جدا از این که وقتی برق بعد از قطع شدن به هر دلیلی، دوباره وصل میشه، به روح پدر ادیسون رحمت میفرستیم، کار درستیه یا نه، اول باید تکلیف این مسئله رو روشن کنیم که آیا اصلا چیزی به نام «برق» کشفه یا اختراع؟
آشنایی با جریان و نیروی برق، بعد از کشف تدریجی و تکمیل مدلهای اتمی و مخصوصا ذرهای زیراتمی به نام «الکترون» شروع شد. اما همچنان هیچکس این الکترون بدبختو نیمچه آدمم حساب نمیکرد و فقط بود واسه خودش و چیپس و ماست موسیر میزد بر بدن!!
تا اینکه با ظهور یک عدد انسان فیزیکدان و تحصیلکرده ایتالیایی، به نام «آلِساندرو جوزپه آنتونیو آناستاسیو وُلتا» همه چیز عوض شد. این بشر با ریختن شیمیها توی فیزیکها به نسل اولیه باتریهای امروز رسید که به «پیل وُلتایی» معروفه. به عبارت دیگه بزرگوار وُلتا راهی برای هدایت الکترونهای گیج و سر به هوا پیدا کرد.
از اونطرف یه بشر دیگه از بریتانیای جهان خار (غلط املایی عمدی است! لطفا ایراد نگیرید! با تشکر!) پیدا شد به اسم مایکل فارادی، یه چیزی کشف کرد به نام «قانون القای الکترومغناطیس» که فعلا کاریش نداریم چیه. ایشونم اومد باتری وُلتا جون (!) رو برداشت، القای الکترومغناطیس خودش رو هم با این باتری قاطی کرد و نتیجه شد موتورهای الکتریکی.
در نتیجه استفاده از جریان برق در صنعت قبل از این که جناب ادیسون تشریف بیارن و صنعت تلگراف و برق آمریکا رو (حداقل برای مدتی) قبضه کنن و اختراعات ملت رو بدزدن، مرسوم بوده. این از این موضوع.
جوابش برمیگرده به حدود ۵۰ سال قبل از ظهور جانوری به نام توماس ادیسون در منلو پارک نیوجرسی! بله! لامپهای گازی قبل از ادیسون وجود داشتن، اما اولا، برای آزمایشها و تحقیقات ازشون استفاده میشد و ثانیا، در عرض چند ساعت میسوختن و قابل استفاده نبودن.
تنها کار شاخصی که ادیسون کرد، کشف رشتهای بود که در برابر جریان برق عبوری، پایدارتر باشه و دیرتر بسوزه، و در نتیجه، قابلیت تجاری سازی و استفاده عمومی داشته باشه. این بود که اختراع لامپ الکتریکی، به نام ادیسون خورد و نصب لامپهای الکتریکی به سرعت در شهرهای مختلف، از نیویورک و لندن و منهتن بگیرید تا پاریس و لندن، به عهده ادیسون و شرکتش، جنرال الکتریک، گذاشته شد و ادیسون قدرت دزدی ایدههای بیشتری رو به دست آورد!