ویرگول
ورودثبت نام
مهدی مختاری 291
مهدی مختاری 291درود و سلام خداوند یکتا بر مردم مظلوم فلسطین لبنان سوریه عراق یمن ایران. مرگ بر اسرائیل. مرگ بر آمریکا. مرگ بر اروپا. مرگ بر گروهک تروریستی اصلاح طلب. https://www.aparat.com/Mahdi_Mokhtari291
مهدی مختاری 291
مهدی مختاری 291
خواندن ۱۱ دقیقه·۱ سال پیش

اثبات وجود خداوند یکتا

سورۀ مبارکۀ توحید
سورۀ مبارکۀ توحید

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

برھان ھای اثبات خدا استدلال ھایی برای اثبات وجود خدا با روش عقلی ھستند. اعتقاد به وجود خدا، مھمترین عقیده دینی نزد پیروان ادیان الھی به شمار می آید. به ھمین دلیل، در دوره ھای مختلف، اندیشمندان در تلاش بوده اند تا صورت بندی قابل قبولی برای استدلال ھای اثبات خدا ارائه کنند. نتیجه این تلاش ھا، پدید آمدن برھان ھای متعدد برای اثبات وجود خدا در سنت ھای مختلف فکری است. برخی از این برھان ھا که در سنت کلامی و فلسفی اسلام مورد توجه قرار گرفته اند، بدین قرار است: برھان حدوث، برھان حرکت، برھان امکان و وجوب، برھان صدیقین و برھان نظم، برھان علیت، برھان معجزه، برھان فسخ عزائم، برھان وجودی و برھان اخلاقی. ویژگی مشترک برھان ھای اثبات خدا، کاربرد روش عقلی در آنھاست. تمامی این استدلال ھا، وابسته به اثبات اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل ھستند.

اقسام برھان ھای اثبات خدا:

متفکران برای اثبات وجود خدا برھان ھای متنوعی اقامه کرده اند و تقسیم بندی ھای متفاوتی نیز از آنھا ارائه شده است. محمدتقی مصباح یزدی، براھین اثبات خدا را در یک تقسیم بندی کلی به سه نوع تقسیم کرده است:

١) برھان ھایی که از راه مشاھده آثار و آیات الھی در جھان اقامه می شود و ھمچون برھان نظم که در آن از راه ھماھنگی و تناسب پدیده ھا و وجود طرح و ھدف و تدبیر حکیمانه، ناظم حکیم و مدبر علیم برای جھان اثبات می شود.

٢) دلایلی که از راه نیازمندی جھان، وجود خدای بی نیاز را اثبات می کنند مانند برھان حدوث و برھان حرکت که از راه مسبوق بودن پدیده ھا به نیستی یا نیازمندی حرکت به مُحرِّک، نیازمندی ذاتی آنھا را اثبات و خدای بی نیاز و محرک بی حرکت را اثبات می کنند. این دلایل برای اثبات خدا نیازمند مقدمات حسی و تجربی ھستند.

٣) استدلال ھایی که فلسفی خالص ھستند و از مقدمات عقلی محض تشکیل شده اند مانند برھان امکان و وجوب و برھان صدیقین. این براھین نیازی به مقدمات حسی و تجربی ندارند.

به گفته وی دسته اول از این براھین، با وجود اینکه روشن و خشنود کننده اند، اما پاسخگوی ھمه شبھات نیستند و بیشتر نقش بیدار کنندگی و تنبیھی دارند؛ در مقابل دسته سوم نسبت به سایر برھان ھا از اعتبار منطقی بیشتری برخوردارند و شبھاتی که پیرامون دیگر برھان ھا مطرح می شود به این دلایل راه نمی یابند.

ویژگی برھان ھای اثبات خدا:

ویژگی مشترک برھان ھای اثبات خدا، کاربرد روش عقلی برای اثبات خداست؛ روشی که به عقیده برخی، یکی از بھترین روش ھا برای اثبات مباحث بنیادی و اصلی دینی است. تمامی این استدلال ھا، وابسته به اثبات اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل ھستند. به این منظور، برای فھم بھتر این برھان ھا، توضیح مختصری از این سه داده می شود:

مفھوم اصل علیت:

بر اساس اصل علیت، ھر پدیده ای که به وجود می آید، نیاز به موجودی دارد که آن را به وجود بیاورد. در این رابطه، موجود اول را معلول و موجود دوم را که باعث به وجود آمدن موجود دیگری می شود، علت و رابطه میان این دو را علیت می نامند. موضوع این اصل، موجود معلول است نه موجود به طور مطلق.

مفھوم دور:

تصویر دور به این صورت است که مثلاً به وجود آمدن موجود الف، متوقف است بر بودن موجود ب. حال اگر بوجود آمدن این موجود ب، خودش متوقف باشد بر اینکه اول موجود الف بوجود بیاید و ھمان باعث بوجود آمدن موجود ب بشود، در این صورت، دور اتفاق افتاده است. البته این حالت تنھا یک تصویر ذھنی است و در عالم خارج نمی تواند محقق شود.

مفھوم تسلسل:

تسلسل در سلسله علت ھا در صورتی روی می دھد که در یک زنجیره موجودھایی که با ھم رابطه علت و معلول دارند، ھر یک از موجودھا را در نظر بگیریم خودش معلول یک علتی باشد که قبل از آن موجود بوده است و این رابطه تا بی نھایت نیز به ھمین صورت است. یعنی ھر چه به سمت عقب برویم و ھر موجودی را در نظر بگیریم، خودش معلول موجود قبل از خود و علت موجود بعد از خود است. در عالم خارج این حالت نمی تواند وجود داشته باشد و بالاخره در میان این موجودھا، باید به موجودی برسیم که خودش دیگر معلول نباشد.

انواع برھان ھای اثبات وجود خداوند یکتا:

1) برھان حرکت:

برھان حرکت یا مُحَرِّک اول از براھین جھان شناختی اثبات وجود خداست که بر اساس حرکت جھان به اثبات خداوند می پردازد. ارسطو نخستین کسی بود که برھان حرکت را در قالب برھان ارائه کرد. این برھان در فلسفه اسلامی و غرب تکمیل و ایراداتی نیز به آن وارد شد. برھان حرکت بر اساس مطلق حرکت، حرکت نفس انسانی، حرکت جوھری و حرکت افلاک تقریر شده است. ھر یک از این تقریرھا از طریق علت فاعلی و علت غایی نیز تبیین شده اند.

محتوای کلی این برھان چنین است:

جھان دارای حرکت است. ھر مُتحرِّکی نیازمند مُحرِّکی (حرکت دھنده) است (اصل علیت). تسلسل در علت ھا محال است. پس سلسله حرکات باید منتھی شوند به حرکت دھنده ای که خود ثابت بوده و دارای حرکت نیست (مُحرِّک نامُتحرِّک اول).

2) برھان حدوث:

برھان حدوث یا دلیل حدوث که در میان متکلمان طرفداران بیشتری دارد، بر این ویژگی مشترک موجودھای عالم تکیه دارد که تمامی آن ھا به غیر از یک موجود، زمانی نبوده اند و بعد به وجود آمده اند و حادث ھستند. در این استدلال، حادث، موجوداتی هستند که زمانی نبوده اند و ھر کدام در یک زمانی مختص به خود به وجود آمده اند.

این استدلال از این قرار است:

تمام موجودھایی که در عالم مشاھده می شود، حادث ھستند. بر اساس اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل، ھر موجودی که زمانی نبوده و بعد به وجود آمده است، نیاز به خالقی دارد که خودش حادث نیست. بنابراین، خدا به عنوان موجودی که ھمیشه بوده است و بقیه موجودھا را در زمان به وجود آورده است، ثابت می شود.

3) برھان علیت:

برھان علیت از جمله برھان ھای جھان شناختی و از قدیمی ترین و مشھورترین آنھا است که توسط ارسطو ارائه شد. محتوای کلی این برھان که مبتنی بر اصل علیت است، اینگونه بیان شده است: جھان معلول است؛ ھر معلولی نیازمند علتی است؛ تسلسل در علت ھا محال است؛ پس جھان نیازمند علتی است که معلول نباشد (علت العلل یا علت اولی).

4) برھان نظم:

برھان نظم، استدلالی است که صبغه دینی نیز دارد و در متون دینی نیز به آن اشاره شده است. البته از دیدگاه فلاسفه، تنھا به عنوان مویدی برای وجود خدا می تواند باشد. این استدلال، با مشاھده نظم و نظام خاصی که بر جھان حاکم است، به وجود آفریننده و نظم دھنده ای پی برده می شود. ویژگی این استدلال این است که فھم آن برای عموم مردم نسبت به سایر استدلال ھایی که برای اثبات خدا ارائه شده است، آسان تر است. صورت مشترک این برھان، مشتمل بر دو مقدمه است:

  • جھان طبیعت در بر دارنده پدیده ھای منظم است.
  • ھر نظمی نیازمند تدبیر و چاره اندیشی فاعلی نظم آفرین است.

نتیجه: جھان آفرینش، ناظم و آفریننده ای دارد که آن را نظم می بخشد.

5) برھان خبری:

خداوند یکتا فرستادگانی دارد که به وسیلۀ آنھا خودش را به ما معرفی می کند؛ این فرستادگان بندگان مخلص او ھستند. تعداد این فرستادگان (که سلام و درود خداوند یکتا بر آنان باشد)، ١٢۴٠٠٠ نفر پیامبر و ١٢ نفر امام معصوم می باشد. ھیچ کدام از آنھا از دو یا چند خدا سخن نگفته اند؛ بلکه از یک خدا سخن گفته اند و به یگانگی خدا تأکید کرده اند. آنھا ھرگز ادعای خدایی نکردند؛ بلکه خودشان را فرستاده و بندۀ خداوند یکتا معرفی کرده اند. ھمۀ آنھا، نام فرستادگان قبل و بعد از خودشان را برای ما معرفی کرده اند. کتاب ھایی که آنھا از خود به یادگار گذاشته اند و نیز وجود آرامگاه شان، به جز حضرت عیسی (ع) و حضرت مھدی (عج) که زنده ھستند، ثابت می کند که آنھا در میان ما بوده اند. بعضی از آن ھا ھم چون شھید شده اند زنده محسوب شده و در میان ما ھستند. بنابراین ما نمی توانیم وجود خداوند یکتا و فرستادگانش را انکار کنیم.

6) برھان فسخ عزائم:

بُرھان فَسخِ عَزائِم از جمله براھین اثبات خدا است که از طریق گسسته شدن تصمیم ھا و سست شدن اراده ھای انسانی، به اثبات خدا می پردازد. بر اساس این برھان، انسان ھا گاه از تصمیمی منصرف می شوند یا از اعتقادی دست می شویند. این تغییرھای درونی باید به عاملی بیرون از انسان نسبت داده شود که ھمان وجود خداوند و اراده او است. حضرت امام علی (ع) در این باره می فرماید: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِ الْعُقُودِ و نَقْضِ الْھِمَم؛ خدا را به شکستن عزم ھا و گشودن گره ھا و نقض کردن ھمت ھا شناختم.» درباره چگونگی دلالت فسخ عزائم بر وجود خدا، تحلیل ھای گوناگونی ارائه شده است. عده ای آن را در پرتو آیات و روایات تحلیل کرده و برخی از شارحان متکلم یا فیلسوف آن را به سایر براھین اثبات خدا ھمچون برھان حدوث یا برھان امکان و وجوب تشبیه کرده اند. برخی از آیات قرآن مجید ھمچون آیۀ ٢٠ و ٢١ سورۀ ذاریات، آیۀ ٢۴ سورۀ انفال و آیۀ ٢۵ سورۀ نجم را اشاره به برھان فسخ عزائم دانسته اند.

7) برھان معجزه:

برھان معجزه با استناد به معجزات و حوادث خارق العاده به اثبات وجود خدا می پردازد. این برھان نخست، توسط اندیشمندان غربی مطرح شد. از نظر بیشتر دانشمندان اسلامی، برھان معجزه برای اثبات وجود خدا کافی نیست و تنھا نبوت پیامبران (ع) را اثبات می کند؛ ولی برخی ھمچون ملا مھدی نراقی آن را به عنوان برھانی برای اثبات وجود خدا پذیرفته است. ملا مھدی نراقی برھان معجزه را پنجمین دلیل برای اثبات خدا قرار داده و این گونه تقریر کرده است: به حکم عقل معجزات و کراماتی که از پیامبران (ص) و اولیاء (ع) صادر شده است، اموری ھستند که امکان ندارد از انسان صادر شوند. پس باید خالق حکیمی باشد که صدور اینگونه امور به سبب قدرت و حکمت کامل او باشد.

