خوب من هم اومدم ویرگول. راستش میخواستم تو این هیاهوی سوشال مدیا و خوراک ساندویچی مینیمال یک رجوعی به سنت سالهای دور وبلاگنویسی داشته باشم که به ذهنم رسید کجا بهتر از همین ویرگول! البته اینطوری وبلاگنویسی کردن بازم اون حس قدیمی رو نمیده چون باز خودش یه جورایی داره از ایده سوشال مدیا استفاده میکنه ولی خوب! بازم خوبه!
پریروز که تو کمپینگ جنگلهای کلاردشت غرق افکار شده بودم به ذهنم رسید که چقدر از نوشتن دور شدم و شدیم و این نوشتن متنهای طولانیتر چقدر بیشتر آدم رو آروم میکنه. بهتر از اون به نظر من نوشتن به پیشرفت شخصی و شناخت بیشتر وضعیت فعلی خودمون کمک میکنه. این نوشتن و نظمبخشیدن به افکار پراکنده ذهنی خیلی ارزشمنده. مثل یک مهر آخر نامه یا فشردن دکمه سند ایمیل یا سیو کردن آخرین ویراش پایاننامه، یه حس خوب پیشرفت میده.
همه اینا رو گفتم که شاید بیشتر انگیزه پیدا کنم و بیشتر بیام اینجا و بیشتر بنویسم و چیزایی که فکر میکنم بلدم رو شیر کنم.