ویرگول
ورودثبت نام
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهریتاملات و شاید یادداشت‌های ناگهانی
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهری
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

داستان دو برادر: از استاد دانشگاه تا چریک شهری

حمید و احمد اشرف، دو برادر با مسیری متفاوت
حمید و احمد اشرف، دو برادر با مسیری متفاوت

احمد و حمید اشرف از چهره های به یادماندنی ایران هستند و خواهند بود اما علت نقش بستن آنها بر دیواره‌ی حافظه‌ی جمعی ما بسیار متفاوت است.

احمد در محافل آکادمیک بیشتر زبانزد است و او را به فعالیت ‌های علمی پرمایه‌‌اش می‌شناسند.

حمید را اما به جنگ‌های چریکی و نبرد‌های شهری با ساواکی‌ها.

برادر کوچک که حمید باشد در اواخر بیست سالگی توسط ساواک در یکی از همان درگیری‌های همیشگی کشته شد.

برادر بزرگتر اما هنوز زنده است و فروغی از اندیشه در دخمه تاریک جامعه‌شناسی ایران افکنده است.

حمید یک چپ انقلابی و مارکس‌خوانده بود. احمد هم کم مارکس نخوانده بود احتمالا حتی خیلی بیشتر از حمید!

اما تفاوت اساسی آنجا بود که:

حمید با خود می‌گفت: "چگونه جلوی شکل‌گیری سرمایه‌داری صنعتی را بگیریم؟"

و احمد با خود می‌گفت: "چرا سرمایه‌داری صنعتی در ایران شکل‌ نگرفت؟"

اما در نهایت سوالی که مطرح است این است:

جامعه ما امروز به احمد احتیاج دارد یا حمید؟

ایران آن زمان چطور؟ ایران آن زمان حمید بیشتر لازم داشت یا احمد بیشتر؟

چه ‌می‌شود یک جامعه حمید بیشتر تولید می‌کند؟ و چه می‌شود یک جامعه احمد بیشتر؟

ایرانتاریخ معاصر
۴
۰
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهری
تاملات و شاید یادداشت‌های ناگهانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید