زنگ جامعه شناسی
زنگ جامعه شناسی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

موفقیت!!! پارت دوم

به نام خدا

موفقیت!!!

در پارت قبلی پیرامون کلیت موفقیت صحبت کردیم، البته نمی شود در حد چند سطر موفقیت را تشریح کرد و بصورت عمیق به آن پرداخت به همین خاطر ممکن است سوالات فراوانی را در ذهن شکل بگیرد ، خصوصاً اینکه خیلی از ما فرآیندهایی که خارج از اختیارات ما رخ می دهد (مانند ، موانع خانوادگی، موانع پیرامونی ، موانع شغلی و ...) را دلیل عدم رسیدن به موفقیت می دانیم.

قصد ندارم بصورت شعارگونه به این موضوع بپردازم، بلکه تلاش دارم از راه های علمی وارد شوم و طبعا پاسخ های قانع کننده ای هم ارائه خواهد شد.

در بحث موانع موفقیت تمایل دارم گریزی به علم مدیریت ،خصوصا مدیریت استراتژیک بزنم. در علم مدیریت استراتژیک ما با اصطلاحی با عنوان swot سر و کار داریم که شرح اختصارهای آن عبارتند از :

1- S : Strengths : نقاط قوت

2- W : Weaknesses : نقاط ضعف

3- O : Opportunities : فرصت‌ها

4- T : : Threats تهدید‌ها


در این نوع مدیریت مولف های تاثیر گذار بر فرآیندها را در دو حوزه مشخص می کند 1- حوزه درونی فرد و 2- حوزه های بیرونی.

حوزه تاثیر گذار درونی عبارتند از نقاط قوت و نقاط ضعف و حوزه پیرامونی تاثیر گذار عبارتند از فرصت ها و تهدیدها.

منظور این است نقاط قوت و نقاط ضعف به خود فرد بستگی دارد ، اما حوزه های پیرامونی (فرصت ها و تهدیدها) ممکن است خواسته یا ناخواسته بر فرد یا سازمان وارد شود.

ذکر این نکته لازم است که ماتریس swot غالبا در ساختارهای سازمانی استفاده می شود اما هر فرد هم می تواند در اِلمانی کوچک برای خود از آن بهره بگیرد.

اما این چهار مولفه چگونه مورد تحلیل و استفاده قرار می گیرند:

- هر زمانی استراتژی ما مدل so باشد ، یعنی نقاط قوت(S) که یک عامل درونی فرد است با فرصت ها(O) که عامل بیرونی است همراه شوند ، باید از نقاط قوتمان در جهت استفاده از فرصت ها استفاده کنیم.

- هر زمانی استراتژی ما مدل wo باشد ، یعنی نقاط قوت(S) که یک عامل درونی فرد است با نقاط ضعف (W) که باز هم عامل درونی است همراه شوند ، باید از فرصت‌هایی که می‌تواند در جهت رفع نقاط ضعف‌مان به کار روند استفاده کنیم.

- هر زمانی استراتژی ما مدل wt باشد ، یعنی نقاط ضعف (W) که یک عامل درونی فرد است با تهدید ها(T) که یک عامل بیرونی است همراه شوند ، باید یک حالت تدافعی برای خود ترسیم کنیم و این یک نوع استراتژی دفاعی‌ست؛ وقتی که به خاطر ضعف‌هایمان ممکن است از تهدیدها آسیب زیادی ببینیم. که اصلی ترین حالت عدم رسیدن به موفقیت ترکیب نقاط ضعف و تهدیدهاست. در این حالت باید به شدت در جهت ارتقا نقاط قوت خود گام برداریم و شاید نیاز باشد ساختاری که داریم را بشکنیم . برای رسیدن به موفقیت ما با دو عنصر مواجه هستیم یکی هدف و دیگری راه رسیدن به هدف است، اگر این شرایط (WT) برایمان اتفاق افتاد در وحله اول باید تلاش کنیم و راه همان را تغییر دهیم و از مسیرهایی که در آن نقاط قوتمان بیشتر از نقاط ضعفمان است استفاده کنیم در نهایت اگر نشد هدف را با انگیزش بالا تغییر دهیم ، شاید ما شرایط رسیدن به هدفی را که از قبل در ذهن پرورانده ایم را نداشته باشیم و فقط در ذهن رویا پردازی کرده ایم.

- هر زمانی استراتژی ما مدل st باشد ، یعنی نقاط قوت(S) که یک عامل درونی فرد است با تهدیدها (T) که عامل بیرونی است همراه شوند ، باید با استفاده از نقاط قوت‌، تهدیدات‌ را خنثی کرد


برای کسب موفقیت بهتر این است که مانند ماتریس بالا تمام نقاط قوت درونی ، نقاط ضعف درونی، فرصت های بیرونی و تهدیدهای بیرونی را یک به یک بنویسیم و برا اساس آن استراتژی خود را ترسیم کنیم ، که این اصل اول در هر برنامه ریزی مدون می باشد. و اگر با شناخت کلیه این عوامل پیش برویم یقینا موفق خواهیم شد.

نکته مهم این است که کلیه عوامل بستگی به توانایی ، انگیزه و تلاش فرد دارد، اینکه فرد به چه میزان توانسته نقاط قوتش را ارتقا دهد و نقاط ضعف را برطرف کند یا اینکه چگونه از فرصت ها استفاده کرده و به چه شکلی با تهدیدات مبارزه نموده است.

به هرحال قرار است برای رسیده به موفقیت تلاش شود در غیر اینصورت آن چیزی را که بدست می آوریم چندان جذابیتی برایمان نخواهد داشت.

مهدی برنج زاده

موفقیتمهدی برنج زادهجامعه شناسی
مهدی برنج زاده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید