
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
حیات برزخی
حیات برزخی به معنای زندگی ارواح در عالم برزخ (زندگی پس از مرگ) است. برای اثبات حیات برزخی به برخی از آیات قرآن که به زنده بودن برخی گروه ھا مانند شھیدان اشاره دارند و ھمچنین برخی روایات، استناد می شود.
مفھوم
به زندگی اموات در عالم برزخ، حیات برزخی گفته می شود. بر اساس برخی آیات و روایات، ارواح مردگان در عالم برزخ، حیات دارند و می توانند با زندگان ارتباط برقرار کنند؛ آنان صدای زندگان را می شنوند و پاسخ شان را می دھند.
آیات
از حدود ١٠ آیه برای اثبات حیات برزخی استفاده می شود؛ از جمله: آیاتی که به زنده بودن برخی گروه ھا مانند شھیدان پس از مرگ اشاره دارد؛ مانند: «وَ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّھِمْ يُرْزَقُونَ. و ھرگز گمان نبر کسانی که در راه خدا کُشته شده اند، مرده اند، بلکه آنھا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. سورۀ مبارکۀ آل عمران آیۀ ١۶٩» و ھمچنین از آیاتی که به گفتگوی فرشتگان با اموات، بھشت و جھنم برزخی و آیاتی که از حیات برزخی پیامبران (ص) حکایت دارد. شیعیان با استناد به آیۀ «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّھَادَةِ فَیُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. و بگو که ھر عملی انجام دھید خداوند آن عمل را می بیند و پیامبرش (ص) و مؤمنان ھم از آن آگاه می شوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای غیب و آشكار است بازگردانیده می شوید و او شما را به آنچه انجام مى داديد، آگاه خواھد كرد. سورۀ مبارکۀ توبه آیۀ ١٠۵» معتقدند که حضرت پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) از حال انسان ھا باخبرند و از این آیه در اثبات حیات برزخی استفاده می کنند.
روایات
در برخی روایات به حیات برزخی پیامبران (ص) اشاره شده است. بنا بر روایتی حضرت پیامبر اکرم (ص)، حضرت موسی (ع) را در شب معراج در قبرش در حال نماز خواندن دیده است. اھل سنت ھم به حیات برزخی پیامبران (ص) اشاره کرده اند. شیعیان با اسناد به برخی روایات که تعدادی از آنھا با عنوان «ائمۀ اطھار (ع)، شاھدان خداوند بر خلق او ھستند.» در کتاب اصول کافی گردآوری شده، معتقدند که امامان (ع) با اذن خدا از حال انسان ھا باخبرند.
پاسخ
طرفداران حیات برزخی بر این باورند که انکار حیات برزخی با آیات قرآنی که از زندگی پس از مرگ خبر می دھند، سازگار نیست و زندگی انبیاء (ص) و اولیاء (ع) پس از انتقال آنان به عالم برزخ نیز ادامه دارد؛ ھمانگونه که در قرآن مجید به زندگی شھیدان پس از مرگ اشاره شده است. از دیدگاه اسلام، مرگ فنا و نابودی نیست بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است و امکان ارتباط زندگان با ارواح در عالم برزخ وجود دارد. آنھا می گویند که اگر حیات برزخی و به ویژه حیات برزخی انبیاء (ص) پذیرفته نشود؛ خطابات قرآنی به انبیاء (ص) پیشین مانند «سلام عَلیٰ ابراھیم» و «سلام عَلیٰ نوح» و فرمان قرآن به حضرت پیامبر اکرم (ص) مبنی بر گفتگو با پیامبران پیشین و امر قرآن به مؤمنان به صلوات فرستادن بر حضرت پیامبر اکرم (ص) بی ثمر خواھد بود. آنھا گفتگوی حضرت صالح (ع) و حضرت شعیب (ع) با امت ھلاک شده خود، و گفتگوی حضرت پیامبر اکرم (ص) با کشتگان جنگ بدر و گفتگوی حضرت امیر مؤمنان علی (ع) با کشتگان جنگ جمل را از شواھد این ادعا می دانند.
بدن برزخی
از بدنی که روح انسان پس از مرگ (در عالم برزخ) به آن منتقل می شود و در آن عذاب می شود یا پاداش می گیرد، بدن برزخی گفته می شود. متکلمان اسلامی و شیعه در چیستی این بدن اختلاف دارند؛ بعضی ھا می گویند که این بدن مادی نیست اما عده ای دیگر می گویند که خصوصیات و لوازم ماده مانند شکل و اندازه را دارد؛ بعضی ھا ھم آن را بدن مثالی می دانند که خواص ماده از قبیل جرم، وزن، رنگ و ابعاد را ندارد.
چگونگی بدن برزخی
انسان موجودی مرکب از روح و بدن خاکی است که پس از مرگ، روح انسان در بدن برزخی قرار می گیرد. نظریه ھای متفاوتی درباره چگونگی بدن برزخی وجود دارد که مھمترین نظرات بدین شرح می باشد:
١) بدن مثالی: به باور مشھور، روح انسان بعد از مرگ و قبض روح، در قالب بدن مثالی قرار می گیرد. بدن مثالی از لحاظ شکل و شمایل مانند بدن دنیایی انسان است؛ ولی ماده و خواص ماده از قبیل جرم و وزن را ندارد. جسم برزخی از اجسامی که در جھان وجود دارد، لطیف تر است. اندیشمندان اسلامی بدن برزخی را به اَشباح و صوری که انسان در ذھن خود یا در خواب می بیند، تشبیه کرده اند. برخی معتقدند فرشتگان نیز دارای بدن مثالی ھستند. طبق این نظریه فشار قبر بر بدن مثالی وارد می شود. ملاصدرا، ابن سینا، غزالی، ابن عربی و شیخ بھائی را می توان از جمله طرفدران این نظریه نامید. علامه مجلسی با تأکید بر اینکه بدن مثالی در روایات معتبر آمده، آن را پذیرفته است. ھمچنین علمای معاصر از جمله امام خمینی (ره) و آیة الله سبحانی این نظریه را معتبر دانسته اند.
٢) بدن دنیایی: بعضی ھا معتقدند روح انسان، پس از مرگ در برزخ، دوباره به بدن او ملحق می شود. این بدن برزخی، یا شبیه بدن دنیایی انسان است یا بخشی از اجزاء آن است. بنابراین نظریه، فشار قبر و سؤال نکیر و منکر، با این بدن دنیایی درک می شود. بعضی ھا به این نظریه انتقاد کرده اند و گفته اند که این نظریه نسبت به بدن ھای از بین رفته در قبر یا خاکستر شده ھمخوانی ندارد. بعضی ھا ھم معتقدند که ھویت و شخصیت انسان، ھم به نفس و ھم به بدن خاکی اوست. آن ھا بر این باورند که انسان در برزخ، ھم بدن مثالی و ھم بدن دنیایی دارد. مسائلی چون عذاب قبر، فشار قبر و سؤال نکیر و منکر با بدن دنیایی انسان و ادامه زندگی او با بدن مثالی اش خواھد بود. این نظریه از طرف حضرت امام صادق (ع) مردود شمرده شده است.
برزخ کجاست؟
برزخ عالم میان دنیا و قیامت است که از آن به عنوان «قیامت صغری»، «عالم قبر» و «عالم مثال» ھم تعبیر می شود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان وارد برزخ می شود؛ و اولین مرحله از آن، سؤال قبر است که به باور گروھی از متفکران، خطاب به بدن مثالی است و به باور گروھی دیگر، خطاب به بدن مادی موجود در قبر خاکی است. بر اساس آموزه ھای اسلامی، این عالم برای ھر دو گروه مؤمن و کافر وجود دارد؛ با این تفاوت که برای مؤمنان، بھشت و برای کافران، جھنم است. در برزخ، امکان تکامل و تنزّل توسط رفتارھای اختیاری، از عموم انسان ھا [به استثنای کودکان] سلب می شود؛ این امکان توسط آثار اعمالی که قبلاً در دنیا انجام داده ایم، وجود دارد. درباره وجود شفاعت در برزخ نیز میان محققان اختلاف نظر است: گروھی حیطه شفاعت را اعم از قیامت و برزخ می دانند؛ و گروھی نیز آن را منحصر به قیامت می دانند.
سؤال قبر
سؤال قبر را اولین مرحله از مراحل حیات برزخی می دانند که در شب اول قبر، از ھر انسانی دربارۀ اعتقادات و اعمالش سؤال می شود. در اینکه سؤال و جواب، از ھمین بدن مادی در قبر صورت می گیرد یا بدن مثالی، دو نظر وجود دارد.
فشار قبر
از مجموع روایات استفاده می شود که فشار قبر محدود به کفار و مشرکین نیست و حتی مؤمن نیز بسته به تعلقات دنیایی و گناھان بخشیده نشده، دچار فشار قبر می شود تا از این طریق پاک شده و راھیِ بھشت برزخی شود. ابو بصیر می گوید: به حضرت امام صادق (ع) گفتم: آیا احدی ھست که از فشار قبر نجات پیدا کند؟ فرمود: پناه به خداوند یکتا می بریم از فشار قبر؛ چقدر اندک ھستند افرادی که از فشار قبر نجات پیدا می کنند.
