اصرار نکنید روزهای جنگ ما به پایان نرسیده است. اگر دقت کنید آثار پوسیدگی در هوا وجود دارد.
اگر مثل من عاشق آفریدن جهان هایی باشید که جغرافیا، موجودات و زبان خاص خودش را دارد پس حتماً رمان های جی. آر. آر. تالکین و فیلمهای ساخته شده از روی آنها را دنبال کرده اید یا باید سری بهشان بزنید.
ارباب حلقهها: حلقههای قدرت نام جدید ترین اثری است که به صورت سریال از روی آثار تالکین ساخته شده است. ما پیش از این هابیت و ارباب حلقهها که داستانی در ارتباط با هم دارند را دیدهایم.
این سریال پر هزینه ترین سریال تاریخ لقب گرفته است که توسط آمازون ساخته میشود. جف بزوس رئیس آمازون خوب میداند که اگر میخواهد رویاهایش را محقق کند باید ذهن مردم را تسخیر کند. هنر و فیلم بهترین راه برای این کار هستند.
داستان این سریال به وقایع پیش از سه گانه ارباب حلقهها اثر پیتر جکسون، میپردازد. ناگفته پیداست که خیلی از جزئیات در آثار تالکین وجود ندارد و بسیاری از سوالات جدید را میتوان مطرح کرد که نویسندگان با رعایت عدم تناقض با جهان تالکینی میتوانند جوابهایی به آنها بدهند. سوابق مربوط به رویدادهای سرزمین میانه اندک و مختصر است و تاریخ آنها اغلب نامشخص است.
مخاطب باید از همان ابتدا بتواند با جهان فیلم ارتباط برقرار کند، از این رو در دو قسمت ابتدایی اطلاعات زیادی به مخاطب عرضه میشود تا او مکانها، افراد و تاریخ را به خوبی تصور کند. در اینجا سازندگان حداقل با دو چالش مواجه هستند. اول اینکه بتوانند ریتم فیلم را حفظ کنند و کاری نکنند که از حوصله مخاطب بیرون باشد و او تنها بخشی از قضیه را دریافت نکند. دوم اینکه بتوانند به صورتی کاملا نمایشی آن را عرضه کنند و مخاطب صرفاً با نریشنهایی بر روی تصاویر باشکوه مواجه نباشد.
بی شک بخش اعظمی از فیلم توسط جلوه های ویژه ساخته خواهد شد. فیلم آنقدر غنی و باشکوه است که به راحتی میتوان قسمت اول را صرفاً با نگاه کردن به مناظر سپری کرد، زیرا بین سرزمین الفها و کوتولهها، انسانها و هارفوتها میچرخد. البته به این بستگی دارد که آیا آن را روی یک تلویزیون بزرگ تماشا میکنید یا به شکوه آن در تلفن یا لپ تاپ نگاه میکنید. این فیلمی است که برای نمایشگرهای بزرگ ساخته شده است، اگرچه مطمئناً قرار است در نمایشگرهای کوچکتر هم تماشا شود.
ارتباط نزدیک داستان این سریال با سری ارباب حلقهها یک تیغ دو لبه است. برای اینکه این سریال هم میتواند روی دوش آن سوار شده و خودش را بالا بکشد و هم اینکه ممکن است مقایسه شده و نقص هایش بیشتر به چشم بیاید. اتفاقی که برای خود من افتاد و تا اینجای کار ارباب حلقه ها را ترجیح میدهم.
انتخاب بازیگران هارفوت، همراه با دیگر ساکنان سرزمین میانه، به گونهای است که شخصیتهای زن و بازیگران رنگینپوست بیشتری را در فیلم مشاهده میکنیم.
در دو قسمت ابتدایی بیشتر زمان ما برای شناخت گالادریل میگذرد. او یک جنگجوی جوان، سرسخت و مرگبار است، و این باور را دارد که سائورون، هنوز زنده است و نقشه میکشد.
اپیزود آغازین همچنین ما را با سرزمینهای جنوبی آشنا میکند، جایی که الفها و انسانها در میان دههها کینه پس از جنگ، با ناراحتی در کنار هم زندگی میکنند.
به شکل بسیار خوبی در دو اپیزود ابتدایی افراد خاصی برای ما مهم میشوند. افرادی که علی الظاهر باید منتظر حرکتهای بیشتری از آنها در داستان باشیم. افرادی که انگار در جای جای داستان قرار است گره هایی ایجاد کنند یا قفلی را باز کنند.
در جهان تالکین ما با چند دسته شخصیت از حیث نژادی روبه رو هستیم.
- انسانها که موجوداتی میرا هستند و ظاهری معمولی دارند.
- اِلفها که عاقلترین و زیباترین موجودات سرزمین میانه هستند. آنها نسبت به بیماری مصوناند و مگر این که کشته یا دچار یأس عمیق شوند، برای همیشه زنده میمانند.
- دورفها که از نظر قد و قامت کوتاه و درشت هیکل هستند. آنها اربابان سنگها هستند و در معدن کاری بسیار ماهرند.
- هابیتها که قدی کوتاه و پاهایی بزرگ و بدون کفش دارند و میتوانند کارهای شگفت انگیزی انجام داده و شجاعت فوق العادهای از خود نشان دهند.
- اورکها معمولاً از انسانها کوتاهتر هستند اما دستها و دندانهای نیش بلندی دارند که باعث ظاهر تهدید آمیز و منزجر کننده آنها میشود.
- انتها موجوداتی درختگونه هستند که بیشتر و بیشتر به درختانی که از آنها محافظت میکردند شبیه شدند و در طول زمان ظاهرشان تغییر کرد.
- ترولها موجودات بیعقل و انسانگونهای هستند که توسط مورگوث کمی پیش از دوران اول به وجود آمدند.
بسیاری شروع فیلم را طوفانی و امیدوار کننده میدانند ولی واقع امر این است که من هنوز مبهوت جهان فیلم نشده ام. فیلم عظمت و شکوه ارباب حلقه ها را برایم ندارد و حس خوبی به کارگردانی و تدوین کار هم ندارم و فعلاً به عنوان یک فن جهان تالکینی منتظرم و خوش بین. خیلی ها میگویند همان حسی را که هنگام تماشای فیلمهای ارباب حلقهها احساس میکردیم، به تصویر میکشد ولی من با این حرف هم عقیده نیستم.
سائورون و آدار به عنوان اربابان تاریکی که باید همه از آنها بترسند به درستی معرفی نمیشوند و کسی از آنها نمیترسد. روند فیلم این حس را در ما ایجاد نمیکند که ما با یک تقابل تمام عیار بین تاریکی و روشنایی هستیم.
گره و راز رمزها به راحتی در داستان گشوده میشوند و هیچ روند عجیب و غریبی را پیش نمیگیرند. هر چند اکشن های قابل قبولی را میتوانیم مشاهده کنیم.
زمانی که تلویزیون های بزرگ تازه تازه داشت رواج پیدا میکرد و هنوز وارد خانه ما نشده بود، لوازم خانگیها آنها را جلوی ویترین گذاشته و یک فیلم بلاک باستری ارباب حلقه گونه پخش میکردند و من همیشه مشتاق بودم که یکی از این تلویزیون ها داشته باشیم و من هم از این فیلمها ببینم. ارباب حلقهها نسبت به تصوری که از همان موقع در من از این گونه فیلم ها ایجاد شده است بسیار فضای روشنی دارد. حداقل تا اینجای کار که هنوز ما در صلح هستیم و جهان تاریک نشده است.
امیدوارم در ادامه با فیلمی روبه رو باشم که من را به نوجوانی و جلوی ویترین تلویزیون فروشیها و آن حس حیرتی که داشتم ببرد.