ماهان موسوی
ماهان موسوی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

اقتصاد توجه

یادمه که راهنمایی بودم که با لغتی آشنا شدم به نام پلیمر.

از این لغت چه استفاده‌ای کردم؟

من استفاده‌ای نکردم!

چرا پس باهاش آشنا شدم؟

شاید اینکه توی شیمی باهاش کار داشتیم بی‌ربط نباشه ولی دلیل اصلی‌ش این بود که توی عصر پلیمر بودیم.

بله، پلیمرها مهم‌ترین چیزهای زندگی بودند. نه که چیز مهمی نباشند ولی من ۱۲ ساله توی اون زمان نمی‌تونست این رو درک کنه که چطوری توی عصر پلیمر داریم زندگی می‌کنیم. حتما یه چیزی داشتند که اسمشون رو روی عصر گذاشته بودند. شاید چیز مهم‌تری وجود نداشت. شاید هم واقعا چیز خیلی مهمی بودند. شاید هم معلم شیمی‌مون خیلی بزرگ جلوه‌ش می‌داد!

به هر حال این جوری بود تا اینکه با چند کلیک ساده می‌تونستیم به تمامی دانش بشریت دست پیدا کنیم و تنها چند سال کوچک طول کشید تا خرد لایتناهی هستی در کف دستان ما قرار گرفت!

و دیگر عصر پلیمر نبود.

عصر اطلاعات بود.

هر کی اطلاعت بیشتری داشت، برنده بود.

هر کسی در تلاش بود تا اطلاعات ما رو بدزده؛ حالا باهاش چیکار کنه دیگه مربوط به خودش بود!

و همه نگران این بودیم که اطلاعات ما رو کسی ندزده. انگار که وزیر دفاع بودیم و کدهای بمب اتم رو توی نوت گوشیمون ذخیره کرده بودیم.

این جوری بود که آقای زاکربرگ به واشنگتن کشیده شد تا به خاطر گناهانش جواب پس دهد. یا حداقل ما این طور فکر کردیم.

بگذریم.

گذشته‌ها گذشته.

خوب می‌دونیم که به حرف‌هامون گوش می‌دهند و اطلاعات‌مون رو بر می‌دارند و مدام در حال جاسوسی ما هستند. ولی خب، دنیا همینه دیگه. الکی که بهش نمی‌گن عصر اطلاعات.

مگه نه؟

نه!

دنیا چرخید و دیگه چیزی برای جاسوسی نبود.

یه سری آدم همیشگی، در حال انجام کارهای همیشگی.

در هر لحظه، گوگل می‌دونست که می‌تونه شما رو در کجا و در حال انجام چه کاری پیدا کنه.

دیگه اطلاعات مهم نبود.

مهم بودا ولی در اولویت نبود.

یه چیز جذاب‌تر اومده بود به بازار.

توجه!

مهم‌ترین چیزی که بشریت داشت.

و مهم‌ترین چیزی که باید گرفته می‌شد.

و به زیرکانه‌ترین و هنرمندانه‌ترین روش گرفته شد.

همه به دنبال جلب توجه‌مون بودند. یا هنوز هم هستند.

در هر جایی که نگاه می‌کنی، آدم‌ها دنبال این هستند که شما رو مجذوب خودشون کنند.

واحد پول و ارزش،

ویو (View) بود،

لایک بود،

شیر (Share) بود،

واچ تایم (Watch Time) بود،

توجه

بود.

و اینگونه بود که اقتصاد جدیدی شکل گرفت که پایه‌ی همه‌ی اقتصادها بود.

اقتصاد توجه.

و توی این اقتصاد، اکثر آدم‌ها زیر خط فقر قرار گرفتند و درصد کمی بر تخت خود (به معنای واقعی کلمه) نشستند و پول‌های توجه رو شمردند.

شرکت‌ها موفق شدند.

دیگه نمی‌تونستیم تمرکز کنیم.

دیگه نمی‌تونستیم فکر کنیم.

مدت زمان توجه از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ به میزان ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده و به ۸ ثانیه رسیده (اگه کمتر نشده باشه).

یعنی یه انسان، به طور میانگین می‌تونه ۸ ثانیه به چیزی توجه کنه.

و ماهی قرمز،

صدای طبل لطفا،

مدت زمان توجه‌ش ۹ ثانیه‌ست!

دیگه موفق شدیم از ماتریکس خارج بشیم!

تا حالا دقت کردید که چرا اینستاگرام و تیک ‌تاک و یوتیوب و … انقدر جذابند؟

یه دلیلش که دوپامینه که خارج از حوصله‌ی بحثه.

دلیل دیگه‌ش کوتاه بودن محتواشونه.

