بسم الله الرحمن الرحیم
سوال3: نسبت سند تحول با روندهای جاری آموزش و پرورش چیست؟
به نظر میرسد که پاسخ اجمالی به این سوال این است که هیچ نسبتی بین سند تحول و روندهای جاری در آموزش و پرورش وجود ندارد. تمامی روندها، تکراری از قبل از تصویب سند هستند که حالا به عنوان روندهایی در راستای سند معرفی میشوند. برای درک بهتر این موضوع، توضیحات تفصیلی زیر ارائه میشود
حرکت قطار آموزش و پرورش
اولین نکته این است که قطار آموزش و پرورش در حال حرکت بوده است که سند تحول نوشته و تصویب شده و هیچ وقفهای در این حرکت وجود نداشته است. این قطار نمیتواند متوقف شود تا روندها را تطبیق دهد یا تغییراتی در مسیر خود ایجاد کند. در واقع، این قطار به حرکت خود ادامه میدهد و اگرچه گاهی افرادی سعی میکنند فرمان آن را کمی بچرخانند، اما تغییرات جزئی نمیتواند منجر به اجرای سند تحول شود. تحول بنیادین به معنای تغییرات اساسی و اثرگذار در زمان کوتاه است و اگر تنها تغییرات اندکی در مسیر رخ دهد، نمیتوان آن را تحول نامید.
این قطار در حال حرکت هیچگاه وقفهای نداشته و به همین دلیل، طبیعتاً هیچ تغییر یا تحولی در آن ایجاد نشده است. از سوی دیگر، هیچیک از کارها متوقف نشده و جایگزین نشدهاند؛ تمامی فعالیتها به صورت مستمر ادامه دارند و ما هنوز نتوانستهایم سند تحول را به روالهای اجرایی عادی وزارت آموزش و پرورش وارد کنیم. بنابراین، باید گفت که ما هنوز نتوانستهایم سند تحول را به طور مؤثر در فرآیندهای جاری وزارتخانه پیادهسازی کنیم.
محدودیتهای سند تحول
نکته دیگری که باید اضافه کنم این است که سند تحول نمیتواند به طور مؤثر روندها را تغییر دهد؛ زیرا سند بیشتر شامل کلیات و ایدههای نظری است و مشخص نیست کدام روند باید اصلاح شود تا با سند همراستا گردد. روندهای اداری موجود معمولاً بر اساس انجام کار طراحی شدهاند نه بر اساس اثربخشی. برای مثال، وزارت بهداشت ممکن است اعلام کند که هزار واکسن تزریق کردهام، اما معمولا نمیگوید که این واکسنها چه تأثیری بر کاهش بیماری داشتهاند
اثربخشی در آموزش و پرورش
در آموزش و پرورش، معاونت پرورشی ممکن است بگوید "صد ساعت دوره آموزشی در زمینه مقابله با اعتیاد برگزار کردهام"، اما هیچ اشارهای به این نمیکند که آیا توانسته است تعداد معتادان را کاهش دهد یا خیر. در واقع، در روالهای موجود اثربخشی چندان معنا ندارد و اگر کسی هم دغدغهای داشته باشد، خود باید پیگیری کند
سند تحول بیشتر بر مبنای نظریات علمی و ایدههای مطلوب نوشته شده است. این سند تأکید دارد بر اینکه دانشآموز باید چگونه باشد و مدرسه باید چه ویژگیهایی داشته باشد. بنابراین، این دو رویکرد—عملکردهای اداری و اهداف سند تحول—هرگز قابل تطابق نیستند و نیازمند واسطههایی هستند که متأسفانه در این سالها تدوین نشدهاند
تناقضهای ساختاری
متأسفانه ساختار و روندها در آموزش و پرورش بیشتر بر مبنای وظایف مشخص نشدهاند بلکه بیشتر چهارچوب محور هستند. برای مثال، در وزارت ارشاد معاونتهای فرهنگی، هنری و سینمایی وجود دارد که وظایف مشخصی دارند. اما در آموزش و پرورش ما معاونتهای ابتدایی، متوسطه، پرورشی و تربیت بدنی داریم که تقسیم وظایف آنها چندان روشن نیست. این وضعیت آشفته تقسیم وظایف باعث میشود که هیچ کس مسئولیت نتایج را بر عهده نگیرد. مثلاً اگر درصد اعتیاد در میان دانشآموزان بالا باشد، هر بخش میتواند تقصیر را به گردن دیگری بیندازد.
مقاومت در برابر تغییر
روندهای جاری ساخته نشدهاند تا اهداف سند تحول را محقق کنند؛ بنابراین در اجرای سند تحول نیز مقاومت میکنند. به عنوان مثال، گروههای آموزشی زیر نظر معاونتهای آموزشی وجود دارند که نظارت بر مدارس منطقه را انجام میدهند. حال آنکه سند تأکید دارد
بر اینکه "مدرسه محوری" باید مورد توجه قرار گیرد و مدارس باید آزادی لازم را داشته باشند. این دو رویکرد با یکدیگر در تضاد هستند
نتیجهگیری
در نهایت، وضعیت فعلی آموزش و پرورش نیازمند بازنگری جدی است تا بتواند اهداف سند تحول را محقق کند. عدم تطابق میان اهداف نظری سند و فرآیندهای عملیاتی موجود سبب شده تا نتوانیم از ظرفیتهای واقعی نظام آموزشی بهرهبرداری کنیم. بنابراین، برای تحقق اهداف سند تحول نیازمند ایجاد ساختارهای مؤثر و شفاف هستیم تا بتوانیم مسئولیتها را مشخص کرده و از تداخل وظایف جلوگیری کنیم
منبع مصاحبه با کارشناس سازمان پزوهش آموزش و پرورش که حاضر به ذکر نام خود نشد