مهدی نوری
مهدی نوری
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

عدالت وجود

بنام خدا

وقتی درباره عدالت میشنویم، عدالت در اجتماع به ذهن ما خطور میکند.این عدالت، عدالت بیرونی است که زیاد مورد بحث میباشد. اما چیزی را که من میخواهم به ریشته تحریر درآورم، همانا عدالت وجود( عدالت درونی) میباشد.

همانطوریکه با برقراری عدالت بیرونی میشود اجتماع را در تعادل نگه داشته و از ستیز ها جلوگیری نمود، عدالت به درون هم لازم است که جلو تنش های درونی و عملکرد های نابهنجار گرفته شود.

عدالت وجود، یعنی برقراری عدالت بین هرگونه نداها و خواسته های درونی ما. در اینجا ذکر این نکته لازم است که به اشتباه مساوی بودن را عدالت تلقی نکنیم.

در وجود ما خواسته های گوناگونی است، از خواسته های که برحسب نیازهای اولیه ما میباشد تا خواسته های روانی که از جمله فرانیاز های ما شمرده میشود.

ما باید توجه جدی به تمامی این خواسته ها داشته باشیم.در عموم مردم شاهد این هستیم که هر کسی به یک بعد وجود خود بیشتر توجه دارد و ابعاد دیگر را کاملا فراموش کرده یا جدی نمیگرند و این نوع برخورد نسبت به ابعاد و خواسته های مختلف وجود، به مرور زمان علایم ناگواری در پی خواهد داشت.

اما باید در نخست نیازها و خواسته هایمان را بصورت دقیقتری شناسای کنیم سپس به هر کدام به مقدار ظرفیت شان توجه نموده و راضی شان نگه داریم.

مثال۱: ما نیاز به غذا داریم اگر غذا نباشد حالت بسیار ناخوشایندی در وجود ما رخ میدهد و در درازمدت باعث مرگ میگردد. و از طرفی اگر غذای را بیش از ضرورت نوش جان کنیم معده ناراحت میشود و باز هم یک حالت ناخوشایندی پدید می آید.

مثال۲: ما انسان ها یک ندای حقیقت جو داریم، برای همین به مطالعه میپردازیم (البته همه افراد با این نظر موافق نیستند برای بعضی ها ممکن مطالعه فقط و فقط جنبه سرگرمی داشته باشد.)

ولی نباید که همیشه دست مان کتاب باشد. باید به انجام دیگر امور زندگی نیز بپردازیم مثلا کار کنیم تا همان غذای را که نیاز اولیه بدن است کسب کنیم. از طرفی هم ما نیاز به معاشرت داریم پس باید با دیگر انسان ها به تفریح و معاشرت بپردازیم. دقت داشته باشیم که به مقدار کافی برای هر کدام وقت بگذاریم. مثلا اگر بیش از اندازه سرگرم معاشرت های اجتماعی شدیم، و مطالعه را کنار گذاشتیم آنوقت آن ندای حقیقت جو از ما بازخواست میکند که چرا اینقدر سرگرم دیگران بوده و از خویش غافل شدی؟ یا آنقدر سرگرم خواسته های شهوانی بودی که از رشد فردی خود غافل بودی و حال نزد دیگران احساس حقارت میکنی. اینجاست که تنش های درونی به وجود می آیند که البته اکثر ما این تنش ها را به عوامل بیرونی ربط میدهیم.

وقتی قاضی درون ما آرمیده باشد، طبیعی است که نداهای مختلف درون به اغتشاش بر میخیزند. و این قاضی همان عقل ماست که اگر بیدار باشد تمامی خواسته ها و نداهای ما سر تعظیم به اوامر اش فرود میاورد و عدالت در وجود ما حکم فرما میشود. آن هنگام که عدالت در وجود ما برقرار باشد. به آرامش درونی خواهیم رسید.


مهدی نوری

من برنامه نویس اندرویدم، میتوانم پروژه های اندروید را به زبان جاوا بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید