محمد مهدی شفیعی
محمد مهدی شفیعی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

کمبود نیروی متخصص، سطحی نگری و واقع بینی


در این مقاله به این دو موضوع مهم می پردازیم:

  • دلیل کمبود نیروی متخصص در سراسر جهان
  • دلایل سطحی نگری گسترده و رو به رشد در جامعه
  • چرا باید نسبت به دنیای پیرامون واقع بین باشیم؟!


مدتی بود سوال هایی خیلی ذهنمو درگیر کرده بود که در ظاهر جواب های ساده ای دارند ولی اینطور نیست:

دلیل این کمبود گسترده و رو به کاهش نیروی متخصص و کار بلد در داخل کشور و در سراسر جهان چی میتونه باشه؟!

دلیل این مهاجرت گسترده متخصصان حوزه های مختلف علی الخصوص فناوری اطلاعات در سراسر جهان چی میتونه باشه؟ سطح درآمد نا عادلانه ؟ سطح امکانات نابرابر ؟ نظام ارزش گذاری متفاوت ؟ آیا جوابها به همین سادگیه؟!

چرا هر روز کشور ها و دولت ها بودجه ها و امکانات و فضاهای بیشتری را برای جذب متخصصان حوزه های مختلف از سراسر جهان اختصاص میدن؟!

دلیل سطحی نگر شدن افراد برای بدست آوردن تخصص های مختلف چی میتونه باشه؟!

از بزرگترین مشکلاتی که در جامعه امروز با اون روبرو هستیم رشد شدید طرز تفکر سطحی نگری و ساده انگاری در بدست آوردن مهارت و جایگاهه، علی الخصوص نسل نوجوان که غیر از طرز تفکر، سطح دغدغه هاشونم با دهه های گذشته یک مقدار متفاوت تر شده.

با جمع بندی نظرات و تحقیقات و گفتگو هایی که داشتم، این سطحی نگری و ساده انگاری در بدست آوردن همه چیز میتونه ریشه در سبک زندگی امروز ما داشته باشه، سبک زندگی ای که با دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف گره خورده

جایی که افرادی با موفقیت های یک شبه و دارایی های میلیاردی می بینیم، جایی که بدست آوردن مقام و جایگاه نیازمند تلاش و زحمت شبانه روزی و چندین ساله نیست، همه در تمام زمینه ها موفق و صاحب نظر هستند! جایی که همه شاد و غرق در شادی و خوشی هستند.

جایی که میتونیم به سادگی هرکسی باشیم و هر تخصصی داشته باشیم، تجارب و دست آورد های یک شبه داشته باشیم، در مورد هر چیزی نظر بدیم و قضاوت کنیم و البته بهترین قسمتش هم اینه که کسی قرار نیست ما را اعتبار سنجی و بارخواست کنه ! آزاد آزاد :)

اما در دنیای واقعی...

خب یکم قضیه متفاوت میشه، دیگه نمیتونی بدون تخصص و توانایی لازم هر جایگاهی داشته باشی، در هر موردی نظر بدی و در هر کاری ورود کنی، دیگه نمیتونی یک شبه به هر جایگاهی که میخوای برسی و در اون زمینه صاحب نظر بشی

تجارب و دست آورد های آدمها بر اساس شایستگی و سطح دانش و تخصصیه که در طول چندین سال و با تلاش و زحمت بدست آوردند، آدمای موفق کمتری میبینی، دیگه همه دکتر و مهندس و موفق در همه زمینه ها نیستند ولی یه چیز خیلی خوب داره که به همه این به ظاهر تلخی ها می ارزه: همه چیزش واقعیه!

میدونم ممکنه این قسمت دوم حرفام یکم تلخ بوده باشه ولی چیزیه که هر روز داریم تجربه اش می کنیم و درکش می کنیم، این دنیای واقعیه

تا اینجای بحث فقط میخواستم دنیای واقعی و مجازی را مقایسه کنم و ارتباطش با سطحی نگر شدنمون را بررسی کنم ولی حالا میخوام یک راه حل کامل و بدرد بخور بگم:

همه ما با توانایی ها و استعداد های زیاد و متفاوتی متولد شدیم، میتونیم به هرچیزی که دوست داریم برسیم و هر جایگاه و تخصصی را بدست بیاریم(به شخصه معتقدم هیچ محدودیتی در رسیدن به خواسته هامون نداریم) اما باید برای رسیدن به این خواسته ها فقط خواستن کافی نیست، باید بهاشو بپردازی باید زمان بذاری و انرژی صرف کنی باید نظم شخصی داشته باشی و همچنین یک برنامه ریزی دقیق و منظمی داشته باشیم، عزیزان باید وقت بگذاریم

و قطعا و بلاشک شکست هایی را تجربه می کنیم، شکست های بزرگ و کوچک، زمین خوردن های مداوم قطعا سختی هایی را در مسیر تجربه می کنیم حتی ممکنه در قسمتی از مسیر طوری زمین بخوریم که دیگه امیدمون را به کل از دست بدیم ولی ایمان داشتن به هدف و توانایی هامون باعث رسیدن ما به هدف میشه، در مسیر هدف هامون تلاش کنیم زمان صرف کنیم و هرگز خسته و نا امید نشیم

و به قول معروف:

اگر معتقد به رسیدن باشی قطعا خواهی رسید و اگر تردید به رسیدن داشته باشی هرگز نخواهی رسید.






دنیای مجازیسبک زندگیسطحی نگرینیروی متخصص
برنامه نویس، سیس ادمین، حامی باینری های آزاد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید