ویرگول
ورودثبت نام
خواهر پسر شجاع
خواهر پسر شجاع
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

وقتی ازکی به داد گرگ وال استریت میرسه!

تقلای جردن برای  رسیدن پشت فرمان
تقلای جردن برای رسیدن پشت فرمان
  • #بسپرش_به_ازکی
  • خب می خوام برات از "جردن بلفورت" بگم که عمده پولش رو از طریق بورس بدست میاره و رفته رفته تبدیل به یک ابرکلاهبردار میشه، کسی که بعدها لقب گرگ وال استریت رو بهش دادن!
  • جردن همراه یکی از دوستان صمیمی اش "دانی" اعتقاد داره که خوردن قرص آرام بخش متاکوالون ذهنشون و باز کرده و به اونا توانایی انجام هرکاری میده
  • اون روز وقتی فهمید مامور اف بی آی مدتی که کارهاش و زیر نظر داره و سعی داره حالا به طور علنی وارد صحنه رویارویی با جردن بشه
  • برای پیدا کردن ی راه حل و فرار از فشار عصبی با همون قرص سفید جادویی اوردوز میکنه، با پدرش تماس میگیره و همه چیز و براش تعریف میکنه.
  • پای تلفن احساس میکنه که تسلطی به عضله هاش نداره و نمیتونه حرف بزنه فقط ی صدا می شنوه که میگه "جردن ی لطفی بکن و پشت فرمون نشین"
  • خب جردن گوشی تلفن از دستش می افته و خودش هم پخش زمین میشه
  • مثل ی مارمولک میخزه روی زمین و میخواد هر جور شده سوار لامبورگینی سفید آخرین مدلش بشه
  • بالای پله های ساختمون افتاده و با خودش فکر میکنه اگه قِل بخورم میتونم برم پایین و سوار ماشین بشم همین کار و میکنه و بالاخره میشینه پشت رُل
  • از اینجا به بعد توصیف جردن از رانندگی خودش توی اون سکانس این شکلی: "تا خونه ام نیم مایل فاصله دارم و تا جایی که میتونم دارم آهسته رانندگی میکنم یعنی لاک پشت از من سریع تر می‌رسید، معجزه شد تا بالاخره زنده رسیدم خونه، هیچ آسیبی به من یا ماشینم نرسیده بود." چند ساعت بعد که روی مبل بیحال افتاده با صدای پلیس ها از خواب میپره اون و کشون کشون میبرن دم در و ازش میپرسن آقای بلفورت شما دیشب با ماشین رانندگی کرده بودید؟ جردن دم در ی لامبورگینی درب و داغون می بینه با خودش فکر میکنه عجب پس اونقدرها هم سالم نرسیده بودم و یادش میاد که موقع رانندگی با اون حال تقریبا به همه چی کوبیده بود و میگه معجزه شده بود که خودم زنده بودم و به کسی هم آسیب نزده بودم.
  • در نهایت به گفته جردن پلیس اون و برای سوال جواب به اداره آگاهی برد اما چیزی ازش پیدا نکرد.
  • فکر میکنی فردای اون روز چی میشه؟ یا اصلا چرا بلفورت نگران داغون شدن اون لامبورگینی عروسک نیست؟
  • درست فهمیدی چون اون لامبورگینی سفید برفی بیمه بدنه "ازکی" داره
  • اینجاست که ازکی به عنوان "ابرقهرمان بیمه ای" وارد فیلم میشه
  • بلفورت با ازکی تماس میگیره و ادعا میکنه که دیشب به خاطر نگرانی از حال زن باردارش خیلی تند به سمت خونه رانندگی میکنه و چندین بار با اجسام ثابت برخورد میکنه
  • ازکی هم به جردن میگه خیالت راحت باشه ما ی کارشناس می فرستیم برای ارزیابی ماشینت و بعد هم با توجه میزان بیمه ای که کردی بهت خسارت و پرداخت می کنیم.
  • خلاصه بعد از یکماه پول بیمه برای جردن واریز میشه
  • جردن دوباره با ازکی تماس میگیره و میگه چرا کمتر ریختین آخه کارشناس بازدید ی قیمت دیگه زده بود
  • ازکی میگه آره ولی مقداری که بیمه کرده بودی کمتر از قیمت ماشین بود یعنی "کم بیمه ای" بودی و قیمت ماشین هم به روز محاسبه شده بود خب می دونی تو ایران قیمت ها هم هر روز بالاتر می ره قیمت روز لامبورگینی هم در زمان محاسبه "ابرمیلیارد" تومن بوده و شما ماده 10 ای شدی و مبلغ کمتری برات واریز شده!
  • جردن بیچاره که دیگه اینجای کار و نخونده بود با ناراحتی گوشی و قطع میکنه و دوباره ی چندتایی از همون قرص ها رو می اندازه بالا ....


بسپرش_به_ازکیگرگ وال استریتدوستان صمیمیازکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید