تصویر برداری رنگی اکو داپلر یا اکو بافت (TDI) که از فناوری داپلر برای تعیین سرعت بافت به جای سرعت خون استفاده می کند، بیش از یک دهه است که به عنوان ابزاری بالینی برای تشخیص سوراخ قلب در بیماران سرطانی و تحت شیمی درمانی به کار گرفته می شود.
بزرگترین مزیت بالینی آزمایش داپلر بافتی تا به امروز ارزیابی عملکرد دیاستولیک بطن چپ بوده است. با اینکه تحلیل جریان خون گذرنده از دریچه میترال عملی شدن ارزیابی عملکرد دیاستولیک را ارتقا داده است، استفاده از این پارامتر به تنهایی کاربردی نیست زیرا با کاهش عملکرد دیاستولیک این پارامتر به صورت غیر خطی رفتار می کند.
یشترین کاربرد اکو بافت در تشخیص نارسایی عملکرد قلب در بیماران مختلف ، بخصوص شیمی درمانی است.
تکنیک هایی جهت تمایز الگو های عادی و غیر عادی پر شدن بطن چپ به وجود آمده اند اما احتمالا ساده ترین راهبرد اندازه گیری سرعت بافت آنولار (حلقوی) باشد.
در حالی که این پارامتر از تغییرات گسترده پره لود (پیش بار) در یک بطن عادی مستقل نیست اما به نظر می رسد که بسیار کمتر تحت تاثیر پره لود یک بطن آسیب دیده قرار می گیرد و برخلاف جریان گذرنده از میترال از حالت عادی خارج نمی شود. دومین کاربرد مرتبط اکو داپلر بافتی در فنون بالینی متداول ارزیابی فشار پر شدن بطن چپ می باشد.
ارزیابی موقت انقباض سیستولیک بطن چپ سومین کاربرد بالینی مهم داپلر بافتی است. از آنجایی که در نارسائی قلبی، بطن چپ بزرگ می شود هماهنگی عملکرد سیستولیک آن به صورت پیشرونده ای کمتر شده که خود با کاهش کفایت عملکرد بطن چپ در ارتباط است.
توسعه اخیر درمان هماهنگ سازی دوباره در نارسایی قلبی منجر به ارتقا ظرفیت ورزشی و کیفیت زندگی شده است اما تقریبا 20 درصد از بیماران در پاسخ به این درمان ناکام مانده اند. با اینکه اغلب مدت QRS در الکتروکاردیوگرافی به صورت گسترده در انتخاب بیماران کاندید این مداخله پر هزینه استفاده می شود اما به نظر می رسد استفاده از اکو داپلر بافتی جهت سنجش تاخیر بین هر کدام از دیواره ها راهبردی مناسب برای انتخاب بیماران و همچنین راهنمایی برای تعیین موقعیت لید های ضربانی دو بطنی می باشد.
مقدار سنجی منطقه ای و سراسری عملکرد سیستولیک بطن چپ اندیکاسیونی مهم برای اکو داپلر بافتی است که این مورد نیز در راس کاربرد های بالینی قرار دارد. مهم ترین محدودیت های عملی مرتبط با درجه بندی سرعت بافتی از قاعده تا نوک قلب و از یک سمت تا سمتی دیگر از قلب می باشند که نیازمند تعریف محدوده های عادی بوده و خود بسته به سن تغییر می کنند. کاربرد این تکنیک در حالت استراحت مشخص نیست.
با اینکه تنظیم جهت گیری انقباض به وسیله پرتو داپلر موضوعی مهم باقی می ماند و نگرانی ناشی از نویز سیگنال نیز ادامه خواهد یافت اما به دلیل اینکه تصویر برداری strain rate محدودیت های وسعتی و حرکات انتقالی را ندارد به نظر می رسد که تکنیک بهینه ای برای ارزیابی عملکرد منطقه ای باشد.عکس اکو قلب سالم
با این حال، سرعت سیستولیک یا جابجایی قاعده قلب، مخصوصا در هنگام توزیع شدن بین دیواره های متعدد، با کسر تخلیه قلب به خوبی ارتباط داشته و می تواند راهبردی موثر در ارزیابی پاسخ انقباضی قلب به ورزش باشد.
آخرین و شاید هیجان انگیز ترین کاربرد تکنیک اکو داپلر بافتی تشخیص اختلال تحت بالینی عملکرد بطن چپ است. نشان داده شده که گرادیان سرعت میوکارد در بیماران مبتلا به اختلال تحت بالینی عملکرد بطن چپ غیر عادی است و به نظر می رسد درجه غیر عادی بودن آن در بیماری های وراثتی از جمله آتاکسی فردریش با درجه ناهنجاری ژنتیکی در ارتباط باشد.
علاوه بر آن، سرعت های غیر عادی بافتی می توانند جهت تمایز بین هیپرتروفی پاتولوژیک بطن چپ و هیپرتروفی باشند که در بطن چپ ورزشکاران حرفه ای دیده می شود. یک کاربرد هیجان انگیز این مورد تشخیص بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی هیپرتروفیکی بوده که بیماری آن ها تشخیص داده نشده، سابقه خانوادگی بیماری داشته و ژنوتیپی غیر عادی دارند.
به دلایل مشابه، اکو داپلر بافتی در تشخیص رد پیوند و نقص های پیش بالینی بطن چپ در هنگام حضور ضایعات دریچه های نارسا موثر می باشد. در تمامی این شرایط، تاثیر گذاری اکو داپلر بافتی به ارتباط آن با میزان فیبروز بطنی بسیار وابسته است. همچنین، این تکنیک در تشخیص بیماری های قلبی تحت بالینی (برای مثال: ارزیابی بازتاب از میوکارد) نسبت به روش های پیشین راهبردی را ارائه می دهد که از نظر بالینی عملی تر می باشد. کاربرد های بالینی اکو داپلر بافتی در ارزیابی عملکرد دیاستولیک بطن چپ، شرایط بار قلب و هماهنگی این بطن از مرحله آزمایشگاهی به فنون بالینی رسیده است.
پیشرفت های بیشتر مخصوصا در زمینه تصویر برداری strain rate با استفاده از این تکنیک جهت مقدار سنجی عملکرد سیستولیک بطن چپ بدست خواهند آمد.
دکتر آرزو خسروی متخصص قلب و عروق و فوق تخصص اکوکاردیوگرافی