بریدهای از کتاب «پایان کیمیاگری» اثر مروین کنیگ با ترجمۀ افشین خاکباز از نشر نو
در زمان نخستین جنگ خلیج فارس در سال 1991، واحد پول عراق دینار بود. بعد از جنگ، عراق به دو قسمت تقسیم شد که از نظر سیاسی و نظامی و اقتصادی از یکدیگر جدا بودند: جنوب عراق تحت کنترل صدام حسین و شمال عراق که به یک منطقۀ تحتالحمایۀ کردنشین تبدیل شد. در جنوب، رژیم صدام حسین تقلا میکرد با تحریمهای سازمان ملل مقابله کند و برای تأمین مالی کسری بودجۀ فزایندۀ خود به چاپ پول متوسل شد. دولت رسمی عراق که به دلیل تحریمها نمیتوانست اسکناسهایی را که در خارج چاپ شدهاند وارد کند، چاپ اسکناسهای جدیدی را آغاز کرد که تصویر صدام بر آن نقش بسته بود و به دینارِ صدام معروف شد. شهروندان سه هفته مهلت داشتند تا اسکناسهای قدیمی را با اسکناسهای نو تعویض کنند. در نهایت، چاپ اسکناس آنقدر گسترش یافت که ارزش اسمیِ پول نقد در گردش از 22 میلیارد دینار در پایان سال 1991، فقط ظرف چهار سال به 584 میلیارد دینار رسید. در همان دوره تورم سر به فلک کشید که بهطور میانگین هر سال 250 درصد بود.
ولی در شمال، دینار جدیدِ صدام به گردش درنیامد و مردم به استفاده از دینار قدیمی ادامه دادند. این دینارها به دینار سویسی معروف شد و زندگی خود را داشت و در واقع به پول جدید در شمال تبدیل شد. بعد از سال 1989 دینار سویسی دیگر منتشر نشد. از آنجا که اقلیم کردستان اجازۀ چاپ پول نداشت، مقدار پول در شمال در بهترین حالت ثابت ماند یا حتی کاهش یافت. در نتیجه، دینار صدام و دینار سویسی به دو واحد پول مجزا تبدیل شدند.
بنابراین به مدت ده سال، تا زمان حملۀ سال 2003 امریکا و متحدانش، عراق دو واحد پول داشت. در جنوب، دولت رسمی عراق دینار صدام را چاپ میکرد و در شمال، دینار سویسی در گردش بود، اگرچه از حمایت هیچ دولت رسمی یا بانک مرکزی یا قانون یا حکم حکومتیای برخودار نبود. این وضعیتی غیرمعمول برای پولِ بیپشتوانه بود.
دینار سویسی و دینار صدامی هر دو با دلار معامله میشدند. بعد از سال 1993، نرخ تسعیر دینار سویسی و دینار صدامی که ابتدا با یکدیگر برابر بود، در سال 2003 که صدام از حکومت برکنار شد، به 300 دینار صدام در ازای هر دینار سویسی رسید.
بعد از نوساناتی در دهۀ 1990، ارزش برابری دینار سویسی در مقابل دلار آمریکا از اوایل سال 2002 و با افزایش احتمال سرنگونی رژیم صدام بهسرعت افزایش یافت و از حدود 18 دینار در ازای هر دلار در مه سال 2002 به حدود 6 دینار در برابر هر دلار در آغاز مه سال 2003 که پایان جنگ بود افزایش یافت. این افزایش نمایانگر انتظارات دربارۀ دو عامل بود: نخست، تداوم جدایی سیاسی و نظامی اقلیم کردستان از بخشهایی از عراق که تحت کنترل صدام بود. دوم، این احتمال که نهاد جدیدی ایجاد شود که ادارۀ کل سیاست پولی عراق را در دست داشته باشد و ارزش دینار سویسی را حفظ کند. سیمای سیاسی شمال عراق به این فرض منتهی شد که پولی که در آنجا به کار میرود، بعد از تغییر رژیم ارزشمند میشود. به عبارت دیگر، ارزش دینار سویسی با سیاست ارتباط داشت و هیچ ربطی به خط مشی اقتصادی دولتی نداشت که دینارِ سویسی را منتشر میکرد، چون چنین دولتی وجود نداشت.
رفتارِ نرخ تسعیر در پرتو باورهایی دربارۀ تهاجم محتمل و پیامدهایش، نقش حساس رژیم سیاسی را نشان میدهد. در آن زمان، معاملهگران بازار مالی، خواه باور داشته باشید یا خیر، قراردادهای آتی مرتبط با سرنوشت صدام حسین را خرید و فروش میکردند. یکی از قراردادها در صورتی که صدام تا پایان ژوئن 2003 برکنار میشد، یک دلار پرداخت میکرد و در غیر این صورت چیزی نمیپرداخت. قیمت قرارداد، که بین یک دلار و صفر بود، سنجهای بود که نشان میداد انتظارات دربارۀ نظم سیاسی در عراق چگونه تغییر میکرد. معاملهگران میتوانستند با خرید یا فروش هر تعداد قراردادی که بازار میتوانست تحمل کند، روی نتیجه شرطبندی کنند و با افزایش احتمالیِ سرنگونیِ رژیم صدام (و قیمت قرارداد) ارزش دینار سویسی در برابر دلار افزایش یافت. بعدتر، قرارداد آتی دیگری در صورتی که صدام تا پایان دسامبر سال 2003 اسیر میشد، یک دلار میپرداخت و در غیر این صورت چیزی نمیپرداخت. با کاهش این احتمال (و قیمت قرارداد) در طول سال 2003، و پیدانشدنِ صدام، ارزش برابری دینار سویسی با دلار کاهش یافت و کمی قبل از اسارت صدام در روز 13 دسامبر سال 2003 دوباره افزایش یافت.
پایان کیمیاگری (پول، بانکداری و آیندۀ اقتصاد جهانی)
نویسنده: مروین کینگ
مترجم: افشین خاکباز
ناشر: نشر نو