الان که دارم این مطلب رومی نویسم...تحت تاثیری عمیق، ازیک درک انسانی قرارگرفته ام.
مایلم این مطلب رو با بخشی از این شعرشروع کنم؛
مینی سریال جدیدنتفلیکس به نام UNORTHODOX(غیرمؤمن)عجیب برایم تاثیرگذاربود.
تااین لحظه فصل اول آن که شامل 4قسمت ،حدود 50دقیقه ایست منتشرشده است.
یک آغازدرخشان ازاین سریال راشاهدهستیم.روایت واقعی و غیرخیالی (داستان سریال ندیمه) که ازنگاه ابزاری به زنان درچارچوب تعصبات ایدئولوژیک خرده می گیرد.
داستان درباره دختر نوزده ساله ی یهودی است که تصمیم می گیرد،ازجامعه ی بسته وپرتنش یهودیان بروکلین وازدواج برنامه ریزی شده ای که به آن تن داده بگریزدو به جایی دورترپناه ببرد.جایی که به استناد یک دیالوگ درخشان ازخودسریال،" خدا توقعات زیادی ازاو نداشته باشد ودائم مجبوربه اطلاعات وپیروی ازبایدهاونبایدها وقوانین نباشد."
نظرمن این است که این روایت فقط وفقط درباره ی حقوق پایمال شده زنان نیست ؛بلکه فارغ ازجنسیت درباره ی حقوق پایمال شده ی بشریت است.
جامعه ای که مارا درچارچوب تعصبات بی جا ،نفرت ها وجنگ افروزی ها ...پرورانده هیچگاه فرصتی برای درک وتجربه ی دوست داشتن ودوست داشته شدن به ما ارزانی نداشته است و همه ی درک ما اززیبایی جهانی که به آن آمدیم تازندگی کنیم وآزادانه تجریه کنیم وعشق بورزیم...خلاصه شده است درهمین چارچوبی که روح وجسم وفکرمان رامسخ کرده است.
وهرگز ندانسته ایم فلسفه ی زندگی ایجادنفرت ونابودی نیست .مادرجهانی پرازبایدونبایدرشدکرده ایم وبه ما باورانده اند ،هرآنچه خارج ازاین جهان است باعث نابودی ما خواهدشد وبایدازآن دوری کنیم...جهانی که به قوانین ش هیچ چرایی واردنیست؟
قدکشیده ایم وخودمان هم به گونه ای تبدیل شده ایم به بخشی ازاین چرخه ی معیوب که نه نام حیات داردونه حتی نشانی ازآن وقطعا بخشی ازتوقعات همین جامعه است که مولدآن نیزهم باشیم که بقایش تضمین شود.
جامعه ای که به ماگفته باعینکی که من تومی دهم دنیا راببین وآدم هاراقضاوت کن...وهرآنچه وهرآن کس راکه مطابق دیدگاهی که به تو داده ام نبود و رفتار نکرد را مُرتدبدان ویقین بدارکه فردی مشکل داراست ونه حتی متفاوت ،و بایدبه زور و اجبار و یا...به این چرخه ی معیوب زیست برگردد یا حذف شود.
جهانی که تامی توانسته ومی تواند آزادی را ازماسلب کرده ومی کند...جهانی که آنقدرمارا از خودمان دورکرده که اصلا به شناخت درست وکاملی ازخودمان نرسیده ایم.
اما...همیشه کسانی هستند که باوجود همه ی تلخی ها وسختی ها...تلاش کنندکه ذهن وروح وجسم شان راازاین مسخ شدگی برهانند.که بسیار ستودنی ست.
دراین نوشته سعی کردم تاجایی که ممکن بود،به طور واضح به روایت داستان نپردازم وفقط حس ودیدگاه کلی خودم نسبت به آن رابیان کنم واجازه بدهم که لذت تماشاوهمراهی بااین سریال همچنان برایتان تازه باقی بماند.
ودرآخر؛
خوشحال می شم اگرشماهم سریال رو دیدید و یا اگربعد ازخواندن این مطلب تصمیم به تماشای آن گرفتید؛دیدگاه حاصل ازتماشاتون روبامن هم به اشتراک بگذارید وهمچنین ؛اگراین مطلب رودوست داشتید خواندنش را به دیگران هم توصیه ش کنید.