[مهدیس]
[مهدیس]
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

به کوتاهی عمر رنگین کمان


هنوز هم به یاد خنکای لطیف و آرام آن روزها هستم؛وقتی قلبم در دستان بی‌رحم روزگار گیر می‌افتد،وقتی زندگی انتخاب بین یک ضرورت و ضرورتی دیگر می‌شود،وقتی صدای حبس شده در گلویم بال هایش را برای رهایی از دست می‌دهد،وقتی برای ادامه دادن به قطره‌ای امید متوسل می‌شوم،وقتی که تنها خیالی خوش از یک خاطره برای سال‌های باقیمانده از عمرم کفایت می‌کند،
یادت آرامم می‌کند #دوست من!
.

پلی می‌زنم به آنچه میان من و تو گذشت؛به روزهایی که برای هم و در گوش هم #شعر و دکلمه می‌خواندیم،تو همیشه بهتر از من بودی،طوری می‌خواندی که انگار خودِ کلمه‌ای.

رنگین کمان بودی و می‌خواندی:

"رنگین کمان پاداش کسانی است که تا آخرین قطرات زیر باران باشند."
.
پاداشی موقت برای من که تا واپسین قطرات باران صبر کردم و فراموش کردم که نباید به آنچه رفتنی است دل بست،که رنگین کمان حیات مختصری دارد،که وجودش وابسته به وجود دیگری است.
.
خاموش و بی خبر رفتی.

#شعرهایمان بی پناه شده اند،کاش بودی تا دوباره شعر می‌خواندیم و کلمه‌ها را آواره رها نمی‌کردیم.
.
نمی دانم کجای این وسعت بی انتهایی؟ اما من برایت می نویسم،بی چشم‌داشت پاسخی...

این حرف‌ها که به زمین نمی‌افتند دوست من :))
.

رنگین کمان
همه هیچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید