ویرگول
ورودثبت نام
سید مهدار بنی هاشمی
سید مهدار بنی هاشمی
خواندن ۳ دقیقه·۹ ماه پیش

انجمن شاعران مرده دو نفر .. کسی نبود؟ لیستو ببندم؟

هر اوجی را سقوطی است. بعد از هر افراطی تفریطی است. یک هو اوج می گیرم و مینویسم و انتشار می دهم. بعد باز آتشم خاموش میشود. متاسفم برای خودم. عاشق نیستم. ادای عاشقان نوشتن را در می آورم. یکی نیست بهم بگوید خب لعنتی ، تو که انقدر با نوشتن حالت خوب میشود چرا هر روز نمی نویسی؟ صدایی در نَفسم می گوید. زیاد نباش تا زیادی نشوی.

یک لیست ده بیست تایی موضوع برای نوشتن برای خودم یادداشت کرده ام. یکی اش که همان فیل خرطوم کوتاه بود را نوشته ام ولی کلی دیگه اش مانده. چند تا اسنپ نوشت داشته ام که ننوشته ام. تنبل شده ام ولی خب زمستان دارد می آید و زمستان جان می دهد که با نوشتن آتشش بزنی. حالا این ها که درد دل بود. هدق اصلی این پست معرفی فیلم "انجمن شاعران مرده" بود.

بعد از مدت ها این فیلم را دیدم. یعنی خیلی قبل دیده بودمش و زمان زیادی است که آن را در لیست دوباره بینی گذاشته ام. راستش من ادم دوباره خوانی و دوباره بینی نیستم. ولی بعضی کتاب ها را فیلم ها را به مرور زمان باید دوباره خواند و دید تا متوجه تغییر احوال خودت بشوی. فیلم جالبی بود. داستان بر می گردد به مدرسه ی دبیرستانی که رابین ویلیامز که از دانش آموزان نمونه و فارق التحصیلش است می آید به آنجا و شروع به تدریس ادبیات میکند. معلمی بازیگو.ش ، با شیطنت های خاص خودش. اولین جلسه بچه ها را بر می دارد و می برد توی اتاق افتخارات مدرسه. بعد از بچه ها می خواهد که گوش هایشان را ببرند نزدیک ببینند این آدم های داخل این عکس ها دارند چه بهشون می گویند. بعد خودش زیر زبانی میگوید " دم را غنیمت بشمارید بچه ها"

معلم به دنبال یاد دادن اندیشه ای نو به دانش آموزانش است. ازشان می خواهد که به متن کتاب های خشک و بی روح نچسبند. خلاقیت داشته باشند. نوآوری به خرج دهند. بچه ها هم که متنفر از فضای یک نواخت مدرسه شان هستند عاشق معلم میشوند و مدام او را کاپیتان صدا می زنند. بعضی ازین بچه ها که عاشق ادبیات هم هستند می روند توی کتابخانه و سالنامه ای که معلمشان سردبیرش بوده را پیدا می کنند و. با اسم "انجمن شاعران مرده" مواجه می شوند. می روند آمار این اسم را در می آوردند و او می گوید در دوران تحصیل او و گروهی از دوستانش می رفته اند درون غاری نزدیک مدرسه شعر می سروده اند و خوش میگذرانده اند. همین حرف معلم باعث میشود گروهی از بچه های کلاسش بروند غار را پیدا کنند و انجمن شاعران مرده را راه بیندازند.

فیلم جالبی است. نگاهی تحول گرا و دم را غنیمت شمارانه ای دارد. نمره ی IMDB ش هم 8.1 است. خب دیگر چه میخواهید؟ ارزش تماشا دارد و چون دو سه باری توی برنامه ی کتاب باز اسمش را آورده بودند باعث شد دوباره ببینمش. البته فیلم پَچ آدامز هم فیلم جالبی ست که همین رابین ویلیامز تویش بازی میکند که آنجا هم نقش یک انسان تحول گرا در نظام آموزشی را بازی می کند. نقش پزشکی که مخالف نظام سفت و سخت پزشکی است و با مریض ها دوست می شود و با دلقک درمانی حالشان را خوب می کند.

نمره ی من به فیلم : 7.5

پی نوشت 1: معرفی فیلمم چه طور بود؟ از 10 بهش چند می دین؟ آیا ترغیب شدین ببینینش یا نه؟

پی نوشت 2: داستان اتاق سفیدم خوب لایک خورده ها ولی هدفم 50 تا لایک بود برای همین هم زیر هر پستم لینکشو میذارم تا به 50 تا لایک برسه بعد داستان بعدیمو بذارم. ممنون از همکاریتون

داستان اتاق سفید

سید مهدار بنی هاشمی

30آذر1402

انجمن شاعران مردهمعرفی فیلمفیلم خوبحال خوبتو با من تقسیم کن
نویسنده ی رمانهای یک عاشقانه سریع و آتشین/پدر عشق بسوزد - شاعر مجموعه: قشنگترین منحنی سرخ دنیا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید