mahdif80
mahdif80
خواندن ۲ دقیقه·۹ روز پیش

خاطره ی من از رفتن به دفتر رئیس جمهور

  • دیروز به تهران رفتم . داستانش رو میزارم بعد از این وبلاگ براتون میگم ولی بزرگ ترین اتفاقی که در این سفر استاد رو براتون مینویسم و امیدوارم دوست داشته باشید .شب بود دلتنگ تهران شدید شدیدا . سریعا به سایت خرید بلیط قطار رفتم و دو بلیط برای رفت و برگشتم خریدم . رفت ساعت 9 صبح و برگشت9ونیم شب. از ایستگاه راه آهن مترو سوار شدم و به سمت میدان حر رفتم .(آدرسش رو نداشتم . تماس گرفتم با نهاد ریاست جمهوری و اونها بهم آدرس دادن) میدان حر پیاده شدم . وقتی اومدم بیرون خانه ی قدیمی توجهم رو جلب کرد . از چند نفر آدرس پرسیدم و وارد پاستور شدم . از همون اول ماشین هایی به رنگ مشکی و پلاک های عجیب نظرم رو جلب کرد . برات سوال شده که چرا رفتم اون محل ؟ میخواستم بگم من طراح گرافیکم و میخوام که طراح رئیس جمهور باشم . میدونم شایدخندت بگیره ولی خب چیزیه که دوست داشتم و میخواستم حتی اگه نمیشه و دور از انتظاره حداقل تلاشم رو کرده باشم.در خیابان پاستور تا به محوطه ی دفتر پزشکیان 4 ایست بازرسی هست . از اولی رد شدم . از دومی رد شدم ولی ازسومی نتونستم دیگه . شاید واست سوال باشه اون دوتارو چطوری رد کردم . بهشون میگفتم برای چه کاری اومدم و اونها هم میخندیدن و میگفتن رد شو . ولی وقتی رفتم به باجه ی دوم گفت کجا میخوای بری و پیش کی ؟ نمیدونستم و گفت برو از اطلاعات کنار بپرس . مرد بد اخلاقی اونجا بود که هرچی میگفتم . سرش پایین بود و جلو تر از اینکه سوال بپرسم میگفت نمیدونم . نمیشه . نمیدونم . نمیدونم .بهش گفتم چرا اینطوری صحبت میکنین ؟ چون یکدقیقه از تایمت گذشته دیگه نمیتونی جواب بدی ؟ اون همچنان میگفت نمیدونم . دیگه دیدم مردم دارن نگاه میکنن اومدم بیرون . رفتم پیش سرباز و گفتم اینا چرا اینطورین و ... گفت برا اون دفتر . رفتم و دیدم خانم بد اخلاق تر با سن حدود 45 وقتی درخواستمو شنید گفت برو از اینجا . نمیدونم برای اولین بار نترس شده بودم از بازداشت و... گفتم نمیریم اینقدر میشینم اینجا تا جوابمو بدید . کلی بهم تشر زد و وقتی داشتم میرفتم ازش خداحافظی کردم و اونم از زیر عینک مشکیش گفت برو دیگه اینطرفا پیدات نشه . با نا امیدی کامل در حال برگشت بودم ولی این درحالی بود که خودم رو در لول دیگه ای میدیدم . هم سن من اونجا نبود و من فقط برای هدفم میجنگیدم و از این خوشحالم .


رئیس جمهورپزشکیانتهرانایرانخودکشی
دیشب دردامو ریختم تو دریا نهنگا خودکشی کردن...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید