یک - هفته گذشته، ساعت یک دقیقهی بامدادِ چهارشنبه، اولین سانسِ فیلمسینمایی «عصبانی نیستم» را روی پردهی سینما دیدیم. حدود دو سال بعد از دیدنِ نسخهی اصلی و بدون سانسور و البته با کیفیت پردهای، که در جشنوارههای خارجی، با یک پایانبندی متفاوت پخش شده بود. اینبار اما دیدنِ فیلم طعم دیگری داشت.
دو - نسلِ سوخته در این مملکت کم نداریم، از نسلی که ورودش به 18 سالگی همزمان با انقلاب و بعد جنگ بوده تا نسلی که همزمان با وقایع 18 تیر 78 وارد 18 سالگی شده. نسلی که ورودش به 18 سالگی همزمان با انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رییس جمهور بوده و نسلی که با 88 وارد 18 سالگی شده... و حتی نسلی که ورودش به 18 سالگی با دلار هفت هزار تومانی و برجامِ آتش زده همزمان شده! همه به نوعی نسل سوخته به حساب میآییم. همه از ورودمان به دانشگاه، از ورودمان به دنیای بزرگترها، از ورودمان به سنِ قانونی، تصویرِ رویایی ساخته بودیم و هر کدام به شکلی آن را از دست رفته دیدیم.
سه - نویدِ کردِ مهاجرِ فیلمسینمایی «عصبانی نیستم»، اوجِ جوانیاش را در دلِ وقایع دهه هشتاد از دست داده. جوانی نکرده. بدون اجازهی تحصیل، کارگریِ خیاطی کرده و به خاطر چندصدهزار تومان، منتِ کس و ناکس را کشیده. به جای درس خواندن، روبروی دانشگاه، چشمانتظارِ معشوقهاش نشسته و از پدرِ معشوقهاش به خاطر پول نداشتن، سرکوفت خورده. توی ذهنش آدمهای متعفن و مزخرفِ شهر را کتک زده، با چشم حسرت به پولدارهای کاسبِ تحریم و آقازادهها نگاه کرده و آخر هم به جایی نرسیده. جوانیاش از دست رفته و دیگر برنگشته... مثل رضا درمیشیان.
چهار – درمیشیان جوانِ یک نسل قبلازما است. در سیسالگی «بغض» ساخته که نگذاشتند در جشنواره فیلم فجر شرکت کند. دو سال صبر کرده، در روزهایی که جامعهی بنفششدهی ما با کلید و تدبیر و امید خوشحال بود، بازخوانیِ چهار سالِ منتهی به روزهای بنفشِ تابستان 92 را با عنوان «عصبانی نیستم» ساخته. بهترین فیلمِ آن سالِ جشنواره که به ناحق، سیمرغهایش را فدا کردند و حالا بعد از 5 سال توقیف و بعد از چندین دقیقه ممیزی اجازه اکران پیدا کرده.
پنج – ما (منِ نوعی، نویدِ فیلم، درمیشیان و خیلی دیگر از همنسلانمان) اما برخلاف نامِ فیلم، عصبانی هستیم. ما از اینکه هنوز در دهه چهارم زندگیمان رنگِ آرامش ندیدیم، عصبانی هستیم. ما از اینکه جوانی نکردیم، جوانیمان سوخته عصبانی هستیم. ما وقتی فیلمِ «عصبانی نیستم» را میبینیم، از بغض، گلودرد میگیریم. «عصبانی هستیم» و این غمگینترین اتفاق برای ما چند میلیون نفر است.
شش – اگر میخواهید عصبانی شوید، «عصبانی نیستم» را در سینماها ببینید.