47-دزدی در یکی از سفرهای اسنپم ، راننده آقایی بود که سرهنگ بازنشسته ی نیروی انتظامی بود. من هم که مشتاق شنیدن داستان های هیجانی و واقعی ازیشان خواه…
46-کمرنگ .. پررنگ از خواب بلند می شوم. دست و صورتم را می شویم. صبحانه می خورم. لباس هایم را به تن می کنم. اسنپ می گیرم. "راننده ی شما رسید". بیرون می روم. ما…
نطنز حالا من که به حساب اهل طنزم و سرشار از ایده های طنز. خدا نکند کسی بگوید برایم نوشته ی طنزی آماده کن، استند آپی بنویس. این مغز خلاق که خوراک…
45-خانوم نارنجی یه خانومی بود تو پاساژی که پاره وقت کار می کردم. من بهش میگفتم خانوم نارنجی. آخه سرتاپاش نارنجی بود. لباساش. لاکش. رژی که میزد. گوشواره هاش…
44-ج نوشت منو جِی.جِی و جمال جمال آبادی و جاسم جندق زاده ی جاجرودی بالای سر جنازه ایستاده بودیم و جرات جنب خوردن نداشتیم. صورت جنازه چه جوشی زده بود.…
43-بهشت رضا امروز رفتیم بهشت رضا. خیلی وقت است که نرفته بودم. جاده شلوغ بود و گفتم حتما ملت دارند می روند به شهرشان ولی برادرم گفت نه. ملت دارند می رون…
42-دندان قابل تعویض گفتم بد نیست بروم دندان هایم را چکاپ کنم. آخرین بار پنج سال پیش رفته بودم و عکس از دندان هایم منجر به سرویس شدن ده دوازده دندانم شد. این با…
41-زخم کاری -2- اگر ژانر زخم کاری را طنز در نظر می گرفتند شاید بهتر بود. آخر در یک خانواده مگر افراد چقدر هم را این طوری صدا می زنند.-پسرعمو سلام-سلام پسر…
40-زخم کاری در نوشته ای که در مورد جناب فراستی نوشته بودم به بحث هم رنگ جماعت شدن اشاره ای کرده بودم. می خواستم بگویم هم رنگ جماعت شدن درست است کاری اش…
39-جناب مستدام آقای فراستی حالا من خیلی تلویزیون نگاه کن و برنامه ی هفت نگاه کن و برنامه ی نقد فیلم و سریال نگاه کن نبوده ام هیچ وقت. ولی از یک زمانی به بعد اسم جناب…