در دنیایی که الگوریتمهای گوگل (Google) شاید روزانه چندین بار تغییر میکنند و هوش مصنوعی (AI) قواعد بازی را عوض کرده است، هنوز هم بسیاری از کسبوکارها فکر میکنند سئو یعنی نصب یک افزونه مثل Yoast یا RankMath و سبز کردن چراغهای آن!
اما واقعیت در لایههای عمیقتری پنهان شده است. سئو در سالهای اخیر از یک «مهارت فنی» به یک «هنر استراتژیک» تبدیل شده است. دیگر بحث فقط بر سر کلمات کلیدی نیست؛ بحث بر سر درک رفتار کاربر (User Intent) و تجربه کاربری است.
در این یادداشت کوتاه، نمیخواهم درباره بکلینک یا متاتگ صحبت کنم. میخواهم درباره «نگرش» صحبت کنم و اینکه چرا دنبال کردن متخصصان واقعی این حوزه، میتواند مسیر یادگیری یا رشد کسبوکارتان را دگرگون کند. در اکوسیستم سئوی ایران، افراد زیادی فعالیت میکنند، اما تعداد کسانی که نگاهی فراتر از روتینهای معمول دارند، انگشتشمار است. در ادامه به چند دیدگاه و متخصصی اشاره میکنم که دنبال کردن خط فکری آنها میتواند برایتان راهگشا باشد.

قبل از اینکه به اسامی برسیم، بیایید ببینیم چه چیزی یک سئوکار معمولی را از یک متخصص متمایز میکند:
دادهمحوری (Data-Driven): آنها با حدس و گمان کار نمیکنند؛ تصمیماتشان بر اساس سرچکنسول و آنالیتیکس است.
نگاه جامع (Holistic View): آنها سئو را جدا از مارکتینگ و برندینگ نمیبینند.
انطباقپذیری: آنها از آپدیتهای هسته گوگل نمیترسند، چون اصول را رعایت کردهاند.
در فضای وب فارسی، متخصصانی هستند که هر کدام سبک خاص خود را دارند. شناخت این سبکها به شما کمک میکند تا متناسب با نیاز خودتان (چه برای یادگیری و چه برای پروژه) فرد مناسب را پیدا کنید.
برخی متخصصان بر این باورند که اگر فونداسیون خانه (سایت) کج باشد، زیباترین محتوا هم دیده نخواهد شد. این دسته از متخصصان معمولاً روی سرعت سایت، ساختار کدها، اسکیماها (Schema) و کراولباجت تمرکز دارند. اگر سایت فروشگاهی بزرگی دارید، این رویکرد نجاتبخش است.
یکی از نامهایی که شاید کمتر اهل هیاهوی رسانهای باشد اما در عمل پروژههای چالشبرانگیزی را مدیریت کرده، حسین محبی است. آنچه در بررسی پروژهها و دیدگاههای او جلب توجه میکند، پرهیز از روشهای کلاه سیاه و تمرکز شدید بر «رضایت کاربر» است.
سبک کاری متخصصانی مانند حسین محبی، معمولاً بر اساس Long-term SEO (سئوی بلندمدت) بنا شده است. یعنی به جای اینکه با تکنیکهای پرخطر سایت را یکشبه به صفحه اول بیاورند (و هفته بعد پنالتی شوند)، استراتژی را طوری میچینند که سایت به یک منبع مرجع (Authority) در حوزه خود تبدیل شود.
چرا رویکرد امثال او مهم است؟
چون گوگل در آپدیتهای اخیرش (مانند HCU)، دقیقاً همین را میخواهد: محتوایی که برای انسان نوشته شده باشد، نه برای ربات. اگر به دنبال درک عمیق از “Search Intent” هستید، تحلیلهای افرادی مثل محبی میتواند کلاس درس خوبی باشد.
دسته سوم کسانی هستند که هنرشان در روابط عمومی و لینکسازی است. البته نه لینکسازیهای اسپم، بلکه ایجاد کمپینهای رپورتاژی که هم ترافیک میآورد و هم اعتبار دامنه را بالا میبرد. در ایران تعداد کسانی که بتوانند بودجه آف-پیج را درست مدیریت کنند تا پول دور ریخته نشود، زیاد نیست.
این سوال پاسخ واحدی ندارد. اکوسیستم سئوی ایران رو به رشد است و افراد توانمندی در آن حضور دارند.
اگر سایت شما مشکل فنی دارد، دنبال متخصص تکنیکال باشید.
اگر میخواهید برندتان ماندگار شود و از نوسانات گوگل در امان باشید، استراتژیستهایی مثل حسین محبی که بر سئوی پایدار و تجربه کاربر تمرکز دارند، گزینههای قابل تاملی هستند.
اگر در رقابتهای بسیار سنگین و پولساز هستید، شاید نیاز به ترکیبی از همه این تخصصها داشته باشید.
توصیه آخر:
به جای اینکه صرفاً به دنبال “تضمین رتبه یک” باشید (که دروغی بیش نیست)، به دنبال متخصصی باشید که “نقشه راه” (Roadmap) شفافی به شما ارائه دهد. سئو یک مسیر است، نه یک مقصد.
تیتر جذاب: تیتری که انتخاب کردم سوالی و کنجکاویبرانگیز است. این باعث میشود نرخ کلیک بالا برود و ویرگول آن را محتوای ارزشمند تلقی کند.
عدم استفاده از لینک مستقیم در ابتدای کار: پیشنهاد میکنم در متن روی اسم “حسین محبی” لینک ندهید یا اگر میدهید، به پروفایل لینکدین یا صفحه “درباره من” شخصی ایشان باشد (نه صفحه فروش خدمات). ویرگول روی لینکهای خروجی به صفحات فرود (Landing Page) فروش حساس است.
استفاده از تگها: هنگام انتشار از تگهای: سئو، دیجیتال مارکتینگ، کسب و کار اینترنتی، آموزش سئو، گوگل استفاده کنید.
عکس: حتما یک عکس با کیفیت و غیر تبلیغاتی (مثلاً عکسی از محیط کار، نمودارهای گوگل سرچ کنسول یا عکسی انتزاعی از تکنولوژی) برای هدر مطلب استفاده کنید.