این روزا زندگیم به هوش مصنوعی گره خورده. این هم خوبه هم ترسناکه. خوبه چون تونستم تو سه روز صد تا مقاله رو مرور کنم باش و ترسناکه چون احساس بی مصرفی بم میده...اینکه اگه قراره یه چیزی بهتر از من بتونه کارامو انجام بده اصلا چه نیازی به خودمه.
بیخیال باید فرض کنم اگه نبود الان نمیتونستم راحت بشینم و تو ویرگول بنویسم...پس بودنشو فعلا لازم دارم
اما نی نی سایت...
قضیه ار اونجایی شروع شد که تا شش ماه قبل فکر میکردم نی نی سایت فقط یه سایته برای بارداری و در نهایت زایمان. خب منطقیه نخام ببینم چیه داخلش. نه؟!
اما یه روز که در جستجوی کرم دور چشم فلان بهتره یا فلان بالاخره پای منم به این سایت باز شد و از اون روز جواب همه چیز رو توش پیدا میکردم...عین چت جی بی تی
هشدار: این متن قراره تجربه بدم در استفاده از این سایت به اشتراک بگذاره پس اگه علاقه مند نیستید تا آخرش رو نخونید.
تو همون روزا یه مشکل نسبتا روده ای برای یکی از اعضای خانواده پیش اومد و طبق معمول دست به دامن نی نی سایت شدم. حداقل ۳۰ نفر اون عمل رو انجام داده بودن و بالای ۲۰ تاپیک پربازدید وجود داشت.
طبق اون حرف ها این عمل به سادگی برداشتن برگ درخت از روی زمین بود و حتی یه موردی بعد از اون رفته بود سرکار....این حرفا دلگرمم میکرد و چون در نهایت تشخیص دکتر به سمت جراحی رفت مثل همیشه اعتماد کردم که راحته و لی دردسر
فردای اون روز دوباره به سایت سر زدم و از تجربیات بعد جراحی خوندم...اینکه تا چند روز فقط مایعات بخوره و سوپ رقیق و حتما داروهاشو مصرف کنه...منطقی بود نه؟!
بنظر منم بود ولی سه هفته بعد وقتی بخاطر اون کپسولا و تاثیرش روی معده خالی کارش به بیمارستان کشید دیگه منطقی نبود.
البته باید اشتباهمو قبول کنم چون دکتر از روز اول گفت میتونه غداهای معمولی و بدون گوشت بخوره ولی حس من بهتر میدونم یا اون نذاشت و فکر کردم همونجوری که تو سایت میگن نقاهت عمل روده با ابمیوه و اینا راحت تره عمل کنم.
حالا از این بگذریم که اون عمل به ظاهر ساده که از نظر نی نی سايت جز روتین روزانه آدم میتونه باشه به سه ماه خونه نشینی و خوابیدن روی تخت منجر شد و هنوزم عواقبش تا حد زیادی ادامه داره.
بعد از اون روزای سم که نه بخاطر معده میتونست میوه و سبزیجات خام بخوره و نه به خاطر روده گوشت و غذای سنگین عملا رد داده بودم...یادمه بارها تو آشپزخونه گریه میکردم که چی بپزم و همزمان عذاب وجدان که تقصیر منه داشت خفه ام میکرد.
از اون روز تصمیم گرفتم به هیچ عنوان به هیچ تجربه ای تو اینجور سایت ها اعتماد نکنم و بنارو بزارم رو اینکه هر موضوعی برای هر آدمی فرق داره.