8) برھان صدیقین:

در این دسته از برھان ھا که به برھان صدیقین معروف است، از راه اصل ھستی و اینکه اصل ھستی و حقیقت آن، قابل انکار و تشکیک نیست، وجود خدا اثبات می شود. تقریر پیشرفته و تکامل یافته این برھان را ملاصدرا ارائه کرده است و بعد از او، این برھان توسط فلاسفه دیگر، به صورت ھای دیگری نیز بیان شده است. محمد حسین طباطبایی صورت خاصی از این برھان اقامه می کند که به نظر وی، نیاز به ھیچ مسئله فلسفی ندارد و ھر کسی می تواند آن را قبول کند. این تقریر به این صورت است:

  • اصل وجود (که غیر قابل تردید است)، عدم را نمی پذیرد.
  • آنچه قابلیت عدم ندارد و عدم نمی پذیرد، واجب الوجود است.

نتیجه: اصل ھستی، واجب الوجود است.

با توجه به این که اصل ھستی، مسئله ای بدیھی است و ھر کسی آن را قبول دارد، وجود واجب الوجود بالذات که ھمان خدای ادیان است، نیز امری بدیھی است و نیازی به اثبات ندارد و با کوچکترین توجھی می توان به آن رسید.

9) برھان اخلاقی:

برھان اخلاقی درصدد اثبات خداوند از طریق گزاره ھا و تجربه ھای اخلاقی است. گفته شده این برھان نخستین بار توسط ایمانوئل کانت ارائه شد؛ اما برخی افلاطون را مبدع این برھان دانسته اند. تقریرھای مختلفی از این برھان ارائه شده است. از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)، میل به بی نقص بودن، فطرتی است که با نام «عشق به کمال» از آن یاد می شود. ھمه عاشق «علمی که جھل در آن نیست»، «قدرتی که ناتوانی در آن نباشد» و «حیاتی بدون مرگ» ھستند. ھمه معتقدند که عاشق کمال مطلق ھستند؛ یعنی کمالی که ھمه چیز در آن کامل و بی نقص باشد و چون ھمه طالب آنند؛ بی شک، می بایست این کمال مطلق در دنیای بیرون از ذھن تحقق یافته باشد و آن خداوند است. انتقادھایی از سوی فیلسوفان و متکلمان به برھان اخلاقی وارد شده است.

10) برھان امکان و وجوب:

برھان امکان و وجوب، از ابتکارات و افتخارات فلسفه اسلامی و از استوارترین براھین عقلی شمرده شده است. برخی مبدع این برھان را ابن سینا و بعضی فارابی دانسته اند. تقریرھای متعددی از این برھان ارائه شده است. ابن سینا این برھان را به صورت مختصر اینگونه بیان کرده است: شکی نیست که چیزی وجود دارد. موجود یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود. اگر واجب باشد مطلوب ثابت است و اگر ممکن باشد، باید در نھایت به واجب الوجود منتھی شود. خواجه نصیرالدین طوسی با توضیحات خود آن را این چنین تقریر کرده است:

  • ھر موجودی که فرض شود، یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود.
  • وجود ھر ممکن الوجودی از غیر خودش است؛ زیرا ممکن الوجود برای وجود یافتن، نیازمند علتی غیر از خودش است.
  • آن علت یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود. اگر آن علت، واجب الوجود باشد، مطلوب ثابت است؛ اگر ممکن الوجود باشد، برای موجود شدن نیازمند به علتی غیر از خود است. درباره علت دوم نیز دو گزینه واجب الوجود و ممکن الوجود بودن تکرار می شود.
  • بنابراین سلسله ممکن الوجودھا باید به واجب الوجود منتھی شود یا به دور یا تسلسل منتھی می شود.
  • دور و تسلسل ھر دو محالند.
  • بنابراین سلسله ممکن الوجودھا باید به واجب الوجود منتھی شود.

اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهْلِکْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِینْ

اثبات وجود خدااثبات خدا
۱
۰
مهدی مختاری 291
مهدی مختاری 291
درود و سلام خداوند یکتا بر مردم مظلوم فلسطین لبنان سوریه عراق یمن ایران. مرگ بر اسرائیل. مرگ بر آمریکا. مرگ بر اروپا. مرگ بر گروهک تروریستی اصلاح طلب. https://www.aparat.com/Mahdi_Mokhtari291
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید