شاید شما هم، به روزی فکر کنید که خانهی بزرگی در شهر خود داشته باشید و دو ویلای ساحلی بزرگ در شمال و جنوب کشور و شاید هم چند اقامتگاه تفریحی در بیرون کشور. سپس به یک صندلی چوبی کلاسیک که در کنار استخر یا آب دریا قرار گرفته و میتوان همزمان با آفتاب گرفتن، کمی مطالعه هم کرد.
این صحنهی رویایی را صرفاً در فیلمها میتوان دید. در دنیای واقعی افراد شکست خورده و ورشکستهای که از دست طلبکاران خود در گریز هستند، بیشتر این شانس را دارند که در سکوت و تنهایی، چنین لذتی را تجربه کنند!
کسی که در مسیر رشد و موفقیت قرار گرفته، احتمالاً در کنار آن صندلی چوبی، موبایل و لپ تاپ و اینترنت لازم خواهد داشت. او احتمالاً نمیتواند از این وسیلهها بیش از چند ساعت فاصله بگیرد. آرزویش این است که بتواند زمانی یک هفته گوشی موبایل خود را خاموش کند یا لپ تاپش را با خود نبرد.
هنوز کسانی را پیدا میکنید که میگویند اگر به سطح مطلوب موفقیت خود برسند، دیگر بیش از حد تلاش نمیکنند. آنها میکوشند از زندگی لذت ببرند. آنها افراد موفق و ثروتمند اطراف خود را به حرص و طمع متهم میکنند و معتقدند که دارایی آنها برای پشتیبانی از چند نسل بعدیشان هم کافی است. اما هنوز نمیتوانند متوقف شوند.