
معرفی یک کتاب خوب بدون تلاشی چشمگیر خودبهخود خوب از آب درمیآید. در مقابل، معرفی یک کتاب بد، علیرغم دستوپازدنهای بسیار، چیزی جالب از کار درنمیآید. لااقل برای من اینطور بوده است. دلیلش روشن است. کتاب خوب اولاً نظم و نسقی درست دارد، ثانیاً واضح و روشن است، و ثالثاً آنقدر مطلب خوب دارد که اندکی از آنها گزارش شود، کار معرفی به سرانجام میرسد، حتی اگر حجم کتاب اندک باشد. لااقل این کتاب اینطور بوده است.
امروزه شاید کسی باورش نشود که روزگاری سیاست منبع امید و خوشبینی بود. مردم و متفکران، هر دو، حوزۀ سیاست را عرصۀ تغییر وضع بشر میدانستند و آن را موفقترین روش برای بهبود زندگی انسانها به شمار میآوردند. برای نمونه، در دوران باستان، ارسطو والاترین کنش انسان در زندگی را فعالیت سیاسی میدانست و در دورۀ معاصر نیز هانا آرنت مشابه همین نظر را در باب ارزش سیاست دارد. بین این دو فیلسوف هم کسان بسیاری همینطور میاندیشیدند؛ مثلاً راسل صد سال پیش نوشت: «به نظر میرسد عدۀ کمی متوجه این حقیقت شدهاند که چگونه بسیاری از شُروری که دچارشان هستیم بهکلی غیرضروریاند و میشد آنها را با تلاشی یکپارچه ظرف چند سال از میان برداشت. اگر اکثریت افراد در هر کشور متمدن چنین تمایلی داشتند، میتوانستیم طی بیست سال کل فقر مطلق، تقریباً نیمی از بیماریها در جهان و کل بردهداری اقتصادی را که نُهدهم جمعیتمان را محدود میکند از میان برداریم؛ میتوانستیم جهان را پُر از زیبایی و شادی کنیم و حاکمیت صلح جهانی را تضمین نماییم. فقط بهسبب بیاعتنایی مردمان است که این هدف حاصل نشده، به این سبب که تخیل تنبل است و آنچه همیشه بوده چیزی تلقی میشود که همیشه باید باشد. بهمدد حسن نیت، سخاوت و هوشمندی میتوان به این اهداف دست یافت.» (صفحۀ 97)
اما امروزه انگار همهچیز وارونه شده است. دوا بدل به خود درد شده است. سیاست به یکی از بدترین و بزرگترین مشکلات و معضلات حیات بشری تبدیل شده بهطوری که، برخلاف حرف راسل، سرنوشت بشر را تغییرناپذیر ساخته است. سیاست را بهقدری آلودهاند که بیشتر افراد از آن منزجر شدهاند. حتی حرفها و شعارهای آرمانی مهوّع شدهاند چه رسد به کارها و تصمیمها و عملکردها. نتیجه این شده که افراد شرافتمند و حتی کسانی که به اندکی انسانیت و کرامت راضیاند از سیاست پا پس کشیده و عرصه را برای افراد پست و پلشت و بیچشمورو وا گذاشتهاند. روشن است که این وضع عاقبت خوشی نخواهد داشت. اما به هر حال، سیاست منبع و منشأ و باعث و بانی یأس و ناامیدی و افسردگی و بدبختی شده است. چگونه میتوان از چنین چیزی دفاع کرد؟
در پیشگفتار و مقدمۀ این کتاب مهمترین اشکالات و ایرادات برای بیزاری از سیاست یا بیتفاوتی نسبت به آن جمعبندی شدهاند. نویسنده در برابر قویترین و سختترین اعتراضات از سیاست دفاع میکند. بعد از پیشگفتار و مقدمه، چهار فصل داریم: «چرا خود را به دردسر سیاست بیندازیم؟»، «در سیاست چه چیزی در خطر است؟»، «فایدۀ مطالعۀ سیاست چیست؟» و «آیا سیاست میتواند دنیای بهتری بسازد؟»
برای پاسخ به پرسش از چرایی اهمیت سیاست یا، به عبارت دیگر، دفاع از لزوم سیاست، باید سیاست را درست فهمید. به همین دلیل، اندرو گَمبل به موازات پاسخ به آن پرسش اصلی، معنای سیاست را هم تشریح میکند. برای نمونه، در فصل دوم برای تشریح پاسخ به عنوان فصل، پنج پرسش بزرگ مربوط به سیاست را مطرح میکند و پاسخ میدهد: نظم چگونه ممکن است؟ چه کسی چه چیزی را چه وقت و چگونه میگیرد؟ چه کسی باید حکومت کند و چگونه باید حکومت کند؟ چه چیزی مانع جنگ دولتها با یکدیگر میشود؟ چه کسانی دوستان ما و چه کسانی دشمنان ما هستند؟
پرسش اصلی کتاب، «چرا سیاست مهم است؟»، یک جواب ساده ندارد؛ چندین و چند پاسخ دارد که هر کدام نیازمند توضیح است. ولی از نظر گمبل، بهطور فشرده، سیاست تلاشی جمعی برای تحقق ارزشها و آرمانهاست و نه زدوبندی جناحی برای دستیابی به سود و سرمایه و منافع. ارزش و حتی گسترۀ سیاست بهاندازۀ ارزش و گسترۀ زندگی جمعی بشریست: «سیاست در درون هر جمع انسانی از جمله در خانوادهها حضور دارد، هر جا که در اینباره تصمیمگیری شود که اقتدار چگونه باید توجیه شود، یا منابع چگونه تخصیص پیدا کنند، و تعریف نقشها، تدوین قواعد و تأیید هویتها به چه نحو انجام شود. هر وقت اختلاف و منازعهای بر سر این مسائل وجود داشته باشد، سیاست ظاهر میشود.» (صفحۀ 28)
در حوزۀ اندیشۀ سیاسی، در میان انبوهی از نظریات کلان و کتابهای بزرگ، کار کوچکی نیست که کتابی کوچک نوشته شود که بینش اساسی و مرکزی سیاست را بهروشنی ارائه کند. البته گمبل استادانه نکات مهم و اساسی را در لابهلای متن بهخوبی جاسازی کرده است (مثل این مسئله که آیا سیاست امری تئوریک است یا تجربی؟). همچنین، بهدلیل وضوح و سادگی بیان، مخاطبان این کتاب عموم افراد تحصیلکرده هستند. بهعنوان نمونه، برای ایضاح بهتر مطالب، خیلی صریح نمونههای عینی سیاست معاصر را مثال میزند، به وضعیت سیاست در اخبار و رسانهها، و به مسئلۀ عینیت در سیاست هم اشاره میکند. اما دقت، پختگی و فشردگی مباحثْ آن را برای استادان و متخصصان هم درسآموز و بصیرتزا ساخته است. بهعلاوه، به محتوا و حالوهوای رشتۀ سیاست در فضای آکادمیک هم میپردازد. ازاینرو، در این کتاب با جنبۀ علمی و تئوریک سیاست هم آشنا میشویم. اگر نتیجۀ مطالعۀ متأملانۀ این کتاب زدودن بیتفاوتی به سیاست باشد، این اثر کوچک را میتوان اثری بزرگ به شمار آورد.
چرا سیاست مهم است
نویسنده: اندرو گَمبل
مترجم: شهابالدین عباسی
ناشر: نشر چرخ، چاپ اول 1403
119 صفحه، 140000 تومان