کتاب قورباغهات را قورت بده، ۲۴ فصل دارد و هرفصل یک نکته کلیدی در مدیریت زمان و استفاده بهینه از آن به شما خواهد آموخت. فصلهای این کتاب به صورت زیر هستند:
فصل دوم: هر روز را از قبل برنامهریزی کنید
فصل سوم: برای همهچیز از قاعده ۸۰/۲۰ استفاده کنید
فصل چهارم: نتایج کار را در نظر داشته باشید
فصل پنجم: از قانون کفایت اجباری پیروی کنید
فصل ششم: همواره از روش ABCDE استفاده کنید
فصل هفتم: روی حوزههای نتایج کلیدی تمرکز کنید
فصل هشتم: پیش از آنکه کارتان را شروع کنید، کاملا آماده شوید
فصل نهم: مهارتهای کلیدیتان را ارتقا دهید
فصل دهم: استعدادهای ویژه خودتان را ارتقا دهید
فصل یازدهم: محدودیتهای کلیدی خود را بشناسید
فصل دوازدهم: هر بار یک بشکه نفت را نشانه بگیرید
فصل سیزدهم: خودتان را تحت فشار قرار دهید
فصل چهاردهم: توانهای شخصی خود را به بیشترین حد برسانید
فصل پانزدهم: خودتان را به کار وادار کنید
فصل شانزدهم: تعلل سازنده و مصلحتی را تمرین کنید
فصل هفدهم: هدف مهم را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید
فصل هجدهم: وقت بسیار زیادی برای خود ایجاد کنید
فصل نوزدهم: احساس فوریت و اضطرار در خود ایجاد کنید
فصل بیستم: هر بار فقط روی یک کار مهم دستبهکار شوید
فصل بیست و یکم: نتیجهگیری: جمعبندی تمام اصول موفقیت
ناپلئون هیل: مشخص بودن هدف شرط اصلی موفقیت است؛ بدانید چه میخواهید و شدیداً خواستار رسیدن به آن باشید.
قبل از شروع به «قورباغه خوردن»، هدف خود را دقیق تعیین کنید تا راحتتر بر تنبلی غلبه کنید و سریعتر کارها را انجام دهید.
قانون: یكي از بدترین راهھاي استفاده از وقت آن است كھ كاري را كھ بھ ھیچ وجھ لازم نیست بھ بھترین وجھ انجام دھیم.
استفن کاوی: پیش از آنكه بالا رفتن از نردبان موفقیت را شروع کنید، ابتدا مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه دادهاید.
هدف خود را روی کاغذ بیاورید تا شفاف و ملموس شود؛ اهداف نوشته نشده فقط آرزو هستند و باعث سردرگمی و اشتباه میشوند.
برای هر هدف مهلت مشخص تعیین کنید تا فوریت ایجاد شود و کارها به تعویق نیفتند.
فهرستی از تمام کارهایی که برای رسیدن به هدف لازم است تهیه کنید و هر چیز جدیدی که به ذهن میرسد به آن اضافه کنید.
فهرست را به برنامه عملیاتی تبدیل کنید؛ کارها را اولویتبندی کرده و به ترتیب انجام دهید تا رسیدن به هدف آسانتر شود.
فوراً کار را بر اساس برنامه شروع کنید؛ برنامه متوسط که اجرا شود بهتر از برنامه عالی بدون اقدام است.
هر روز قدمی به سوی هدف بردارید و فعالیتهای مهم را در برنامه روزانه بگنجانید، حتی اگر کم باشد.
ثبات قدم و استواری باعث تبدیل شدن به فردی فعال و موفق میشود؛ اهداف نوشته شده سوخت و انرژی آتشدان موفقیت هستند و هر چه روشنتر و بزرگتر باشند انگیزه بیشتری ایجاد میکنند.
آلن لاکین: برنامهریزی یعنی آوردن آینده به زمان حال؛ هر روز از قبل برنامهریزی کنید تا همین الآن بتوانید کاری برای آن انجام دهید.
قورباغه بزرگ خود را لقمه لقمه بخورید: یعنی ابتدا آن را به فعالیتهای کوچک تقسیم کنید و با اولین قدم شروع کنید.
آلِکس مَک کِنزی: وارد عمل شدن بدون برنامهریزی علت همه شکستهاست؛ برنامهریزی قبل از شروع کار بسیار مهم است.
برنامهریزی باعث افزایش بازدهی نیروهای جسمی، عاطفی و ذهنی میشود و صرف چند دقیقه برای آن میتواند تا دو ساعت در طول روز صرفهجویی ایجاد کند.
فرمول 6P: Proper Prior Planning Prevents Poor Performance — برنامهریزی قبلی مناسب مانع عملکرد ضعیف میشود.
از یک فهرست اصلی، ماهیانه و هفتگی استفاده کنید تا ایدهها و وظایف خود را منظم کرده و فعالیتها را به ترتیب انجام دهید.
هر روز، لیست روزانه خود را مشخص کنید و هنگام انجام کارها، کنار فعالیتهای تمامشده تیک بزنید تا پیشرفت ملموس شود.
پیشرفت مداوم باعث انگیزه و انرژی بیشتر، افزایش خلاقیت و قدرت تصمیمگیری میشود و کمک میکند بر تنبلی غلبه کنید.
قانون 10/90: ده درصد زمان صرف شده برای برنامهریزی اولیه معادل نود درصد از زمان صرفهجویی در هنگام انجام کارهاست.
وقتی کارهای روزانه از قبل برنامهریزی شده باشند، شروع، ادامه و اتمام کار آسانتر و سریعتر میشود و احساس قدرت و توانایی افزایش مییابد.
آلن لاکین: برنامهریزی یعنی آوردن آینده به زمان حال؛ هر روز از قبل برنامهریزی کنید تا همین الآن بتوانید کاری برای آن انجام دهید.
قورباغه بزرگ خود را لقمه لقمه بخورید: یعنی ابتدا آن را به فعالیتهای کوچک تقسیم کنید و با اولین قدم شروع کنید.
آلِکس مَک کِنزی: وارد عمل شدن بدون برنامهریزی علت همه شکستهاست؛ برنامهریزی قبل از شروع کار بسیار مهم است.
برنامهریزی باعث افزایش بازدهی نیروهای جسمی، عاطفی و ذهنی میشود و صرف چند دقیقه برای آن میتواند تا دو ساعت در طول روز صرفهجویی ایجاد کند.
فرمول 6P: Proper Prior Planning Prevents Poor Performance — برنامهریزی قبلی مناسب مانع عملکرد ضعیف میشود.
از یک فهرست اصلی، ماهیانه و هفتگی استفاده کنید تا ایدهها و وظایف خود را منظم کرده و فعالیتها را به ترتیب انجام دهید.
هر روز، لیست روزانه خود را مشخص کنید و هنگام انجام کارها، کنار فعالیتهای تمامشده تیک بزنید تا پیشرفت ملموس شود.
پیشرفت مداوم باعث انگیزه و انرژی بیشتر، افزایش خلاقیت و قدرت تصمیمگیری میشود و کمک میکند بر تنبلی غلبه کنید.
قانون 10/90: ده درصد زمان صرف شده برای برنامهریزی اولیه معادل نود درصد از زمان صرفهجویی در هنگام انجام کارهاست.
وقتی کارهای روزانه از قبل برنامهریزی شده باشند، شروع، ادامه و اتمام کار آسانتر و سریعتر میشود و احساس قدرت و توانایی افزایش مییابد.
اُریسون سووت ماردِن: میزان موفقیت فرد بستگی به توانایی او در تمرکز همه نیروهایش در یک کانال واحد دارد.
نشانه تفکر برتر انسان، پیشبینی درست پیامدهای انجام یا انجام ندادن کارهاست؛ اهمیت هر فعالیت با پیامدهای بالقوه آن تعیین میشود.
دکتر ادوارد بانفیلد (دانشگاه هاروارد): داشتن دید بلندمدت مؤثرترین عامل پیشرفتهای جمعی و اقتصادی است؛ افق زمانی شما تأثیر چشمگیری بر رفتار و انتخابها دارد.
قانون: تفکر درازمدت تصمیمگیریهای کوتاهمدت را بهبود میبخشد.
افراد موفق برای آینده خود جهتگیری روشنی دارند و انتخابها و رفتارهای امروز را با اهداف بلندمدت همراستا میکنند؛ این باعث میشود اولویت کارهای مهم و ضروری روشن شود.
کارهای غیر مهم یا غیرضروری تأثیر بلندمدت ناچیزی دارند؛ قبل از انجام هر کار بپرسید: «انجام دادن یا ندادن این کار چه تأثیر بلندمدتی خواهد داشت؟»
قانون: آیندهنگری فعالیتها و کارهای فعلی ما را تحت تأثیر قرار میدهد و غالباً تعیینکننده فعالیتهای کنونی ماست.
افراد موفق لذتهای کوتاهمدت را به تأخیر میاندازند و با کار و تلاش به نتایج ارزشمند آینده میرسند؛ افراد ناموفق بیشتر به خوشیها و لذتهای آنی میاندیشند.
دنیس وتیلی (سخنران): افراد ناموفق به کارهایی میپردازند که فقط تنش و ناراحتی را رفع میکنند، اما افراد موفق کارهایی انجام میدهند که آنها را به اهدافشان میرساند.
انگیزه واقعی از درک پیامدهای مثبت بالقوه هر کار ناشی میشود؛ هرچه این پیامدها روشنتر باشد، انگیزه برای غلبه بر تنبلی و انجام سریعتر کار بیشتر میشود.
ویلیام ماتئوس: نخستین قانون موفقیت، تمرکز است؛ همه نیروهای خود را روی یک نقطه متمرکز کنید و از مسیر منحرف نشوید.
هرچه پیش از شروع کار روی برنامهریزی و اولویتبندی فکر بیشتری بگذارید، کارهای مهم سریعتر به اتمام میرسند و انگیزه برای غلبه بر تنبلی بیشتر میشود.
روش الف ب پ ت ث: تکنیک قدرتمند برای اولویتبندی کارها:
الف: کارهای بسیار مهم که باید حتماً انجام شوند (قورباغههای بزرگ). اگر بیش از یکی بود، با الف-1، الف-2 و … اولویتبندی کنید.
ب: کارهایی که باید انجام شوند اما عواقبشان شدید نیست (بچهقورباغهها). نباید قبل از اتمام کارهای الف به آنها پرداخت.
پ: کارهایی که انجام دادنشان خوب است اما انجام ندادنشان عواقبی ندارد.
ت: کارهایی که میتوان به دیگران محول کرد تا وقت بیشتری برای موارد الف پیدا شود.
ث: کارهایی که میتوان حذف کرد بدون ایجاد تغییر واقعی، اغلب کارهایی که از روی عادت یا علاقه انجام میشوند.
مهمترین نکته: بلافاصله پس از تعیین لیست، برای الف-1 دست به کار شوید و تا اتمام آن ادامه دهید.
استفاده از نیروی اراده برای شروع و ادامه کار الف-1 ضروری است؛ قورباغه را کاملاً قورت دهید و تا اتمام آن دست نکشید.
توانایی تجزیه و تحلیل لیست و مشخص کردن الف-1 سکوی پرشی برای موفقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس و سربلندی است.
پرورش عادت تمرکز روی مهمترین کار، باعث میشود کارایی شما از اطرافیان بیشتر شود.
تمرکز کامل تواناییهای جسمی و ذهنی، قدرت حل مسئله را چند برابر میکند. (نرمن وینسنت پیل)
همیشه از خود بپرسید: «چرا این کار را انجام میدهم؟»؛ روشن بودن پاسخ، کلید ارتقاء و حقوق بهتر است.
اهداف اصلی، ستون فقرات موفقیت شما در هر شغل هستند و عدم دستیابی به آنها به عملکرد کلی آسیب میزند.
هر فرد باید اهداف اصلی حوزه مسئولیت خود را مشخص و آنها را با مدیر و همکاران همراستا کند.
عملکرد ضعیف در هر هدف اصلی، حتی اگر در بقیه زمینهها عالی باشید، میتواند موفقیت شما را محدود کند.
قانون: نقطهای که در آن ضعیف هستید، جایی است که باید تواناییها و مهارتهای خود را بهکار بگیرید.
انجام کارهای مهم در حوزههای ضعیف، انگیزه و تسلط شما را افزایش میدهد و از تنبلی جلوگیری میکند.
هر کسی میتواند مهارتهای لازم را یاد بگیرد و در حوزههای اصلی عملکرد عالی داشته باشد.
سریعترین راه برای انجام مؤثر کار، دستیابی به عملکرد عالی در اهداف اصلی است.
تمرکز روی اهداف اصلی، مهمترین کاری است که میتوانید در زندگی حرفهای خود انجام دهید.
تمرکز واقعی یعنی دقت و توجه کامل روی یک موضوع واحد (کُمار).
قانون تشخیص ضرورت میگوید: هیچوقت برای همه کارها وقت کافی نیست، اما همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی هست.
برای مدیریت زمان، سه سؤال کلیدی باید از خود پرسید: مهمترین کارهای شما کدامند، چه کاری فقط شما میتوانید انجام دهید (پیتر دراکر)، و بهترین استفاده از وقت حال حاضر چیست.
واقعیت این است که هر فرد نمیتواند همه عقبافتادگیها را جبران کند و باید تمرکز روی کارهای اصلی باشد.
پاسخ روشن به این سوالات به شما امکان میدهد کارها را اولویتبندی کنید، بر تنبلی غلبه کنید و بیشترین تأثیر را در شغل و زندگی خود ایجاد کنید.
قانون: کارهایی که از همه مهمتر هستند نباید قربانی کارهای غیرضروری شوند.
تمرکز روی بزرگترین و باارزشترین «قورباغهها» تضمین میکند که انرژی و وقت شما صرف موثرترین فعالیتها شود.
قبل از شروع هر کاری، مقدمات و ابزارهای لازم را کاملاً آماده کنید (خیمز تی. مککی).
آمادهسازی محیط کار و وسایل مورد نیاز باعث میشود کار با میل و رغبت بیشتری شروع شود و تنبلی کمتر شود.
مرتب و تمیز بودن میز و محیط کار، و اطمینان از راحتی صندلی و قرارگیری پاها روی زمین، بهرهوری را افزایش میدهد.
تکنیک «قورت دادن قورباغه» شامل آماده کردن تمام مواد و اطلاعات پیش از شروع است تا بتوانید سریع و مؤثر کار را شروع کنید.
بسیاری از پروژهها و ایدههای مهم به دلیل عدم برداشتن قدم اول یعنی آماده کردن مقدمات، هرگز انجام نمیشوند.
الگوگیری از افراد موفق و رفتار کردن مثل شخصیتی کارآمد و مؤثر باعث میشود فرآیند شروع کار روانتر و پیوستهتر باشد.
اولین قدم این است که فقط یک کار جلوی دیدتان باشد و با تمرکز کامل آن را آغاز کنید و تا پایان ادامه دهید.
یکی از دلایل اصلی تنبلی، احساس ناتوانی و ضعف مهارت در انجام کارهاست. هرچه مهارت بیشتر شود، شروع کار راحتتر خواهد شد.
برای موفقیت باید مدام یاد بگیرید و مهارتهای اصلی شغلیتان را بهروز نگه دارید؛ در غیر این صورت عقب میافتید.
یادگیری مستمر باعث افزایش اعتمادبهنفس، انگیزه و سرعت عمل در انجام کارها میشود.
مشخص کنید کدام مهارتها برای شغلتان حیاتیتر است و برنامهای برای تقویت مداوم آنها بچینید.
هر مهارتی را که دیگران یاد گرفتهاند، شما هم میتوانید یاد بگیرید؛ محدودیتها اغلب ذهنیاند.
هر روز ۳۰ تا ۶۰ دقیقه مطالعه حرفهای داشته باشید و خود را در معرض محتواهای آموزشی قرار دهید.
در سمینارها، دورهها و کارگاههای تخصصی شرکت کنید و همیشه جلو بنشینید و یادداشت بردارید.
زمان رانندگی را به دانشاندوزی صوتی تبدیل کنید و از این ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت سالانه بهره ببرید.
هرچه بیشتر بیاموزید، سرعت و ظرفیت یادگیری شما نیز بالاتر میرود؛ ذهن هم مثل عضله با تمرین قوی میشود.
تصمیم بگیرید که برای همیشه یک شاگرد بمانید و در حرفهتان همیشه در مسیر یادگیری و پیشرفت حرکت کنید.
استعدادهای منحصر به فرد خود را شناسایی و تقویت کنید (دین بریگز).
انسانها با استعدادها و تواناییهای متفاوت به دنیا میآیند و برخی «قورباغهها» تنها توسط شما قابل خوردن و مدیریت هستند.
تمرکز روی حوزههایی که میتوانید در آنها منحصر به فرد باشید، به شما امکان میدهد به سطح بالایی از مهارت و اثربخشی برسید.
توانایی کسب درآمد یکی از ارزشمندترین مهارتهاست و به شما امکان میدهد حتی در صورت از دست دادن داراییها، مجدداً موفق شوید.
به طور منظم مهارتها و تواناییهای خود را ارزیابی کنید: چه کاری برای شما آسان است اما برای دیگران سخت؟ چه کاری بیشترین موفقیت را برای شما ایجاد کرده است؟
لذت بردن از کاری که انجام میدهید نشانگر استعداد و آمادگی شما برای برتری در آن حوزه است.
مسئولیت شما در زندگی شامل انتخاب کاری است که عاشق آن هستید و اختصاص تمام انرژی و علاقه خود برای انجام بهترین کار ممکن در آن زمینه است.
تمرکز بر فعالیتهایی که بیشترین اثرگذاری را دارند، باعث میشود استعدادها و تواناییهای منحصر به فرد شما به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد.
افراد موفق روی کارهایی متمرکز میشوند که هم به آنها لذت میدهد و هم بیشترین تأثیر را بر حرفه و زندگی خود ایجاد میکند؛ شما نیز باید روی همان کارهای محدود و کلیدی تمرکز کنید.
محدودیتها و عوامل بازدارنده را شناسایی کنید (الکساندر گراهام بل).
هر کاری که انجام میدهید همیشه عاملی وجود دارد که سرعت رسیدن شما به هدف را تعیین میکند؛ وظیفه شما شناخت این عامل و تمرکز بر از بین بردن آن است.
این عامل میتواند داخلی باشد، مانند ویژگیهای شخصیتی، تواناییها، عادتها یا انضباط فردی، و یا خارجی، مانند کمبود منابع، همکاری دیگران یا نقاط ضعف سازمانی.
تقریباً ۸۰ درصد محدودیتها عوامل درونی هستند و تنها ۲۰ درصد خارجی؛ بنابراین بیشترین تمرکز باید روی تواناییها و رفتار خودتان باشد.
برای شناسایی دقیق عامل محدودکننده، مراحل انجام کار را لیست کنید و هر مرحله را بررسی کنید تا مانع اصلی پیشرفت مشخص شود.
تشخیص عامل محدودکننده روشن میکند که برای رفع آن باید از چه روشی استفاده کنید و جلوگیری از اشتباه در شناسایی، وقت شما را صرف حل مشکلات اصلی میکند.
مثال واقعی: یک شرکت با کاهش فروش مواجه شد؛ پس از شناسایی عامل اصلی (اشتباه حسابداری و مدیریت فروش)، با اصلاح آن فروش و سوددهی دوباره به وضعیت مطلوب برگشت.
شناسایی و از بین بردن عامل محدودکننده، انرژی و انگیزه شما را افزایش میدهد و مسیر رسیدن به اهداف را هموارتر میکند.
همیشه عواملی وجود دارند که پیشرفت شما را محدود میکنند؛ مهمترین «قورباغه» در هر مرحله، یافتن و رفع همین محدودیتهاست.
تمرکز روی گامهای کوچک و قابل انجام: به جای نگرانی از بزرگی کار، ذهن خود را فقط روی همان بخشی که در حال انجام آن هستید متمرکز کنید. (ضربالمثل انگلیسی: «یک متر، یک متر سخت است، ولی یک سانتیمتر، یک سانتیمتر مثل آب خوردن است.»)
غلبه بر تنبلی با تقسیم کارهای بزرگ به مراحل کوچک: هر بار فقط یک «لقمه» از قورباغه بزرگ را بخورید.
مثال عملی از صحرای تانزروف: مسیر طولانی و دشوار با بشکههای سیاه نفت که فاصلهشان ۵ کیلومتر بود نشانهگذاری شده بود. تمرکز مسافران فقط روی رسیدن به بشکه بعدی بود و همین کافی بود تا مسیر عظیم را طی کنند.
درس این مثال: برای هر کار بزرگ زندگی یا شغل، فقط گام بعدی را ببینید و روی آن تمرکز کنید. گام بعدی به محض انجام گام فعلی برایتان روشن میشود.
اعتماد به فرآیند: باید با اطمینان و اعتماد کامل قدم بردارید، مطمئن باشید که مسیر پیش رو آشکار خواهد شد.
کاربرد در زندگی روزمره:
برای استقلال مالی: هر ماه مقداری از پول خود را پسانداز کنید و این کار را سالها ادامه دهید.
برای سلامتی و تناسب اندام: هر روز کمتر بخورید و کمی بیشتر ورزش کنید.
اصل کلی: برای انجام کارهای بزرگ، کافی است اولین قدم را بردارید و سپس مرحله به مرحله پیش بروید—«هر بار یک بشکه به جلو بروید».
خودتان را تحت فشار قرار دهید: موفقیت نیازمند تمرکز مستمر و خستگیناپذیر نیروهای جسمی و ذهنی روی مسئلهای مشخص است. منتظر انگیزه یا کمک دیگران نباشید، مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید.
خودانگیزشی و رهبری شخصی: تنها حدود ۲٪ از مردم بدون نظارت کار میکنند؛ این افراد رهبر واقعی هستند. شما هم میتوانید با ایجاد عادت تحت فشار گذاشتن خودتان، به این سطح برسید.
استانداردهای بالاتر از دیگران: استانداردهای کاری و رفتاری خود را بالاتر از آنچه دیگران برایتان تعیین میکنند، قرار دهید و آن را به شکل بازی تمرین کنید: کمی زودتر شروع کنید، کمی بیشتر کار کنید، کمی دیرتر کار را تعطیل کنید.
ارتقای عزت نفس از طریق عملکرد: هر بار که تلاش بیشتری نسبت به یک فرد عادی انجام میدهید، احساس اعتبار و احترام نزد خودتان بالا میرود.
تمرین سناریوهای فشار فوری:
تصور کنید یک پیام اضطراری دریافت کردهاید و باید فردا به مدت یک ماه شهر را ترک کنید. چه کارهایی ضروری است که قبل از رفتن انجام دهید؟
تصور کنید جایزه یک سفر مجانی دارید که باید فردا بروید، چه کارهایی را بلافاصله انجام میدهید؟
اثر عملی تحت فشار قرار دادن خود: با این روش کارهای بیشتر و بهتر را در مدت زمان کمتر انجام میدهید، به شخصی کارآمد و موفق تبدیل میشوید و عادت تسریع در انجام امور در شما ایجاد میشود.
اصل کلی: افراد موفق خودشان را وادار میکنند که سریع و با تمرکز کامل عمل کنند، افراد ناموفق منتظر هدایت و فشار دیگران میمانند.
تمرکز کامل نیروها: تمام استعدادها، تواناییها و انرژیهای جسمی، ذهنی و عاطفی خود را جمع کنید و روی حداقل یک کار مهم متمرکز شوید تا تسلط کامل پیدا کنید.
اهمیت انرژی و استراحت: بهرهوری فردی به سطح انرژی شما وابسته است. خستگی باعث کاهش کیفیت کار و افزایش اشتباهات میشود. استراحت کافی، خواب مناسب و تغذیه درست برای عملکرد بهینه ضروری است.
شناسایی ساعات اوج کارایی: هر فرد ساعات مشخصی از شبانهروز را بیشترین بهرهوری و خلاقیت دارد؛ مهمترین و دشوارترین کارها را در این زمانها انجام دهید.
قانون کار و استراحت:
کار کردن تا دیر وقت باعث کاهش کیفیت کار میشود. گاهی بهتر است کار را متوقف کنید و انرژی خود را بازگردانید.
هر هفته یک روز کامل استراحت داشته باشید و کاری که ذهن را خسته میکند انجام ندهید. ورزش، فیلم و فعالیتهای شارژ کننده ذهن انجام دهید.
تعطیلات و تنوع: استفاده منظم از تعطیلات کوتاه و بلند باعث تجدید انرژی، افزایش کارایی و کاهش تنبلی میشود.
تغذیه سالم و سبک: صبحانه پروتئین بالا و کم کربوهیدرات، ناهار سبک و پر از پروتئین، اجتناب از شکر، نوشابه و آرد سفید. تغذیه مانند یک ورزشکار قبل از مسابقه باعث عملکرد بهتر و انرژی بالاتر میشود.
نتیجه نهایی: با داشتن خواب کافی، تغذیه سالم، ورزش منظم و استراحت مناسب، میتوانید کارهای مهم خود را سریعتر، بهتر و با رضایت بیشتر انجام دهید و بهرهوری فردی خود را به حداکثر برسانید.
انگیزه درونی و خودترغیبی: برای رسیدن به اوج توانایی و عملکرد بهتر، باید خودتان هم مربی و هم تشویقکننده خود باشید. منتظر دیگران نمانید تا شما را به فعالیت و انگیزه وادار کنند. (آنتوان دوسنت اگزوپری)
قدرت تفکر و تفسیر رویدادها: احساسات مثبت یا منفی شما عمدتاً ناشی از نحوه برداشت و تفسیر شما از اتفاقات است، نه خود اتفاقات. با تغییر نگاه و تفسیر، میتوانید انرژی و انگیزه خود را کنترل کنید.
خوشبینی فعال:
تمرکز روی نکات مثبت: حتی در شرایط دشوار، به دنبال جنبههای مثبت باشید.
یادگیری از شکستها: مشکلات را توقفکننده ندانید؛ آنها درسهای ارزشمند برای پیشرفت هستند.
تمرکز روی راهحلها: به جای شکایت یا سرزنش دیگران، دنبال راه حل باشید و از خود بپرسید: «راه بعدی چیست؟ چه کاری میتوانم انجام دهم؟»
گفتگوهای مثبت با خود: مرتب به خود بگویید «من خودم را دوست دارم» یا «من توانمندم» تا باورهای مثبت شکل بگیرند و اعتماد به نفس بالا رود. (ناتانیل بارندون)
تمرکز بر اهداف و تصویرسازی ذهنی: مدام به اهداف و ایدههای خود فکر کنید و آنها را تجسم کنید؛ این کار باعث افزایش تمرکز، انرژی، خلاقیت و حس کنترل فردی میشود.
نتیجه عملی: هرچه خوشبینتر و مثبتاندیشتر باشید، انگیزه بیشتری برای شروع و ادامه کار خواهید داشت و فعالیت خود را با شور و اشتیاق بیشتری پیش خواهید برد.
مدام برای انجام وظایف و کارهای اصلی خود وقت ایجاد کنید و چند کار کوچک را همان اول صبح انجام دهید، سپس به سراغ کارهای مهم بروید. (بُردروم ریپورتس)
هیچ کس نمیتواند همه کارهایی که باید انجام دهد را تمام کند؛ بنابراین برخی کارها را نخورید و بزرگترین و سختترین قورباغه را قورت دهید.
برای تعیین اولویتها، باید بدانید کدام کارها ارزش بیشتری دارند و کدامها را میتوان حذف کرد.
قانون: میزان موفقیت شما بستگی دارد به اینکه تا چه حد میتوانید از انجام کارهای کماهمیت دست بردارید.
کلمه قدرتمند «نه» را به کار ببرید و زمان خود را تلف نکنید.
تنبلی سازنده یعنی تصمیمگیری خردمندانه درباره کارهایی که از ارزش کمی برخوردارند و باید کنار گذاشته شوند.
با مرور وظایف و حذف کارهای غیرضروری، وقت بیشتری برای کارهای مهم خواهید داشت.
فعالیتهای خارج از کار و کارهای روزمره را بررسی کنید و آنها که پیشرفت شما را بهبود نمیبخشند حذف کنید.
شروع کنید و تمرین تنبلی سازنده را از همین امروز به کار ببندید تا زندگی و کارایی شما دچار تحول شود.
تفاؤت انسانها در میزان اراده استوار و خللناپذیرشان مشخص میشود؛ دو راه پیش رو دارید: مرگ یا پیروزی. (سر توماس فاول باکستون)
یکی از روشهای غلبه بر سستی، شروع با سختترین کار است؛ همان «قورباغهای که باید بخورید».
در پایان روز و هفته، لیستی از تمام کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید.
این لیست را مرور کرده و با استفاده از روش الف، ب، پ، ت، ث و قانون ۸۰/۲۰ تغییرات لازم را اعمال کنید.
از میان وظایف، کار الف – ۱ را که مهمترین کار شماست انتخاب کنید؛ کاری که بیشترین تأثیر را روی زندگی دارد.
هر چیزی که برای شروع و پایان آن لازم است آماده کنید تا صبح روز بعد کار را آغاز کنید.
به مدت ۲۱ روز، اول به سراغ مهمترین کار بروید و با این انضباط، کارایی خود را دو برابر کنید.
شروع روز با سختترین کار، عادت سستی و تنبلی را میشکند و آینده شما را در دست میگیرد.
روزهایی که کارتان را با مهمترین کار آغاز میکنید، احساس توانایی، اثرگذاری و کنترل بیشتری خواهید داشت.
هر عادت در ابتدا مانند یک نخ نازک است؛ با تکرار، این نخ تبدیل به طناب ضخیم و بلندی میشود که به دور فکر و عمل ما میپیچد. (اریسون سووت ماردن)
یکی از تکنیکهای مفید، روش «بریدن کالباس» است: کار بزرگ را به قطعات کوچک تقسیم کنید و هر بار یک قسمت را انجام دهید.
شروع قسمتی از یک کار بزرگ، روانشناسی آسانتری نسبت به شروع کل آن دارد و پیشرفت تدریجی باعث افزایش انگیزه میشود.
تکمیل هر قسمت، آندروفین آزاد میکند و احساس قدرت و خوشحالی بیشتری ایجاد میکند.
روش دیگر، «سوراخ کردن پنیر سوئیسی» است؛ یعنی با درگیر کردن خود برای مدت کوتاه، کار را شروع کنید و بعد استراحت کنید.
این تکنیکها باعث ایجاد انگیزه درونی و شوق حرکت به جلو میشوند و سستی و تنبلی را کاهش میدهند.
با استفاده از این روشها میتوانید هر کار سخت و غیرممکن به نظر رسیده را به مرور تمام کنید و موفق شوید.
هیچ چیز به اندازه تمرکز انرژی روی تعداد محدودی از اهداف به زندگی توان و نیرو نمیدهد. (نیدو کیوبین)
استراتژی ایجاد وقت بیشتر مستلزم تعهد به برنامهریزی روزانه و بلندمدت برای کارهای مهم است.
افراد موفق ساعات مشخصی از روز را به وظایف اصلی اختصاص میدهند و طبق برنامه عمل میکنند.
برنامهریزی زمانبندی شده باعث میشود هر فعالیت، مدت و ساعت مشخصی داشته باشد و از توقف کار جلوگیری شود.
صبح زود بیدار شوید و ساعات اولیه را در خانه به انجام کارها اختصاص دهید؛ بهرهوری سه برابر خواهد شد.
در سفر کاری، از فرصت پرواز برای انجام بدون وقفه کارها استفاده کنید.
هر دقیقه را به حساب بیاورید و حتی بخشهای کوچک کارهای بزرگ را در این زمانها به اتمام برسانید.
کارها را به ترتیب انجام دهید و فقط روی فعالیت اصلی در زمان مشخص تمرکز کنید.
قانون: موفقیت در مدیریت زمان به توانایی شما در ایجاد ساعات مشخص برای تمرکز کامل روی کارهای مهم بستگی دارد.
منتظر نمانید، از همین نقطه و ابزارهای فعلی شروع کنید. (ناپلئون هیل)
افراد موفق ابتدا برنامهریزی میکنند و سپس با تمام توان کار را شروع میکنند.
کار مداوم روی وظایف اصلی باعث ورود ذهن به وضعیت «مد» میشود، جایی که بهرهوری و خلاقیت به حداکثر میرسد.
احساس اضطرار و شوق ذاتی برای انجام کار، شما را به اهل عمل تبدیل میکند.
روی مراحلی تمرکز کنید که هماکنون قابل انجام هستند و با سرعت یکنواخت ادامه دهید.
اصل «اینرسی حرکت» میگوید شروع کار سخت است اما ادامه آن آسانتر میشود.
هر چه سریعتر حرکت کنید، انرژی، تجربه و کارایی بیشتری کسب میکنید.
تکرار جمله «همین الآن این کار را انجام بده» سرعت و انگیزه شما را تقویت میکند.
اگر حواسپرتی ایجاد شد، جمله «برگردیم سر کار خودمان» را به یاد آورید.
قانون: موفقیت در کار به توانایی شما در شروع فوری و انجام سریع کارهای اصلی بستگی دارد.
راز قدرت واقعی در تمرکز تواناییها و جلوگیری از هدر رفتن انرژی نهفته است. (جیمز آلن)
«قورباغه را قورت بده!» یعنی ابتدا مهمترین کار را انتخاب و تا صد درصد آن را ادامه دهید.
اجازه ندهید هیچ عاملی تمرکزتان را مختل کند؛ هر بار که حواستان پرت شد، بگویید: «برگردیم سر کار خودمان».
تمرکز کامل روی یک کار میتواند زمان انجام آن را تا ۵۰٪ کاهش دهد.
توقف مکرر در کار باعث هدر رفتن انرژی و افزایش زمان تا ۵۰۰٪ میشود.
انضباط فردی یعنی توانایی مجبور کردن خود به ادامه کار تا پایان، چه دوست داشته باشید چه نه. (البرت هوبارد)
شروع و ادامه یک کار مهم تا پایان، محک شخصیت، نیروی اراده و استواری شماست.
هر چه بیشتر پایدار و متمرکز باشید، عزت نفس، احترام به خود و حس توانمندی شما افزایش مییابد.
تمرکز روی مهمترین کار باعث شکلگیری شخصیت برتر و رسیدن به موفقیتهای پایدار میشود.
قانون: کلید همه موفقیتها، مشخص کردن ارزشمندترین کاری است که میتوانید در هر لحظه انجام دهید و سپس آن را کامل انجام دهید.