به بهانه دیدن فیلم اوپنهایمر تصمیم گرفتم این مقاله رو بنویسم شاید به درک بیشتر این فیلم کمک کنه. جی.رابرت اوپنهایمر ملقب به پدر بمب اتمی مشخصا و واضحا از ساخت بمب اتم پشیمون بود. دلیلش هم واضح بود. همونطور که در فیلم اوپنهایمر شاهد بودیم، دولت آمریکا هر کاری کرد تا چهره این دانشمند بزرگ رو بی اعتبار بکنه. اما چرا؟
مشخصه که اوپنهایمر بعد از دیدن اثرات مرگبار این بمب روی مردم بی گناه ژاپن، با ادامه دادن پروژه ساخت سلاحهای کشتار جمعی که یکیشون ساخت بمب هیدروژنی بود، مخالف بود. دولت آمریکا هم تا زمانی که پروژه ساخت بمب اتمی به پایان برسه، به اوپنهایمر نیاز داشت. بنابراین به محض دیدن نشانههای مخالفت با سیاستهای دولت، ترومن به راحتی اوپنهایمر رو بی اعتبار کرد.
سوال اصلی که ممکنه پیش بیاد اینه که اگر اوپنهایمر مخالف استفاده از بمب اتم بود، پس چرا مدیریت پروژه منهتن رو به عهده گرفت؟ جوابش در نامهای هست که لئو زیلارد با مشورت چند دانشمند فیزیک دیگه به فرانکلین روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا نوشت که آلبرت انیشتین معروف هم زیرش رو امضا کرد و منجر به پروژه منهتن شد. اما نامه زیلارد و انیشتین صرفا به آمریکا این هشدار رو داده بود که قبل از آلمان نازی بمب رو بسازن اما ازش استفاده نکنن. بلکه به عنوان ابزاری بازدارنده نگهش دارن تا کشور دیگهای پا رو از گلیم خودش درازتر نکنه.
داستان استفاده از بمب در ژاپن خیلی غمانگیزتر از چیزیه که فکرش رو بکنیم. اوپنهایمر چون از خانواده یهودی بود، از آلمان نازی کینه داشت و بمب رو برای آلمانیها ساخت. اما داستان باز به اینجا ختم نمیشه. غم انگیزترین بخش ماجرا اینجاست که آمریکا بمب رو برای ژاپن نزد. چرا که هم ژاپن زیر بار حملهی آمریکا داشت نفسهای آخرش رو میکشید و حتی اگر این هم به اندازهی کافی غم انگیز نیست، شوروی هم در اواخر جنگ به ژاپن بی رمق حمله کرد. (البته فکر نکنید ژاپن هم در جنگ همچین گوگولی مگولی بوده و جنایتی نکردهها!) پس بمب اتم دیگه برای چی بود؟ اون هم یکی نه! دوتا!! داستان این بود که آمریکا صرفا میخواست به شوروی نشون بده بمبی با چنین قدرتی رو داره و بمب دوم رو هم برای این زد که بگه بیشتر از یکی داریم!!
بعد از جنگ جهانی دوم و در طول جنگ سرد کوچکترین حرف یا انتقادی باعث میشد دولت به هر کسی تهمت کمونیست بودن بزنه و شرفش رو ببره! چارلی چاپلین یکی از معروفترین هنرمندانی بود که این تهمت بهش زده شد و بعدها تبرئه شد.
حالا برای این که بحث خالی از لطف نباشه و به سینما هم مربوط بشه برداشتی که من از فیلم اوپنهایمر داشتم، این بود که علم و دانش میتونه به راحتی بازیچه دست سیاستمدارها و بازیگران قدرت بشه و ازش سوء استفاده بشه.
راستی دقت کردید انیشتین چقدر شبیه اصغر آقا قصاب سر کوچهست تو فیلم؟ واقعا چرا آقای نولان؟!!