آتش سوزی استرالیا را به خاطر دارید؟
تصاویری دردناک، تلخ و متاثر کننده از کوالاها، کانگوروها و تمامی حیوانات بیپناهی که خانه و کاشانهشان به آتش کشیده شده بود.
استرالیا دور بود، کشوری دور در قارهای دور، در نیمکرهای دیگر.
حالا بیایید آتش سوزی زاگرس را مرور کنیم، یک خبر تلخ، میان موج اخبار تلخ کرونا. تلخ بود اما نه آنقدر تلخ که کوالای سوخته و بیپناهی رو به تصویر بکشد. در واقع آنقدر تلخ بود که خطابه سر کنیم و بدانیم «زیر سر خودشان است». یک زیر سر خودشان است همیشگی که انگار آبی است بر روی آتش درونیمان!
نقش رسانه در بزرگنمایی و کوچکنمایی حوادث را متوجه هستید؟
زاگرس با تلاش و همت مردم محلی و گروههای محیط زیستی نجات یافت. گروهی که حتی ملزومات اولیهای مثل جعبهی کمکهای اولیه نداشتند، و یا فقط آنقدر بنزین داشتن که خود را به محل حادثه برسانند و نه برای برگشتن.
زاگرس نجات یافت، اما نه برای همیشه!
امسال بر خلاف سال گذشته سال خشکسالی، رضا ساکی گزارش داد که تنها یک میلیمتر بارندگی در لرستان داشتیم و این یعنی انبار باروت آماده انفجار است.
حالا من و شما به عنوان ویرگول، چون ویرگول نه رسانه که یک بستری اجتماعی برای همه ماست وظیفهمان چیست؟
ما از این موضوع متاثر شدیم و آرزو داشتیم در حد وسع و توان خودمان قدمی برداریم.
باید به صحنه آتشسوزی میرفتیم؟ نه! بیشتر ما نمیتوانستیم در آن بلبشو کمکی بکنیم و حتی حضورمان برای گروه نجات حتی خود یک دردسر دیگر میشد. اما حالا و اکنون در حد وسع و توان خودمان در ویرگول میتوانیم کاری کنیم. در زمان آتشسوزی و تبوتاب آن، تمام توجهها بیشتر به خاموش کردن این داغ بود تا آموزش.
در فرآیند دعوت از کاربران و فعالان محیطزیستی دانش ما بیشتر هم شد. به لطف افرادی که به اندازه لطفشان دیده نشدند، مسیری که در آن قرار گرفتیم برای ما روشنتر شد.
درختکاری با تمام اینکه در کلام خوب به نظر میرسد، اما اگر در جای مناسب و با شرایط درست صورت نگیرد حتی میتواند به خشکسالی منجر شود .
گرچه همچنان مصر هستیم که درخت بکاریم، اما قصد داریم لطف زمین را به همدیگر یادآوری کنیم، مراقبش باشیم و آماده آتشسوزیهای آتی باشیم (که با توجه به خشکسالی امسال چندان هم غریب نیست).
همراه هم مینویسیم تا آمادهی بدترینها باشیم، گرچه آرزوی بهترینها را داریم!