورها، افکار، اندیشه های خودش را داشته باشه. من سال ها این رو از بقیه تغذیه می کردم. نباید منتظر باشم و از باورها و افکار و اندیشه های کسی تغذیه کنم. این همه مدت به این سبک زندگی کردم و این جمله نیچه باعث شد تلنگری بخورم و زندگی متفاوتی داشته باشم. اندیشه های هر کس متفاوته و هر کس به دنیا جوری نگاه می‌کنه که افکارش میگن‌‌.. و البته ما همیشه در مسیر یادگیری هستیم. نباید متوقف بشیم...

هر آدمی مثل کشتی می مونه که سکان اون باورها و افکار و اندیشه های اونه. اگه دست کسی دیگه باشه یعنی کسی دیگه داره اونو هدایت می‌کنه و عملا این قضیه هیچ فایده ای نداره و کشتی به بیراهه کشیده میشه. پس لازم نیست به کسانی که از موسیقی سر در نمیارن توجه کنی ولی البته لازمه که با دیگران مشورت کنی ولی مهمه که چه کسی باشه ...

نوع آدمی که ازش مشورت میخوای مهمه...

به هرحال از پراکنده گویی ذهنم معذرت می خواهم.. سعی میکنم به مرور منسجم کنم‌..

در آخر بگم که تمام تصوراتم را از ذهنم پاک می کنم و یک زندگی جدید شروع می کنم چون اگه تصورات و باورهای قبلی ام نتیجه بخش بود زندگی با کیفیت تری داشتم و این رو هم اضافه کنم که هر کسی باید سالی چند بار باورهاشو بکوبه از نو بسازه که راکد نباشه..

اگه نکوبه و از نو بسازه ، مغزش بو می گیره.. بوی نا و کهنگی....

بوی نا می دهند افکارم...

و من که دارم با باورهای ده سال پیش شایدم پنج سال همچنان زندگی می کنم!!!

شجاعانه خدمتتون عرض می کنم که وقتشه افکارم رو خونه تکونی کنم و افکار جدید جایگزین کنم ... اولین گام تغییر اینه که اجازه ندهی مغزت بوی نا بگیره..

من یک معذرت خواهی بزرگ بسیار بسیار بزرگ به مغزم بدهکارم که تمام این مدت بهش بی احترامی کردم و با چیزای به درد نخور و منفی اشغالش کردم...

یه جاروبرقی حسابی لازم داره...

خب دیگه ببخشید گزافه گویی دو چندان شد..

نوشته های من راجع به جمله نیچه در طول هفته تکمیل می شود.

هرچند که شاید وسط این نوشته که الان منتشر کردم خیلی چیزای بی ربط نوشته باشه ولی باز هم میگم که هرکسی متفاوته و از جهان خودش به دنیا نگاه می کنه ...



نیچهایدهشاهین کلانتریجمله قصارمقاله نویسی
توسعه فردی با کمک نوشتن!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید