ماهدبوک
ماهدبوک
خواندن ۶ دقیقه·۳ ماه پیش

اینک نیچه

معرفی و بررسی کتاب «فردریش نیچه: زندگی‌نامه‌ای فلسفی» اثر جولیان یانگ


بعضی کتاب‌ها شروع خوبی دارند. بعضی‌ها کم‌کم و در میانه خوب می‌شوند، و برخی خوب به پایان می‌رسند. اما این یکی از ابتدا تا انتها خوب است. هر قسمت آن را با هر قسمت هر کتاب خوبی مقایسه کنیم، خوب از آب درمی‌آید. ذره‌ای چیز زننده ندارد. گوشت خالص. فیلۀ بی‌استخوان. یک متن پالوده و پرورده و پروپیمان.

کتاب که زیادی خوب باشد، آن‌گاه دغدغۀ خواننده این می‌شود که نکند به اندازۀ کافی حجیم نباشد! ولی کدام کتاب خیلی خوبی هست که کم نباشد، حتی اگر هزار صفحه باشد؟! تنها راه جبرانِ این کمبود آهسته‌خوانی و دوباره‌خوانی است، به‌اضافۀ سرک‌کشیدن‌های موردی و نوک‌زدن‌های دزدکی. ذره‌ذره ضربه می‌زنیم، گویی که می‌خواهیم همۀ ذرات کتاب را بر تمام نقاط بدن‌مان تتو کنیم. واقعاً هم اثرش نازدودنی است. اصلاً بخشی از خود ما می‌شود.

به همین دلیل، برای این کتابِ هشتصدصفحه‌ای سهمیۀ دوماهه در نظر گرفته بودم؛ روزی ده‌دوازده یا حداکثر پانزده صفحه. اما هر بار شروع می‌کردم تا پنجاه صفحه می‌لغزیدم. خودبه‌خود ناپرهیزی می‌کردم. دوهفته‌ای تمام شد. این برایم ناراحت‌کننده بود. اما در عوض این مایۀ تسلی را داشت که بعدها به بهانه‌های مختلف و دلایل گوناگون به آن باز خواهم گشت و لابه‌لایش خواهم گشت. فهرست تفصیلی و نمایۀ مفصلش کار رجوع موردی و موضوعی به آن را هم آسان می‌کند.

تا این‌جا فقط از کتاب تعریف و تمجید کردم، که البته جدّاً سخت ستودنی است. اما زیاده‌روی هم نکردم. کسانی که آن را بخوانند خواهند دید که این ابرشاهکار در وصف می‌نگنجد. اما برویم به سراغ توصیف محتوایش که از تعریف محسناتش دشوارتر است. کتاب 28 فصل است در سه بخش کلی: «جوانی»، «استاد ناراضی» و «آواره».

بخش اول از تولد تا پایان تحصیلات دانشگاهی نیچه را در بر می‌گیرد. بخش دوم از رسیدن نیچه به مقام استادی زبان‌شناسی زبان‌های کلاسیک دانشگاه بازل شروع می‌شود و به ترک تدریسش، به‌علت انواع دردها و بیماری‌ها و مشکلات، ختم می‌شود. بخش سوم که از دو بخش قبلی مفصل‌تر است، ماجرای آوارگی و زندگی خانه‌به‌دوشی نیچه را پس از ترک دانشگاه تا زمان جنون و مرگ روایت می‌کند. ولی هیچ بخشی فقط روایت محض نیست. هر بخش، بلکه هر فصل، ترکیبی است از روایت زندگی و بررسی آثار و اندیشه‌های نیچه. یانگ در همه‌جا نظریات نیچه را با دقتی شگرف می‌کاود. گاهی برای روشن شدن معنای نوشته‌های او یا حقیقت یک ماجرا حتی به سراغ نامه‌های نیچه و اطرافیانش می‌رود. به‌طور کلی، نامه‌ها و یادداشت‌های شخصی و روزانۀ افراد یکی از منابع مهم این کتاب‌اند، هم نامه‌ها و یادداشت‌های خود نیچه و هم نامه‌ها و یادداشت‌های دوستان و اطرافیان و خویشاوندان. حتی مکاتبات دیگران در باب نیچه هم از قلم نیفتاده‌اند. به موازات کندوکاو در تمام ابعاد زندگی نیچه، یانگ همۀ کتاب‌های او را به‌تفصیل بررسی و نقد می‌کند. روی واژۀ «نقد» باید تأکید کنم، زیرا یانگ با این‌که به نیچه علاقمند است، اما اشتباهات او را درز نمی‌گیرد، بلکه آن‌ها را به‌وضوح آشکار می‌سازد و اشکالات آن‌ها را نشان می‌دهد.

نیچه فیلسوفی برای تقلید نیست – هیچ فیلسوفی برای تقلید نیست – بلکه برای الهام و آموختن است. و الهام و آموختن از یک فیلسوف نیاز به تفکر انتقادی دارد. یانگ همین روش را در پیش گرفته است. در هر نقطه‌ای که لازم باشد آثار، اندیشه‌ها و حتی رفتارهای او را نقد می‌کند و به دلیل همین نقد حداکثری و البته منصفانه تصویری بس آموزنده از نیچه برای ما ترسیم کرده است که با آن‌چه در ذهن داریم تفاوت چشمگیری دارد. برای نمونه، در باب دانش فلسفی او می‌گوید: نیچه «نه‌فقط فاقد تحصیلات روشمند در رشتۀ فلسفه بود، بلکه از تاریخ فلسفه هم کمترین اطلاعی نداشت – نقصی که هرگز آن را برطرف نکرد. به‌جز فن بلاغت، هیچ‌یک از آثار اصلی ارسطو را نمی‌شناخت، و از مدرسی‌های قرون‌وسطا، خردگرایان قاره‌ای یا تجربه‌گرایان بریتانیایی چیزی نمی‌دانست. و هر چند نقد قوۀ حکم کانت را خوب خوانده بود، نقد عقل محض را مسلماً فقط از روی منابع دست دوم می‌شناخت.» (صفحۀ 193) یا در نقد یکی از نظریه‌های نیچه می‌نویسد: «کیفیت این بحث نازل است... آن‌چه این مبحث بیش از هر چیزی نشان می‌دهد این است که نیچه – هرچند استعدادی درخشان داشت – در فن تفکر فلسفیِ قاعده‌مند فاقد تعلیمات لازم بود. اگر از تعالیم ارسطو و نظام مدرسی قرون‌وسطا مطلع می‌بود – اگر فرضاً مثل هایدگر به یکی از حوزه‌های علمی کاتولیک رفته بود – هیچ‌یک از این استدلال‌های آبکی را مطرح نمی‌کرد.» (صفحۀ 208)

این کتاب دربارۀ نیچه است، دربارۀ همه‌چیز نیچه، برای شناخت جامع و درست نیچه. یانگ هر چیزی را که برای شناخت این شخصیت خاص لازم است در این کتاب گرد آورده است؛ برای مثال، نوع برخوردش با افراد، طرز رفتارش با مردم، شیوۀ لباس پوشیدنش، کمّ و کیف وعده‌های غذایی‌اش، عادت‌های روزانه و کل زندگی‌اش، کتاب‌خانه‌اش، چگونگی روابطش با اقوام، دوستان و زنان. (نیچه دوستان مذکر و مؤنث خوبی داشت و خودش هم دوست خوبی برای آنان بود.) ماجراهای پیپچده و پرچالش او با کسانی همچون ریشارد واگنر و لو سالومه، معشوقش، با تفصیلی درخشان روایت و بررسی می‌شوند. یانگ در ذکر جزئیات جذاب هم بسیار دست‌ودل‌باز است؛ به‌عنوان نمونه، این ماجرا را تعریف می‌کند که نیچه در 35 سالگی تصمیم گرفت برای باقی‌ماندۀ عمرش به سراغ باغبانی برود و سبزی بکارد! خیلی جدی هم پیگیری کرد اما به او باغ و باغچه اجاره ندادند. (اگر نیچه باغبان می‌شد، فلسفه و فرهنگ معاصر چگونه می‌شدند؟)

باری، این کتاب فوائد زیادی دارد که یکی از آن‌ها رفع بسیاری از بدفهمی‌ها در باب نیچه است. بدفهمی در باب نیچه آن‌قدر زیاد است که سر به تحریف می‌ساید. در این میان، خود نیچه هم بی‌تقصیر نیست. بسیاری از سخنان او مجمل و مبهم است. اما حرف‌های دوپهلو، بلکه چندپهلوی نیچه پشت‌صحنه دارند. دانستن آن پشت‌صحنه نه‌فقط مفید است، بلکه ضرورت دارد. زیرا در غیر این صورت، معنای درست و روشن سخنانش پنهان می‌ماند. در این میان، شناختن شخصیت و سبک زندگی نیچه عاملی مهم در تغییر نگرش ما به آثار و افکار اوست. تفاوت شخصیت نیچه با نوع نوشته‌هایش به‌قدری چشمگیر است که حتی در روزگار خودش هم باعث تعجب بسیاری از دیدارکنندگانش می‌شد. برای مثال، برخی از خوانندگان آثارش پس از ملاقات با او یکه می‌خوردند وقتی می‌دیدند که این متفکر انقلابی چقدر مرتب، مؤدب و ملایم است.

جالب است که در این کتاب می‌خوانیم از نظر نیچه انسان باید هدفی روشن داشته باشد و در راهی مستقیم به سوی آن پیش رود. او سخت به نظم و انضباط و سخت‌کوشی و داشتن چارچوب مشخص اعتقاد داشت. و شاید از همه عجیب‌تر، نیچه سخت اخلاقی بود. (اخلاق عرف‌ستیز نیچه‌ای برای کسی که اخلاق سخت‌گیرانۀ کانتی یا تعصب مسیحی دارد، سودمند است، اما برای یک جوان سرکش و هیجان‌زده چیزی جز فاجعه به بار نمی‌آورد.) این‌ها کاملاً در تضاد با رویکرد پست‌مدرنیستی به نیچه است. یانگ تصریح می‌کند که خوانش پست‌مدرنیستی از نیچه یک بدفهمی تمام‌عیار است. همچنین، نیچه جامعه‌ستیز نبود؛ برعکس، سخت در پی اصلاح جامعه و حتی سیاست بود.

با همۀ این اوصاف و با وجود این‌که این تحقیقِ سترگ احتمالاً بهترین کتاب دربارۀ نیچه در دنیاست، ارزش آن فقط تاریخی و متن‌شناختی نیست. یانگ جابه‌جا به معضلات امروزی ما می‌پردازد و هرجا اقتضا کند از مباحث نیچه به مسائل امروزی ما پل می‌زند. همۀ این‌ها نیز نه با سهل‌انگاری و تحویل‌گرایی ساده‌اندیشانه، بلکه با دقتی فلسفی انجام می‌شوند. یانگ در سراسر این کتاب دقیق و محکم حرف می‌زند. همۀ این‌ها روی‌هم‌رفته باعث می‌شوند که این زندگی‌نامۀ فلسفی یک فلسفۀ زندگی هم باشد.


فریدریش نیچه (زندگی‌نامه‌ای فلسفی)
نویسنده: جولیان یانگ
مترجم: محمد دهقانی
ناشر: نشر نی

نیچهزندگی نامهمعرفی کتابمعرفی کتاب خوب
مجلۀ تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی MahedBook.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید