امروز تصمیم گرفتم مقاله دیگه ای در حوزه برنامه نویسی( تمرکز روی جاوا) بنویسم و از دوستان مجرب راهنمایی طلب کنم. مسئله من بین بسیاری از آماتور های برنامه نویسی مشترک هست و به شدت ذهن بنده رو مشغول کرده. اساسا برای شروع برنامه نویسی در ابتدا باید مفاهیم اصلی که تقریبا بین هر زبانی مشترک هست و فرا گرفت، مفاهیمی مثل متغیر ها، حلقه ها، وراثت، چند ریختی، اینترفیس، کلاس و ... معمولا هم در تمامی پکیج های اموزشی به شکل کامل با مثال هایی ساده و نه چندان کاربردی این موضوعات آموزش داده میشن؛ اما مشکل از جایی شروع میشه که برنامه نویس مبتدی وقتی با کدهای واقعی برخورد می کنه متوجه میشه ساختار ها به شدت با مثال های ساده ای که باهاشون سرو کار داشته متفاوت هست و قادر به فهم و درک اون ها نمیشه؛ مشکلی که اینجانب الان باهاش برخورد کردم.
از طرفی شکل دستوری ساختارها ها گویا هیچ شباهتی با اونچه ما آموزش دیدیم نداره و حتی از واژه های کلیدی استفاده شده که هرگز بهش برخورد نکردیم و گویا با یک زبان جدید سرو کار داریم در صورتی که قاعدتا پیچیده ترین برنامه ها هم باید متشکل از همین کدهای ساده باشن و این پیچیدگی کدها باعث کم شدن انگیزه و در نهایت ایجاد تفکر " نه من این کاره نیستم" میشه و این می تونه بزرگ ترین ترس یک عاشق برنامه نویسی باشه...
در نهایت به این سوال می رسیم که واقعا چطور میشه این کدهای فضایی و ناشناخته رو درک کرد؟
ممنون میشم راهنمایی دوستان رو بشنوم و تجاربشون استفاده کنم.