بھشت و جھنم برزخی
در برزخ، ھر کس به نتیجه اعمالی که در دنیا انجام داده می رسد و در نتیجه، گروھی بھشتی و گروھی جھنمی می شوند. یکی از دلایلی که به سود بھشت برزخی طرح شده، این آیه از سورۀ مبارکۀ نحل است که ملائکه وقتی روح مومنان را قبض می کنند، به آنھا می گویند: «درود بر شما باد، به پاداش آنچه انجام می دادید داخل بھشت بشوید.» ھمچنین، در سورۀ مبارکۀ آل عمران آمده که شھیدان زنده و شادمان ھستند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. به باور محققان از شیعه و سنی، این آیات نشانگر این واقعیت است که مؤمنان و شھیدان بعد ازمرگ و قبل از قیامت، زنده اند و در بھشت برزخی حضور دارند و از نعمتھای الھی بھره مند ھستند. درباره جھنم برزخی نیز در سورۀ مبارکۀ نساء آمده که وقتی ملائکه روح ظالمان را قبض می کنند، با آن ھا گفتگو کرده و به آن ھا می گویند: «جایگاھتان جھنم است.» به باور محققان، این گفتگو دلالت دارد بر این که ظالمان بعد از مرگ و قبل از قیامت، زنده ھستند و به جھنم وارد می شوند. ھمچنین، به عذاب فرعونیان در سورۀ مبارکۀ غافر استدلال شده که بعد از مرگ، خداوند یکتا عذاب فرعونیان را در دو مرحله اجرا می کند: یکی قبل از قیامت و دیگری بعد از قیامت. در روایات نیز بارھا به بھشت و جھنم برزخی اشاره شده است.
شفاعت در برزخ
شفاعت از مسلمات قرآنی است که به باور برخی از محققان شیعه از جمله محمد حسین طباطبائی و محمد حسین حسینی تھرانی اصطلاحاً به معنای برداشتن عذاب از گناھکاران در روز قیامت است و شامل برزخ نمی شود. این گروه از محققان، حضور حضرت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطھار (ع) در حال احتضار و سؤال قبر و تصرفات تکوینی ایشان را قبول دارند؛ اما از آن، با عنوان شفاعت یاد نمی کنند. در نقد این دیدگاه گفته شده که ھمین میزان از تصرفات تکوینی حضرت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطھار (ع) در برزخ، مصداق شفاعت است؛ و این روایت از حضرت امام صادق (ع) که «در قیامت، ھمه شما در پرتو شفاعت حضرت پیامبر اکرم (ص) یا جانشین او حضرت امام علی (ع)، در بھشت ھستید؛ اما به خدا نسبت به شما در برزخ ھراسناكم.» نیز دلالتی ندارد بر این که در برزخ، شفاعت نیست بلکه امام (ع) در صدد بیان این نکته است که نباید به امید شفاعت، به گناه آلوده شویم چون احتمال دارد در برزخ، به دلایلی مشمول شفاعت نشویم.
تفاوت ھای برزخ و آخرت
برخی محققان، برای آخرت معنای گسترده ای در نظر گرفته و آن را به معنای جھان پس از مرگ می دانند که شامل برزخ و قیامت کبری و پس از آن می شود. در این صورت، برزخ بخشی از آخرت است نه متمایز از آن. اما گروھی از محققان، آخرت را به معنای جھان پس از قیامت کبری، و برزخ را به معنای جھان پس از مرگ و قبل از قیامت کبری دانسته و به مقایسه آن دو و ذکر تفاوت ھایشان پرداخته اند:
١) با برپایی قیامت، دنیا و برزخ نابود شده و آخرت شروع می شود؛ اما وجود برزخ به صورت موازی با وجود دنیا برقرار است.
٢) با برپایی قیامت، در آخرت رابطه انسان با آثار اعمالی که قبلاً در دنیا انجام داده بود قطع می شود؛ اما در برزخ، چنین رابطه ای برقرار است.
٣) بر ھمین اساس، به واسطه آثار اعمالی که قبلاً در دنیا انجام داده شده، امکان تکامل و تنزّل در قیامت وجود ندارد؛ اما در برزخ چنین امکانی ھست.
۴) با برپایی قیامت، بازگشت از آخرت به دنیا ممکن نیست؛ اما بازگشت از برزخ به دنیا ممکن است، ھمانطور که زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (ع) و بازگشت آنھا از برزخ به دنیا انجام شده است.
۵) در آخرت، روح آدمی به بدن دنیوی و مادی خودش تعلق می گیرد؛ اما در برزخ روح آدمی با بدن مثالی زندگی می کند.
۶) در آخرت، شفاعت وجود دارد؛ اما بنا بر یک نظر در برزخ شفاعت نیست.
٧) با برپایی قیامت، انسان ھا ھمگی و ناگھان جمع می شوند؛ اما در برزخ، انسان ھا به تدریج و به مرور زمان، به یکدیگر ملحق می شوند.
٨) عذاب آخرت شدیدتر و سخت تر از عذاب برزخ است؛ چنانکه عذاب آخرت برای گروھی از مردم جاوادنه است اما عذاب برزخ برای ھمگان موقت است و با برپایی قیامت، از بین می رود.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهْلِکْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِینْ