mahboobeh khademi
mahboobeh khademi
خواندن ۵ دقیقه·۷ سال پیش

من یک طراحم! لطفا شغل مرا کمی بیشتر درک کنید.


تبلیغات چاپ آقا
تبلیغات چاپ آقا

نمی دونم بیلبوردهای این چاپخونه و یا تیزرهای تلویزیونی اش رو دیدید یا نه، اما چیزی که باعث شده این هیاهو بین طراحان و آژانس های طراحی به پا بشه، چیزی بیشتر از یک بیلبورد یا تیزر هست.
به عنوان یک طراح سالهاست در بازار کار هستم و با مشتری های زیادی سرو کله زدم. از کسبه بازار تا دکترها، صاحبان وبسایت ها و استارت آپ ها. چیزی که بین همه اونها مشترک هست، عدم درک درست از مقوله طراحی و دستمزدهاست.
زمانیکه هنرستان بودم، هر کی از رشته تحصیلیم می پرسید و می گفتم دارم گرافیک می خونم، کمی مکث می کردن و بعد می گفتن : "همون نقاشی دیگه. بلدی عکس منو بکشی"؟
سعی می کردم توضیح بدم که رشته من نقاشی نیست، فرق داره، ولی در یک سری اصول مثل مبانی هنرهای تجسمی و رنگ باهم مشترک هستن. اما باز هم نمی فهمیدن و می گفتن: "خب نمی خوای نکش. اینقدر صغری کبری چیدن نداره". و من می موندم که چی باید بگم و به سکوت بسنده می کردم.
گذشت تا وارد بازار کار شدم، اوایل کار پر بودم از شور و هیجان و سعی می کردم تا جای ممکن تجربه های جدید کسب کنم. چون نمونه کار قابل دفاعی نداشتم، با کارآموزی و کار کردن با حداقل حقوق شروع کردم. علاوه بر طراحی کار آبدارچی رو هم انجام می دادم. همه کار می کردم که بتونم طراح حرفه ای شدن رو یاد بگیرم. کتاب خوندم. هر کتابی که در زمینه طراحی و پرورش خلاقیت به دستم می رسید به سرعت می خوندم. من تشنه یادگیری بودم. بین وبلاگ ها و وبسایت های طراحی می گشتم و هر مقاله ای که مرتبط با رشته ام بود می خوندم. هر جا که می شد نمونه کار گذاشت، نمونه کارهام رو آپلود می کردم. سعی می کردم از هنر روز دنیا جا نمونم. مدام دنبال چیزهای جدید می گشتم و سعی می کردم تا همه چیز رو به اندازه توانایی خودم تجربه کنم.
برای شروع کار با یک مجموعه خیریه همکاری کردم و حتی کارآموزی دوره ی کاردانی رو هم در یک مجموعه خیریه دیگه گذروندم. هر زمان که بیکار می شدم شروع می کردم طراحی کردن از اشیا و آدم ها. زمانی بود که طراحی لوگو رو نمی دونستم و همه تلاشم رو کردم تا بتونم طراحی حرفه ای لوگو رو یاد بگیرم. هم کتاب خوندم، هم مقاله خوندم، هم در بین نمونه کارهای خارجی دنبال سبک ها و طرح های مختلف گشتم. اوایل با قیمت پایین کار می کردم که بتونم کار بیشتری بگیرم.
2 هفته زمان می گذاشتم و سعی می کردم در این بین کار حرفه ای و قوی ای تحویل بدم. پول زیادی نمی گرفتم ، ولی خوشحال بودم که دارم حرفه ای میشم و می تونم بعدا درآمد بیشتری کسب کنم.
سالها از اون شور اولیه کاری گذشت. زمانی به خودم اومدم که دیدم هرکس برای طراحی به من مراجعه می کنه، دنبال اینه که با کمترین قیمت (قیمت های 7-8 سال قبل) بهترین نتیجه رو بگیره. هر چقدر سعی می کردم صبوری کنم و با مشتری راه بیام فایده نداشت. انگار مردم عادت کرده بودن که من رو نادیده بگیرن.
چه شبها و روزها که بی وقفه و بدون استراحت پشت سیستم می نشستم و کار مردم رو انجام می دادم. در کمترین زمان و با بهترین کیفیتی که در توانم بود. اما موقع حساب و کتاب خستگی رو به تن من می گذاشتن. یا کلا منکر پول طراحی می شدن و یا اونقدر خون به جگر آدم می کردن که بی خیال پولت می شدی.

دلیل اصلی اعتراضات همه ما طراحان نسبت به تبلیغات این چاپخانه ی اینترنتی، بیشتر توقع و فرهنگی هست که به مخاطب القا می شه. اینکه طراح صرفا یک پشت میز نشین هست که با ور رفتن با نرم افزارها و لایه لایه روی هم گذاشتن عکس و متن یه کار تحویل میده.
کسی تلاش های پشت این طرح رو نمی بینه، کسی مطالعات قبل از این طراحی رو نمی بینه، کسی تمرین های چندین ساله ما رو نمی بینه، کسی تلاش های شبانه روز قبل از طراح حرفه ای شدن رو نمی بینه. کسی دوندگی های ما برای یاد گرفتن نرم افزارهای حرفه ای رو نمی بینه.
ما ملت فست فودی ای شدیم. فکر می کنیم طرح هم مثل یک ساندویچ همبرگر توی روغن داغ و در کمترین زمان جلز ولز می کنه ، بعد لای نون با گوجه وخیارشور و کاهو سرو میشه. نهایتا هم یه سس می زنن و با عجله گاز می زنن.

شما برای یک ساندویچ پول زیادی پرداخت نمی کنی، ولی برای یه دست چلوکباب سلطانی و یا آبگوشت خوشمزه که برای پختنش کلی زمان صرف شده و برای آماده شدن سفارشتون منتظر شدید حاضرید قیمت بیشتری هم بپردازید. چون خاصیت غذایی که می خورید رو می دونید، چون زحمتی که برای آماده شدن اون غذا کشیده شده رو می دونید.

روند طراحی هم همینطوره. کار ما فست فودی و طراحی با قالب ها و عکس های آماده نیست. کلی زحمت می کشیم تا بتونیم یه کار در خور مشتری تحویل بدیم. شاید سرعت عمل ما در ارائه کار شما رو گول بزنه، ولی باور کنید برای هر ثانیه از کار طراحی، کلی زمان صرف مطالعه، تحقیق و تمرین شده.

از وقتی رایانه و نرم افزارهای گرافیکی وارد کار ما شدن بالطبع کار رو برای ما راحت تر کردن. دیگه لازم نیست که کاغذپوستی روی میزنور بگذاریم و با راپید و خط کش و پرگار مشغول طراحی لوگو بشیم. (هرچند همین الان هم برای نتیجه بهتر گرفتن از کار، حتما اول روی کاغذ و با خط کش اجرا می کنیم.) و یا مجله رو به روش چسب و قیچی ببندیم. دیگه برای زینک گرفتن از صفحات کار عکاسی نمی کنن، دنیا خیلی عوض شده.
دنیا داره میره سمت سرعت و دیجیتالی شدن ولی این باعث نمیشه که ما قدر زحماتی که قبلا کشیده شده رو ندونیم. لطفا کمی بیشتر راجع به شغل من تحقیق کنید یا اگر سوالی دارید مطرح کنید تا در حد توان پاسخگو باشم. اما با این دست تبلیغات و کارها، کار ما رو کم ارزش نکنید. کاری که سالهای سال برای انجامش زحمت کشیدیم و عاشقانه دوستش داریم.

چند سالی هست که به همت بچه های اسپیرال دیزاین کمپینی به عنوان من یک طراحم اجرا شده و امسال سومین همایش رو برگزار خواهیم کرد. اگر طراح هستید می تونید با مراجعه به وبسایت من طراحم، اون رو امضا کنید و به جمع هنرمندانی بپیوندید که در پی احقاق حقوقشون و فرهنگسازی در جامعه هستند.
همچنین می تونید با قوانین و قراردادهای طراحی هم آشنا بشید و در کارهاتون از اونها استفاده کنید.

من طراحمطراحی گرافیکدلمشغولیتبلیغاتکمپین من یک طراحم
معلم، طراح گرافیک، به طور کلی یک شوالیه ی تنها!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید