بریدهای از کتاب «زندگی روزمره در دورۀ انقلاب فرانسه» اثر جیمز ام. اندرسون با ترجمۀ سعید درودی از نشر نگاه
در اوایل سلطنت لویی شانزدهم، زنان موی خود را بالای پیشانی جمع میکردند و طرّههایی از آن را فِر میدادند و از پشت گردن و روی گوشها میآویختند. سپس استفاده از موی مصنوعی رواج یافت که بر ارتفاع و حجم موها افزود. در این حالت، بهویژه در مراسم رسمی، طرهها را با رشتههای مروارید یا گل میآراستند. وقتی ماری آنتوانت ملکۀ فرانسه شد، یک لایۀ پشمی روی بخش بالایی سر گذاشتند و موی طبیعی یا مصنوعی را روی آن میریختند و شانه میزدند. لایۀ پشمی را هم با سنجاقهای فولادی در جای خود محکم میکردند. به این ترتیب، آرایش گیسو بیش از پیش خیالانگیز و غیرعادی شد. مو و پوست سر را با پمادهای معطر ماساژ میدادند. سپس کیسهای کاغذی روی صورت میگذاشتند و مقداری زیادی پودر روی آن میریختند و کاغذ و صورت را، همزمان، ماساژ میدادند تا پودر از طریق منافذ ریز کاغذ به چهره برسد و آن را بپوشاند. آنگاه، موها را فر میزدند و سپس در دستههای متعدد روی لایۀ پشمی قرار میدادند. روی موهایی که به این ترتیب آراسته شده بود، برای تزئین، چیزهای گوناگونی میگذاشتند که تنوع بسیار زیادی داشت، از جمله گل، نوار، قیطان، تعدادی میوه، جواهرات، پَر پرندگان، شیشههای دمیده و بادکرده، کشتی و کالسکه و آسیاب بادی.
موها را در عقب سر، شُل و سست جمع میکردند و گره میزدند. مدت زمان لازم برای آرایش گیسو به این شکل آنقدر زیاد بود که آرایشگران، هر طور بود میکوشیدند این مجموعه را طوری تنظیم کنند که مدت بیشتری دوام آورد و باز نشود. اما، با همۀ اینها، پوست سر در زیر این وزن سنگین به خارش میافتاد و عرق میکرد. برای کاهش خارش و تعرق، از پمادهای ویژهای استفاده میشد، ولی اغلب اوقات، پس از گذشت چند روز، بوی تعفن از آن برمیخاست و مجموعۀ مرتفع موها دچار فرونشست میشد و سردرد و مشکلات دیگری را در پی داشت. بهعلاوه، این مجتمع عظیم بهآسانی مورد حملۀ کک و شپش قرار میگرفت و این خونخواران با خیالی آسوده در لابهلای موها زندگی میکردند. در نتیجه بر اثر فعالیت آنان، پوست سر بهشدت به خارش میافتاد. در چنین مواردی، صاحب مو از وسیلهای به نام سَرخَراش استفاده میکرد که عبارت بود از چوبی دراز که در انتهایش چیزی شبیه چنگال نصب شده بود و گاهی با الماس تزئین میشد و صاحب مو، با این ابزار، همچون دیوانگان، پوست سرش را میخاراند تا شاید لحظاتی از عذاب برهد.
گاهی ارتفاع موهای آرایششدۀ زنان به 60 یا 90 سانتیمتر میرسید و نشستن داخل کالسکه را برای آنها دشوار میساخت و از این رو برای جلوگیری از خراب شدن موها مجبور میشدند دوزانو بر کف کالسکه بنشینند یا در طی سفر با کالسکه، سر خود را دائماً از پنجره بیرون نگه دارند یا به پهلو بخوابند. برای ممانعت از فروپاشی این مجتمع عظیم نیز باید دور آن پارچۀ توری یا چیزهایی مشابه بپیچند. نقل است زمانی که در کاخ یک مهمانی شبانه برگزار میشد، مجتمعی که ماری آنتوانت بالای سرش درست کرده بود، آنقدر بلند بود که ابتدا آن را از روی سرش پیاده کردند تا بتواند وارد تالار ضیافت شود و پس از ورود، همانجا در آستانۀ در ورودی، بنای پرشکوه را مجدداً بر سرش سوار کردند.
زندگی روزمره در دورۀ انقلاب فرانسه
نویسنده: جیمز ام. اندرسن
مترجم: سعید درودی
ناشر: انتشارات نگاه