معرفی فیلم "رنگ خدا"

خیلی اسمش را شنیده بودم ولی نمیدانم چرا نمیرفتم دنبالش که دانلود کنم و ببینم اما بالاخره در یکی از معرفی فیلم های جناب آقای تیزنا اسم چند تا از فیلم های ایرانی را که فیلم رنگ خدا هم جزوشان بود یادداشت کردم و رفتم دانلودشان کردم. کارگردان فیلم مجید مجیدی بود. اسم نام آشنایی دارد.

فیلم در مورد پسری نابینا بود که مادرش را از دست داده بود و پدرش میخواست زن دیگر بگیرد و از شرش راحت شود. صحنه هایی از مدرسه ی نابینایان نشان داد. از کلاس درسشان. از خط بریل و خیلی جالب بود. از آنجایی که داستان در مورد این پسر نابینا بود، حواس دیگر در فیلم درخشان تر بود. مثلا صدا قوی تر بود. مدام صدای پرنده ها می آمد. صداهای جزئی. حس لامسه پر رنگ تر بود. می رفت توی باغچه و چیزی را لمس میکرد. همان اول فیلم این بچه در انتظار بود که پدرش بیاید دنبالش و همه پدرهایشان آمد دنبالشان و رفتند و این بیچاره منتظر ماند. حس طرد شدگی بهش دست داده بود، اینکه نکند که پدرش دنبالش نیاید. و خب همین حس و نابینایی پسر بچه دست به دست هم دادند تا سیل اشک من جاری شود.

چقدر گریه کردم با این فیلم. با معصومیت و مظلومیت این بچه. خودم را جای او می گذاشتم و اشک می ریختم. فیلم خیلی درخشان و جالب بود. هم از لحاظ داستان و هم از لحاظ ساخت و بازی ها. من که سال ها ندیده بودمش و حیف واقعا. چرا که یکی از بهترین فیلم های ایرانی ست که تا به حال ساخته شده.

نمره ی من به فیلم 9 از 10

پی نوشت 1: دیشب جلسه مولوی خوانی بودم. خیلی استاد جلسه باحال بود و من که انقدر غریبه بودم با مولوی دیدم چقدر خوب و باحال است و چه همه عبارات و اشعارش در زبانمان ضرب المثل شده و استفاده می شود. داستان در مورد شیر و حیوانات جنگل بود. ظاهر این بود و در باطن دعوایی بود بین جبریون و اختیاریون. خیلی باحال بود .. به استاد میگفتم همین حیوانات جنگل می رفتند برای مذاکره دستمان جلو تر بود.

پی نوشت 2: می خواستم یک عشق ابدی با شرکت کنندگان ویرگولی بنویسم. هنوز قسمت نشده و کاراکترهای مناسب برای جایگذاری در داستان را پیدا نکرده ام ..

پی نوشت 3: سریال سوپرانو رو شروع کردم. چقدر مافیایی هست. اگر افعی تهران را هم دیده باشید .. این صحنه که قاتل میرود پیش مشاور از روی این سریال گرته برداری شده. هنوز اولش هستم !

پی نوشت 4: الان هم دارم کتاب "جایی دیگر" اثری از گلی ترقی را میخوانم. که توی جوایزش نگاه میکرد. حسابی جایزه برده بود و معروف بود. حسابی . چه قلم درخشانی دارد لعنتی

پی نوشت 5: کسی که کلی بدی میکنه و بعد خوب میشه آخر کار خیلی بیشتر به چشم میاد . بدبخت اونی که همه ش خوب بوده و یک خطا بکنه .. چون همه توقع خوبی دارن ازش فقط. اون بدیه ماتحت دنیارو پاره میکنه ..

پی نوشت 6: صفحه ی ورد جلوم بازه و دارم رو صندلی کامپیوترم چرخ میخوردم ببینم چی تو دلم مونده بگم. خبری نیست. لبام رو ورمیچینم و آه میکشم برای همه ی پلنگ های ایرانی .. شاید یک شعر ، راه من باشد ، شاید امروز مال من باشد ..

پی نوشت 7: بزارین یک جمله یادتون بدم که رزقتون رو زیاد میکنه. من که چند باری بی پول بودم این عبارت رو تکرار کردم چند روزی با خودم از آسمون پول رسیده برام .. حالا این عبارت رو آیت الله بهجت برای افزایش روزی گفتن. اینم هدیه ی من به شما :

اللهم اَغْنِنِى بحَلالِکَ عَنْ حَرامِکْ و بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِواکَ

پی نوشت 8: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم