سلام من مهدیه ام از بچگی مهدانی صدام میکردن :)))
کوچیکتر که بودم نوشتنو خیلی دوست داشتم و یه چیزکایی هم مینوشتم ، حتی قرار بود بشم برترین نویسنده ی سال و رمانم بترکونه و از این حرفا و فازا که هممون داشتیم .
بزرگتر که شدم از نوشتن ترسیدم گذاشتمش کنار ..
دیگه به کتاب نوشتن و این چیزا حتی فکرم نمیکنم ولی همچنان نوشتن بهترین راهیه که آرومم میکنه و از بین این همه استرس نجاتم میده .
هر وق احساس کنم که مغزم اونقدی شلوغه که دلم میخواد بالا بیارم ، کاغذ و قلم به دست میشم و چرت ترین چیزایی که در لحظه به ذهنم میاد رو مینویسم .
امشب طبق معمول یکی از اون شباس که دهنم خیلی پره پس شروع کردم .
توام اگر حس میکنی میخوای افکارتو بالا بیاری یه کاغذ بذار جلوتو شروع کن به نوشتن ...
راسی من روانشناسی میخونم و طراح uiux هم هستم دوس دارم اینجا مفید تر باشم و از این رشته هایی که توش یه چیزکایی سرم میشه هم مطلب بذارم پس اگر ربطی به این رشته ها داری یا دست کم دوسشون داری ! به یاد دوس پیداکردنامون تو دبستان همونجوری بی شیله پیله میگم
دوست من میشی ؟