پس از دیده شدن روند روبهرشد ویروس کرونا از اواسط خردادماه؛ دولت بالاخره تصمیم گرفت که ماسک زدن را در محیطهای سربسته و تجاری از 15 تیر اجباری کند.
با توجه به این که بروز نشانههای بیماری کرونا از زمان مبتلا شدن بین 2 تا 14 روز (معمولا 5 روز) طول میکشد و معمولا یه هفته هم تا وخیم شدن حال و نیاز به تست دادن طول میکشد، انتظار اولیه این بود که بعد از سه هفته اولین نشانههای کاهش رو ببینیم و آمار هرچند با یه شیب کند ولی کاهشی شود.
جدول بالا آمار افراد بستری شده در 5 هفته اخیر است. به نظر میرسد که روند تقریبا نزولی از هفته سوم که انتظار داشتیم شروع شده است و کاهش 10 درصدی بستری رو در دو هفته اخیر شاهد بودیم. اما باید منتظر هفته های آتی هم باشیم ببینیم این روند ادامه پیدا میکند یا خیر.
اگر روند کاهش ده درصدی افراد بستری ادامه پیدا کند، احتمالا اواخر مهر ماه به شرایط اواخر اردبیهشت امسال میرسیم.
حتما شما هم داستان دو پیرایشگر آمریکایی رو شنیدهاید؛ در روز 23 اردیبهشت، پیرایشگر الف دچار نشانه های بیماری کرونا شد و تا روز 31 اردیبهشت به کار کردن ادامه داد تا زمانی که تست کرونای مثبت به دستش رسید. در روز 26 اردیبهشت نیز پیراشگر ب که در همان سالن کار میکرد و با پیرایشگر الف ارتباط داشت دچار نشانه های مریضی کرونا شد و او نیز 2 خرداد جواب تست مثبت کرونا خود را دریافت کرد. در این 10 روز، مجموعا 139 فرد به این سالن مراجعه کردند و زیر دست این دو پیرایشگر قرار گرفتند که هیچ کدام از آنها به بیماری کرونا مبتلا نشدند. تمامی مشتریها و پیرایشگرها از ماسک استفاده کرده بودند.
از میان این 139 نفر، با 104 نفر از آنها مصاحبه انجام شد. 47 درصد این افراد ماسک پارچهای استفاده کرده بودند، 46 درصد ماسک جراجی معمولی، 5 درصد هم ماسک N95 و 2 درصد نیز نوع ماسک خود را به یاد نیاوردند. میانگین زمانی که مشتریها در سالن حاضر بوده اند نیز 20 دقیقه بوده است.
از میان نزدیکان این دو پیرایشگر نیز از 6 نفر تست گرفته شد که 4 نفر از نزدیکان پیراشگر الف که در یک خونه زندگی میکردند همگی تستشان مثبت شد و از 2 نفر نزدیکان پیرایشگر ب، هیچ کدام به کرونا مبتلا نشدند.
این یکی از صدها شواهدی هست که در این 6 ماه اخیر به دست آمده است که ماسک زدن از شیوع ویروس کرونا جلوگیری میکند. تجربه موفق کشورهای شرق آسیا همچون ژاپن، کرهجنوبی، ویتنام و هنگکنگ نیز همگی موثر بودن ماسک در شیوع کرونا را تایید میکنند.
اما اینکه کاهش روند بستری در کشور ما با آمار 70 درصدی ماسک که دولت اعلام کرده است تطابق دارد یا خیر خود سوال دیگریست.
اول از همه باید دقت کنیم که در حال حاضر ده درصد کاهش هفتگی هم اتفاق بسیار خوبیه و کاملا برای ادامه ماسک زدن عمومی متقاعدکننده است. اما اگر به جای 10 درصد کاهش هفتگی، به ارقامی مثل 20 درصد برسیم، ویروس کرونا تا اواخر مهر به طور کامل تحت کنترل قرار میگیرد. چه باعث میشود که کاهش آمار کرونا در ایران سرعت بیشتری نگیرد؟
صادقانه باید بگویم که نمیدانم و در واقع هیچکس نمیداند. تازه 6 ماه است که ویروس کووید19 را شناختهایم و چیزهایی که ازش میدانیم تقریبا نزدیک به صفر است و هرچی هست گمانهزنی و استناد به آمار این 6 ماه گذشته است. اما موارد زیر توضیحات محتملی برای سوال بالا میباشند.
1- ماسک تضمینی برای پیشگیری از کرونا نیست:
چیزی که تا الان میدانیم این است که ماسک در فواصل خیلی نزدیک (مثلا 30 سانتیمتر) و مدت زمان های طولانی در معرض بیماری بودن (مثلا بالای ده دقیقه) در محیط های بسته و مخصوصا بدون تهویه عملکرد تضمینی ندارد و هرچه مدت زمان در معرض بودن بیشتر و فاصله کمتر شود، احتمال مبتلا شدن خیلی بالا میرود. به همین دلیل است که پاساژگردی، رستوران و کافه رفتن در شرایط فعلی کاری کاملا احمقانهست. یک ساعت در محیط بسته رستوران ممکن است باعث شود که بیماری را از فردی در فاصله چندین متری خود وابگیرید در حالی که تصور میکنید ماسک یک صخره نفوذناپذیر در مقابل بیماری است.
قریب به اتفاق کسانی که به کرونا مبتلا میشوند در محیطهای بسته خانه و کار هنگامی که به سالم بودن فرد هماتاقی خود اطمینان دارند و بدون ماسک با یکدیگر مراوده میکنند به این بیماری مبتلا میشوند. اتفاقی که من این یک ماه اخیر مشاهده کردم این بوده که سختگیری مردم برای ماسک زدن در محیطهای باز گاهی بیشتر از محیطهای بسته است در حالی که تقریبا تمامی شیوعهای گسترده در محیط های بسته اتفاق افتادهست. از رفتن به مهمانیهای خانوادگی و دوستانه، عروسی و تولد با صراحت اجتناب کنید. با سرعت فعلی شیوع کرونا در ایران و یه حساب سرانگشتی میتوان انتظار داشت که در یک جمع دهنفره، 30 درصد احتمال دارد که یک نفر کرونا داشته باشد. در یک جمع 50 نفره، میتوان احتمال داد که حداقل یک نفر کرونا دارد و... . با خود حساب کنید که آیا ارزش دارد که جان خودتان و اعضای خانواده خود که احتمالا افراد مسن در آن وجود دارد رو اینقدر به خطر بیاندازید. (+)
اگه خوششانس هستید که بتوانید در خانه کار کنید که تا جای ممکن از خانه خارج نشوید. اگر امکانش وجود دارد فعلا همیشه از ماشین شخصی و تاکسی دربست استفاده کنید. اما اگر راه دیگری جز استفاده از مترو و اتوبوس ندارید حتما ماسک بزنید، از شیلد محافظتی استفاده کنید و در واگنی که فرد بدون ماسک وجود دارد نشینید و از تمامی افراد فاصله حداقل یک متری بگیرید. (یا یک صندلی در میان)
ماسک زدن اگر همراه با شستشوی پیوسته دستها، رعایت فاصله دو متری و ترک سریع مکانهای سربسته باشد میتواند قطع به یقین زنجیره شیوع کرونا را به سرعت قطع کند.
2- تجمعات در مکانهای سربسته
همانطور که گفته شد تقریبا تمامی شیوعهای گسترده کرونا که از آن اطلاع داریم در محیطهای سربسته اتفاق افتاده است. به عنوان مثال میتوان به بیمار «شماره 31» کره جنوبی اشاره کرد. در روز 29 بهمن 1398، 31امین بیمار مبتلا به کرونا در کره جنوبی شناسایی شد. این فرد محترم که مذهبی مسیحی بوده است، پس از بروز علائم خود را قرنطینه نکرده است و به مراسم های کلیسا رفته است. دولت کرهجنوبی 70 مورد قطعی کرونا را به حضور این فرد در کلیسا مرتبط دانسته است. از میان 4400 نفری که به آن کلیسا رفتوآمد داشته اند، 544 نفر از خود علائم مشکوک به کرونا نشان داده اند. شواهد در ایران و جهان نشان میدهد که این تجمعات اَبَرناقل باعث شروع افسارگریخته کرونا شدهاند و در واقع قانون بعید نیست که قانون 80-20 اینجا هم برقرار باشد. 80 درصد انتقال های کرونا توسط 20 درصد افراد ناقل صورت گیرد.
آزمونهای کنکور متاسفانه قابلیت این را دارند که در برخی شعب باعث ایجاد یک مکان ابرناقل شوند. مساجد و هیئتهای عزاداری محرم هم این قابلیت رو دارند. محرم و آزمونهای سراسری پیش روی ما قرار دارند و هر اقدامی (با هر «پروتکل» نیمبندی) جز برگزاری در محیطهای سرباز و با فاصله دو متری و ماسک میتواند تمام زحمت ماسک زدن این یک ماه رو از بین ببرد و دوباره شرایط ما رو بحرانی کند.
3- وضعیت اسفبار تستگیری کرونا در ایران
در چند ماه اخیر ظرفیت تستگیری کرونای ایران ثابت و روزی 25 هزارتا بوده است. اصلی ترین دلیل ثابت بودن ابتلای 2500 نفر روزانه به کرونا همین مسالهست و عملا آمار ابتلای روزانه در ایران را بیمعنی کرده است و استناد به آن برای تقریبا هیچ کاری به درد نمیخورد. آمار بستری روزانه و مرگومیر میتواند به ما کمک کند تا با توجه به آمار کشورهایی که برای شهروندان خود احترام بیشتری قائل هستند و آمار دقیقتر و جامعتری ارائه میکنند حدس های تقریبا نزدیکی درباره شرایط ایران بزنیم.
در حال حاضر به طور متوسط سه روز طول میکشد تا جواب تستها داده شود که فاجعهاست. فردی که تست میدهد در صورتی که مبتلا به کرونا نباشد در این فاصله میتواند به کرونا مبتلا شود و با جواب تستی که چند روز بعد دریافت میکند مطمئن باشد که مبتلا نیست و با خیال راحت به ابتلای افراد دیگه ادامه بدهد. یا فرد مبتلا در فاصله دریافت تست مثبت خود میتواند افراد خیلی زیادی را مبتلا کند.
تستهای سریع زیر 24 ساعت همراه با ردگیری سریع و جدی نزدیکان و اجبار آنها برای تست دادن و قرنطینه اگر به اندازه ماسک همگانی موثر نباشد، کمتر نیست. کرهجنوبی که همراه با ایران شروع بحران رو تجربه کرد، به این شکل و به همراه ماسک همگانی توانست در یک ماه کرونا را مهار کند در حالی که ما 6 ماه اندرخم یک کوچهایم. در شرایط کنونی، تنها از کسانی تست گرفته میشود که درصد خیلی زیادی از آنها یک هفته از ابتلای آنها گذشته است و از فاصله چند متری یک دکتر حاذق میتواند ابتلای او به کرونا را با دقت خوبی حدس بزند. شاید اگر در ماههای اخیر به جای شو اهدای ماسک و کیت تست به کشورهای ابرقدرت، فکری به حال تقویت زیرساخت تستگیری کشور خودمان کرده بودیم، کار هرگز به اینجا نمیکشید و دهها هزارنفر تا الان فوت نکرده بودند.
4- جلوگیری از رشد نمایی شیوع کرونا
یکی از فرضیههایی که برای کاهش کمسرعت شیوع کرونا با وجود ماسک زدن تقریبا همگانی وجود دارد این است که ماسک زدن شاید در دو هفته اخیر تنها توانسته باشد شیوع افسارگریخته کرونا را کمسرعتتر کرده باشد و تنها سرعت آنرا ثابت نگه داشته باشد. به شکل خیلی ابتدایی اگر بخواهیم این ایده را نشان دهیم؛ باید به این موضوع اشاره کنیم که از هفته اول خرداد تا 15 تیر، تعداد افراد بستری در کشور هفتهای 15 درصد رشد داشته است و اگر این روند به همین شکل ادامه میکرد این هفته میانگین روزی 2400 بستری رو ثبت میکردیم و احتمالا تا دو ماه دیگر هم به ایمنی جمعی نزدیک میشدیم و کمکم شاهد کاهش «ارگانیک» کیسها میشدیم. اتفاقی که در نیویورک، استکهلم و تا حدودی لندن قابل مشاهدهست. نتیجه این سیاست در جاهای مخصوصا پرجمعیت یا کمترتوسعهیافته، چند برابر شدن نرخ مرگ مبتلایان به خاطر فشار غافلگیرکننده به بیمارستانها و کمبود تختهای بیمارستانی است.