آزاک (ابرقهرمان بیمهای)
آزاک در زیرزمین تحقیقاتی خود مشغول دستکاری در قابلیتهای سفر در زمان لباس جدیدش بود که چیزی خراب شد. او به جای سفر در زمان، تصادفا دریچه ای باز می کند و در محیط جدیدی قرار میگیرد.
او کاملا گیج می شود؛ زیرا که به سرزمین میانه رسیده است!
آزاک که خود را در سرزمین هابیت ها، جادوگران، الف ها و کوتوله ها میبیند، به سرعت متوجه میشود که کمبود جدی پوشش بیمه ای در این پادشاهی وجود دارد بنابراین او مصمم میشود تخصص خود را به این قلمرو جدید بیاورد. پس از مقداری مخفی کاری و پوشیدن شنلی روی لباسش، به فردو و یاران حلقه برخورد میکند و مأموریت خود را، ارائه بیمه نامه برای اعضای انجمن حلقه می کند.
او به فرودو نزدیک میشود و میگوید: آه، آقای بگینز! اصلا نمیتوانستم متوجه شوم که شما این حلقه قدرتمند را با خود حمل میکنید کار بسیار خطرناکی است! میخواهید در مورد "طرح بیمه حفاظت همه جانبه از حلقه" صحبت کنیم؟!
فرودو ابرویی بالا می اندازد و میپرسد: اصلا بیمه نامه چیست؟! فکر کنم بتوانم تنهایی از پس حلقه بربیایم.
بر خلاف فرودو (که پیشنهاد آزاک را رد میکند)، هابیت دیگر، سم وایز گمجی، "بیمه هابیتون: محافظت از حملات اورک ها" را برای اهالی شهرش، درخواست میکند.
نفر بعدی که آزاک به سراغش میرود، گندالف خاکستری است، گندالف با دقت به آزاک گوش میدهد که میگوید: بیمه جادوگر، تضمینی است که حوادث جادویی، شما را بی پول نخواهد گذاشت! با خرید بیمه جادوگر، یک بیمه آتش سوزی ریش را به رایگان دریافت خواهد کرد! او دائماً از ریش بلند گندالف، به عنوان یک خطر آتش سوزی یاد میکرد!
آنها ساعتها در مورد اینکه آیا یک اژدهای آتیشن را باید به عنوان یک بلای طبیعی یا یک عمل جنگی طبقهبندی کنند، با هم بحث میکردند.
در حالی که یاران حلقه به تلاش خود ادامه می دهند، آزاک با اعضای بیشتری روبرو می شود و سیاست های تخصصی متناسب با خطرات منحصر به فرد آنها را ارائه می دهد. او به آراگورن در مورد ضرورت " بیمه پادشاهی: محافظت تمامعمر از تاج و تخت"! به لگولاس و گیملی سیاستهای مختلفی از جمله پوشش " انواع پروتز در میدان نبرد"، "سرقت و فرار مرکب " و "ضمانت تعویض تبر" میدهد. جنگجویان در ابتدا با این مرد بیمه عجیب و غریب سرگرم می شوند اما به زودی خود را مجذوب توانایی های او میبینند.
در روز بعد، با حمله یک نازگول سوار بر اژدها، آزاک مجبور میشود توانایی های خود را آشکار کند و او را عقب براند.
با نمایان شدن لباس آزاک، هابیتها مجذوب زرهها و ابزارهای فنآوری او شدند، و از بین آنها سم وایز گمجی، تلاش می کند یکی از ابزارهای خراب آزاک را با استفاده از سیب زمینی و مقداری رشته، تعمیر کند! برای گیملی جالب بود که چگونه او میتوانست این همه وسایل را مثل کوتولهای مملو از زره و سلاح سنگین، با خودش حمل کند.
لگولاس از توانایی های پرواز او شگفتزده شد، (اما این الف بیشتر از این نمیتوانست در برابر سوالات آزار دهنده آزاک مبنی بر قیمت کرم آبرسان پوستش، مقاومت کند!)
وقتی آزاک به اعضای انجمن نزدیکتر شد، متوجه میشود که برخی از خطرات وجود دارد که نمیتوان آنها را تنها با بیمه نامه کاهش داد او تصمیم میگیرد به یاران حلقه بپیوندد تا به نابود کردن حلقه کمک کند.
آنها مسلح به بیمه نامه مطمئن، به جستجوی خود ادامه دادند. آزاک از مهارت های تکنولوژیک خود، برای غلبه بر موانع استفاده کرد، خواه نقشه ای هولوگرافیک یا ساخت سلاح های جدید برای آراگورن یا لگولاس باشد. با پیشرفت سفر، او شاهد موقعیت های خطرناک متعددی است که در نبرد نهایی با سائرون به اوج خود میرسد.
در آخرین نبرد علیه نیروهای سائرون در کوه نابودی، نبوغ او برای ایجاد حواس پرتی میان نیروهای تاریکی، میدرخشید. او با کمک لباس آهنیاش و قدرت جمعی یاران حلقه، با موفقیت حلقه را نابود کرده و سرزمین میانه را نجات می دهد.
وقتی آزاک با سرزمین میانه خداحافظی میکند و به دنیای خودش بازمیگردد، گروهی از دوستان را پشت سر میگذارد که برای همیشه او را به یاد خواهند آورد.