ویرگول
ورودثبت نام
mah dieh
mah dieh
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

چطوری سرمایه گذاری کنیم؟

دیشب داشتم فکر می کردم که چی شد من یکهو افتادم وسط شغل جدیدم؟ الان حدود 6 ماه است که در یک شرکت تحلیل داده مالی مشغول به کار هستم. من تخصصی در حوزه مالی ندارم جز یک دوره تحلیل تکنیکال که آن را هم همین امسال گذراندم و تجربه کمی در آن دارم. تا اینکه یادم افتاد اول سال کارهایی که دوست داشتم امسال انجام شان بدهم را برای خودم لیست کردم. یکی از گزینه ها آشنایی با بورس بود. من الان در حوزه تولید محتوا در این مجموعه فعالیت می کنم ولی در این مدت اطلاعات زیادی درباره سرمایه گذاری بدست آورده ام.

از قانون جذب و برنامه ریزی ذهنی من که بگذریم امروز با خودم فکر کردم برایتان درباره سرمایه گذاری بنویسم.

ما ایرانی ها از قدیم و ندیم همیشه سرمایه داری را با ملاکی می شناسیم مثلا پدر بزرگ خدابیامرز من کلی زمین برای وراث خودش به ارث گذاشته است و طبق صحبت هایی که بقیه می کنند قیمت ملک آن زمان ها این همه زیاد نبوده و خدابیامرز پول های اضافه اش را زمین و ملک می خریده.

نکته اصلی و اساسی در سرمایه گذاری فارغ از اینکه کجا باید سرمایه گذاری کرد، همین جمله آخر بند قبل است. یعنی اینکه وقتی قرار است سرمایه گذاری کنیم نباید به آن پول نیازی داشته باشیم. خیلی ها برای سرمایه گذاری در بازار بورس، طلا و یا دلار خانه و ماشین شان را فروخته اند و یا از هزینه های ضروری زندگی شان زده اند و وارد این بازار شده اند و متاسفانه عده زیادی ضررهای سنگینی کرده اند. اما دلیل این قصه چیست؟

حتما همه تان ماجرا ارزان شدن قیمت دلار و سکه زمان قطعنامه 998 را شنیده اید اینکه مردم زیادی سکته کردند و پول شان را از دست دادند. اما جالب است بدانید که فقط 3 ماه بعد از آن ماجرا مجدد قیمت طلا و دلار به همان قیمت قبل از قطعنامه برگشت!

بی نیازی به پول سرمایه گذاری دقیقا همین جاست که خودش را نشان می دهد، اگر کسی که پول را جایی سرمایه گذاری کرده است کمی صبر کند و توان چشیدن بالا و پایین بازار را داشته باشد سود خوبی نصیبش می شود.


اما بعضی ها نوسان گیر هستند، نوسان گیرها کارشان این است که به سود کم قانع اند و سریع از بازار خارج می شوند و البته لبه معاملاتی را رعایت می کنند (لبه معاملاتی یعنی اینکه بدانیم کی وارد بازار بشویم و کی خارج شویم) واضح است که دارم درباره نوسان گیرهای حرفه ای صحبت می کنم هستند افراد زیادی که به هوای نوسان گیری شروع به سرمایه گذاری کرده اند و متاسفانه موفق نشده اند.

اما برای موفقیت در بازار سرمایه یک اصل اساسی و مهم که شاید از دانش مالی هم مهم تر است کنترل روان است. کنترل روان یعنی اینکه بتوانیم بین ترس و حرص توازن ایجاد کنیم. یعنی یکهو هوا برمان ندارد که قرار است یک باره زندگی مان از این رو به آن رو بشود و از طرفی توانی تحمل ریسک را هم داشته باشیم.

برای سرمایه گذاری بازارهای مختلفی وجود دارد که تقریبا برای همه سنین و همه سلیقه ها تعریف شده اند. مثلا اگر شما توقع زیادی از سرمایه گذاری ندارید و از طرفی سرمایه گذاری بدون ریسک را بیشتر دوست دارید می توانید بروید سراغ صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت. صندوق های درآمد ثابت سودهی مشابه بانک دارند ولی ریسک شان نزدیک به صفر است.

صندوق های سرمایه گذاری سهامی برعکس درآمد ثابت ها، ریسک بالایی دارند ولی درآمد شان هم خیلی بهتر است

صندوق های سرمایه گذاری زیر نظر سازمان بورس کار می کنند و هیچ ربطی به نظام بانکی و موسسات و صندوق های قرض الحسنه ندارند. این را اینجا نوشتم چون خیلی ها صندوق های سرمایه گذاری را با صندوق های قرض الحسنه ورشکسته اشتباه می گیرند.

صندوق های سرمایه گذاری توسط افراد حرفه ای و خبره اداره می شوند ولی خب در همان حالت هم عملکرد صندوق ها در دوره های شش ماهه و سالانه از ابتدا تاسیس شان قابل بررسی است یعنی یک جور هایی کارنامه صندوق ها محسوب می شود.

بهترین روش سرمایه گذاری چیست؟


راستش را بخواهید بهترین روش سرمایه گذاری وجود ندارد! یعنی اینکه این سوال هم مثل همه سوالاتی که روش سنجش شان کیفی است همان پاسخ همیشگی را دارد که بهترین روش سرمایه گذاری برای چه کسی چیست؟
آدم به آدم ریسک پذیری اش فرق دارد شرایط زندگی متفاوتی دارد و متفاوت فکر می کند و ممکن است در شرایط مختلف تصمیم های متفاوت و پیچیده ای بگیرد. اما برای اینکه بدانیم انتخاب مان برای خودمان بهترین بوده است یا نه چندتا متر و معیار وجود دارد.

اول اینکه سرمایه گذاری نباید برای شما اضطراب و پریشانی ایجاد کند طوری که روی زندگی شخصی تان تاثیر بگذارد اگر در یک همچین شرایطی قرار دارید بدانید و آگاه باشید که میزان ریسکی که متحمل شده اید متناسب با میزان ریسکی که روان تان می تواند تحمل کند نیست.

دوم اینکه پاک بازی و خوش بینی زیادی نداشته باشید سبد خرید متوازنی ایجاد کنید و نهایتا 20 درصد از سرمایه تان را در بازارهای ریسک بالا سرمایه گذاری کنید اگر بیشتر از 20 درصد از سرمایه تان ریسکی است روی روش تان تجدید نظر کنید.

سوم اینکه سعی کنید تحلیل کردن را خودتان بیاموزید. مطالعه تحلیل افراد خبره و حرفه ای کار خوبی است اما اینکه بتوانید متوجه حد سود و زیاد خودتان بشوید و زمان خروج از بازار را بیابید را هیچ کس نمی تواند جز خود شما درست تشخیص بدهد پس حواستان به افراد سود جو باشد که با جو دادن در کانال ها و شبکه های اجتماعی فقط دنبال به دست آوردن سود شخصی هستند.

چهارم هم اینکه حواستان به سهم های همیشه سبز باشد. چون هر سر بالایی بلاخره سر پایینی دارد و دیر یا زود می ریزد و قرار نیست تا ثریا این سربالایی ادامه داشته باشد. پس حد سود برای خودتان مشخص کنید.

سرمایه گذاری برای من موضوع جالبی است و بعدا بیشتر درباره آن برایتان می نویسم. اگر سوالی دارید همین جا بپرسید حتما پیگیری می کنم و در حد توانم پاسخ می دهم. به قول بورسی ها موفق و پر سود باشید :)


سرمایه گذاریریسک سرمایه گذاریبورسصندوق سرمایه گذاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید