برخی گفتهاند که حرف آنتوان چخوف در داستانهایش این بود که بیایید خدایان روسی را، و تمام این افکار مترقی بزرگ را، به کناری بگذاریم، بیایید از انسان آغاز کنیم، بیایید با افراد بشر مهربان باشیم و به آنها توجه کنیم؛ خواه این فرد اسقف باشد و خواه روستایی یا کارخانهدار یا محکومی در زندانی مخوف یا پیشخدمت یک رستوران. بیایید از احترام و شفقت و عشق به فرد شروع کنیم، وگرنه – باور کنید – به هیچجا نمیرسیم.