در پست قبلی از مسالهی روزهداری مادران شیرده گفتم. ا زاینکه مادران در شرایط شیردهی باید به وظیفهی خطیری بپردازند که خلقت بر عهده ی آنها قرار داده است و مسالهی تشریع مانع انجام آن نشود. این حکم از جمله احکامی است که زنان به خصوص اگر شیردهی را از سر گذرانده باشند و با آن تجربه ای زیسته داشته باشند، شایستگی استنباط آن را دارند.
من به توانایی زنان در استنباط فقه قائلم. از این برتر به توانایی انحصاری استنباط زنان در برخی پرسش های فقهی که ناظر بر زیست زنانه است. این موضوع از جملهی همین موارد است. مردان که تجربهای در شیردهی نداشته اند و امکان درک شرایط جسمی و روحی زنی که نوزادی را شیر میدهد ندارند، چگونه توان درک موضوع چنین حکمی را دارند که بتوانند حکم را از منابع استنباط کنند؟