به تجربه، میتوان گفت که مسئولین جمهوری اسلامی ایران به طور کلی در نوشتن متون، به ویژه اسناد رسمی، تمایل به طولانینویسی دارند. این موضوع مختص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیست و در بسیاری از قوانین و اسناد دیگر نیز مشاهده میشود. برای مثال، قانون بودجه معمولاً شامل چند صد صفحه است و دیگر اسناد بالادستی نیز غالباً بسیار طولانی نوشته میشوند. در واقع، به جز قانون اساسی که به صورت مختصر و جامع تدوین شده، سایر اسناد معمولاً از لحاظ حجم بسیار بزرگ هستند.
در مورد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، اگرچه خود سند ممکن است به نظر کوتاه بیاید، اما مجموع آن با مبانی نظریاش بسیار طولانی است. مبانی نظری این سند چندصد صفحه است و تقریباً هشت برابر خود سند تحول میباشد. این حجم از توضیحات و جزئیات در مبانی نظری نشاندهنده این است که نویسندگان احساس میکنند باید همه نکات را به صورت مفصل بیان کنند تا از ابهام جلوگیری شود. یکی از کارشناسان در این زمینه اشاره کرده که این مقدار طولانینویسی واقعاً ضروری نیست و کارایی لازم را هم ندارد.
عوامل طولانینویسی: مهمترین عوامل مرتبط با طولانی نویسی سند تحول آموزش و پرورش عبارت اند از:
1. زمینه فرهنگی: نوعی فرهنگ اجتماعی در ایران وجود دارد که به توضیحات مفصل تمایل دارد. این فرهنگ به همراه خردهفرهنگهایی مانند تعارف باعث میشود که متون به صورت طولانی نوشته شوند.
2- نگاه آرمانگرا: معمولاً ما آرمانهایمان را به وضوح بیان نمیکنیم و در نتیجه مجبوریم جزئیات بیشتری را ذکر کنیم. برای مثال، به جای اینکه بگوییم "دانشآموز باید با تقوا باشد"، ممکن است چندین ویژگی دیگر را نیز اضافه کنیم که باعث افزایش حجم متن میشود.
3- عدم دقت علمی: در بسیاری از موارد، کارهای انجام شده فاقد دقت علمی کافی هستند. این امر موجب میشود که نویسندگان برای پوشش دادن نقاط ضعف خود مجبور شوند توضیحات بیشتری ارائه دهند.
چالشهای اجرایی: وجود نهادهای متعدد تأثیرگذار بر قوانین نیز یکی دیگر از دلایل طولانینویسی است. در فرآیند نگارش، نظرات مختلف از نهادهای مختلف جمعآوری میشود که منجر به عدم همخوانی بین بخشهای مختلف سند میگردد. این وضعیت باعث میشود که هر کسی نظر خود را ارائه دهد و نتیجه نهایی یک سند مفصل و گاهی متناقض شود.
به عنوان مثال، در خصوص قسمت تربیت دینی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به طور مشخص نگارندگان آن تحت نظارت آقای اعرافی متنی را تهیه کردند که با سایر قسمتهای سند همخوانی ندارد. این عدم همخوانی نشاندهنده این است که مطالب سند بر اساس یک نگاه واحد نوشته نشده است.
در کشورهای غربی، معمولاً یک اندیشکده یا بنیاد با یک نگاه واحد و با بررسیهای دقیق به اسناد مختصر و مفیدی دست پیدا میکند. اما در ایران، فرآیند نگارش اسناد معمولاً پیچیدهتر و زمانبرتر است. برای مثال، یک سند ابتدا توسط بدنه کارشناسی تهیه میشود و سپس تحت بررسیهای متعدد قرار میگیرد که هر بار تغییراتی در آن ایجاد میشود. در نهایت، نتیجه این روند طولانینویسی باعث تولید متونی میشود که نه تنها مفصل هستند بلکه دارای ایرادات بسیاری نیز میباشند. رهبری نیز بارها بر لزوم نوشتن قوانین به صورت صحیح تأکید کردهاند تا از پیچیدگیهای غیرضروری جلوگیری شود.
به طور کلی، اسناد ما تلاش دارند تا همه مسائل را پوشش دهند، در حالی که کشورهای پیشرفته با تمرکز بر نقاط کلیدی و مهمتر به نتایج مطلوب دست پیدا میکنند.
منبع مصاحبه: کارشناس سازمان پژوهش آموزش و پرورش که حاضر به ذکر نام نشد