محتوایی که خیلی راحت مدت زمان توجه (یعنی ۸ ثانیه) رو پر می‌کنند و ما با حرکت یک سانتی‌متری انگشت شست خود (اسکرول کردن) به ویدیوی بعد می‌ریم.

این برای وقتیه که به اکسپلور نریم که در این صورت در آن واحد می‌تونیم چند تا محتوای جداگونه رو با هم ببینیم و با چند اسکرول ساده، مغز ما می‌تونه روی هر محتوایی در حد پینگ یک بازی آنلاین وقت بذاره.

خیلی هم عالی.

به این می‌گن صرفه‌جویی در وقت!

اینجا یه چرخه‌ای تولید می‌شه که چون توجه‌مون کمه دوست داریم بریم فضای مجازی و چون میریم فضای مجازی توجه‌مون کمتر و کمتر می‌شه!

برای درمان چیکار کنیم؟

واعظان کـ‌این جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند!

فکر نمی‌کنم در جایگاهی باشم که بتونم کمکی بکنم! (وی امروز به جای نوشتن این مطلب چند ساعتی در اینستاگرام خلوت کرده و به عروج رسیده است!)

خودم هم دچار این مشکل هستم و می‌دونم که کار سختیه ولی یه سری نکات می‌تونم بگم که شاید کمکی بکنند.

نه به انجام چند کار باهم!

یه کاری که شاید پایه‌‌ای باشه و مهم‌ترین اقدامه، اینه که مولتی‌تسک (Multitask) نکنید. یعنی چند کار رو با هم انجام ندید.

هم کارتون بیشتر طول می‌کشه، نسبت به زمانی که تک تک انجامشون می‌دید. هم باعث کاهش بیشتر توجه می‌شه.

ذهن آگاهی، علاج تمامی دردها!

مورد بعدی، اینکه نسبت هر کاری که انجام می‌دید، ذهن آگاه (Mindfull) باشید و با توجه اون کار رو انجام بدید.

هرچیزی رو که اندازه بگیرید، می‌تونید بهبود ببخشید.

یه روشی هست که توی مشاوره‌هام گفتم و خودم هم انجامش می‌دم و خیلی برام مفید بوده اینه که هر کاری که می‌خواهید انجام بدید که نیاز به توجه داره، یه زمان‌سنج بردارید و زمان بگیرید و هر وقت که حواستون پرت شد، زمان رو متوقف کنید. سپس دوباره زمان بگیرید. سعی کنید که هر بار بیشتر از دفعه‌ی قبلی تمرکز کنید.

خودتون رو قضاوت نکنید و مطمئن باشید که به مرور زمان بهتر می‌شید.

زندگی در لحظه، در همین مکان!

سعی کنید از گفت و گوها لذت ببرید.

دفعه‌ی بعد که دارید با کسی صحبت می‌کنید، سرتون رو تو گوشیتون نکنید. می‌دونم که دنیای حالا جوری شده که همه سرشون تو گوشیشونه. ولی شما اینطور نباشید و اون کسی باشید که بقیه ازش الگو می‌گیرند و این عادت بد رو کنار می‌ذارند. مطمئن باشید اون میمی (Meme) که دارید می‌بینید جایی نمیره.

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی!

وقتی منتظر چیزی هستید، صبر کنید. گوشی وقت پرکن نیست!

می‌دونم نگاه کردن به در و دیوار و بیکار ایستادن سخته ولی نکته هم همینه. قراره کاری کنیم که دیگه سخت نباشه.

در هر جایی پیش میاد که باید منتظر باشیم. توی صف. توی کلاس. سر کار. توی کافه و … و بلااستثنا سرمون رو می‌کنیم توی گوشی‌هامون و اینجوری این زمان رو پر می‌کنیم. دفعه‌ی بعد که توی چنین موقعیتی بودید و مجبور بودید صبر کنید، واقعا صبر کنید. به اطراف نگاه کنید. به آدم‌ها. ارتباط برقرار کنید. لبخند بزنید. پشیمون نخواهید شد.

نکته‌ی پایانی

برای توجه خودتون ارزش قائل باشید. برای وقت خودتون ارزش قائل باشید. نمی‌گم که هیچ‌وقت به فضای مجازی نرید. هرگز. ولی منفعل نباشید و خودتون برای سرنوشت خودتون تصمیم بگیرید.

امیدوارم که از این مطلب خوشتون اومده باشه. اگه سوالی دارید یا دوست دارید درباره‌ی چیزهای دیگه بیشتر بدونید، توی کامنت‌ها بیان کنید و برام بنویسید که چه راهکارهای دیگه‌ای برای به دست آوردن دوباره‌ی توجه سراغ دارید.

فضای مجازیاقتصاد توجهعصر اطلاعاتتوجه
یک دانشجوی پزشکی که دوست داره بنویسه و از همه چیز هم می‌نویسه. ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید