ماهدبوک
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

اینترنت ما

بریده‌ای از کتاب «اینترنت ما: اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلان‌داده»


«تکنولوژی اطلاعات هم که به هر پستویی از جامعۀ ما سرک می‌کشد، راه‌های بیشتری برای ارتباط گرفتن پیشِ روی ما می‌نهد. ما برای یکدیگر ایمیل و پیامک می‌فرستیم، توییت می‌کنیم و احتمالاً به‌زودی کار به جایی می‌رسد که صرفاً با فکر کردن با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنیم. اما واقعاً ما با چه کسی حرف می‌زنیم و به سخنان چه کسی گوش می‌سپریم؟ این سؤالی اساسی است و شواهد و مدارک این‌طور جواب می‌دهند که ما فقط با افراد حاضر در حلقه‌ها و گروه‌های‌مان و با هم‌قطاران‌مان گفت‌وشنود می‌کنیم. ما وبلاگِ کسانی را می‌خوانیم که با آن‌ها هم‌نظریم. اخبار شبکه‌های کابلی‌ای را دنبال می‌کنیم که جهان را آن‌طور می‌بینند که ما می‌بینیم. در مقابل، علیه "دیگران" – یعنی آن‌ها که در حلقۀ ما نیستند – جوک منتشر می‌کنیم. پس نگرانی اصلی این نیست که از این بترسیم که جامعۀ دیجیتالیِ بازْ ما را به افرادی مستقل و منزوی تبدیل می‌کند که مثل رابینسون کروزوئه روی جزیره‌های گوشی‌های هوشمندمان زندگی می‌کنیم. نگرانی اصلی این است که اینترنت دارد "قطبی‌سازی گروهی" را افزایش می‌دهد، یعنی به‌شکلی روزافزون ما را به قبایلی مجزا و جدا از هم تبدیل می‌کند.

کاس سانشتاین یکی از تأثیرگذارترین متفکران حوزۀ فرهنگ دیجیتالی است. طبق گفتۀ او، یکی از دلایلی که اینترنت منجر به قطبی‌سازی می‌شود این است که "عرضۀ مکرر یک موضع افراطی، توأم با این ایده که بسیاری از آدم‌ها این موضع را اتخاذ کرده‌اند، به‌شکلی قابل‌پیش‌بینی باعث می‌شود که مخاطبانْ آن موضعِ خاص را باور کنند." پس وقتی محافظه‌کاران مدام از فاکس‌نیوز تغذیه می‌شوند، محافظه‌کارتر می‌شوند و لیبرال‌هایی که فقط هافینگتون‌پست و دیلی‌کسمی‌خوانند، لیبرال‌تر می‌شوند. طبق ادعای سانشتاین، نتیجۀ این وضعیت تکه‌تکه شدن حقیقی جامعه است، "چراکه انسان‌های متفاوتی که چندان روی دیدگاه‌شان پافشاری نمی‌کردند و حتی شاید فاصلۀ چندانی هم از یکدیگر نداشتند، صرفاً به‌علت همین خواندن و مشاهدۀ معمول‌شان به مواضعی کاملاً متضاد و جمع‌ناشدنی می‌رسند."

ما داریم روزبه‌روز تکه‌تکه‌تر می‌شویم. آثار و تبعات این تکه‌تکه شدن در شبکه‌های اجتماعی‌مان نمایان است. مثلاً لیبرال‌ها دوست دارند که در فیس‌بوک و توییتر با بقیۀ لیبرال‌ها دوست باشند. بنابراین علایق افراد حاضر در گروه و حلقه آن‌قدر مشابه هم است که یک خبر اگر برای شما آزاردهنده باشد، قطعاً دوستان شما را هم می‌آزرد. بااین‌حال، اکثر بحث‌هایی که حول قطبی‌سازی درمی‌گیرد، به تکه‌تکه شدن ارزش‌های اخلاقی و سیاسی ما ناظر است. چندان هم بیراه نیست. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که مسلمانان و مسیحیان و خداباوران و خداناباوران و جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها و سوسیالیست‌ها و طرفداران بازار آزاد و... در آن زندگی می‌کنند. این تفاوت‌های موجود در ارزش‌های دینی و اخلاقی و سیاسی به‌مثابۀ ابزاری هستند که ما را در پیدا کردن هم‌قبیله‌ای‌هایمان کمک می‌کنند. این جنس تفاوت‌ها به اَشکال مختلفی بر رفتار ما تأثیر می‌گذارند و مثلاً مشخص می‌کنند که چه کسی را برای مهمانی شام امشب دعوت کنیم و در انتخابات به کدام نامزد رأی بدهیم.

تا این‌جا فهمیدیم که اینترنت می‌تواند باعث تکه‌تکه شدن ما بر اساس ارزش‌های مذهبی و اخلاقی شود. اما آیا ممکن است که علاوه‌برآن، موجب تکه‌تکه شدن استانداردهای عقلانیت و دلیل‌آوری ما هم بشود؟ آیا ممکن است که اینترنت از عقلانیت ما بکاهد؟»

صفحۀ 109 تا 111


اینترنت ما: اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلان‌داده
نویسنده: مایکل پاتریک لینچ
مترجم: حامد قدیری
ناشر: نشر اسم، چاپ اول 1398
388 صفحه، 33000 تومان

مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی MahedBook.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید